عمرم افزونی گرفت از لذت عشق عمر
لذت عشق عمر عمر مرا نارد بسر
بسر خواهد شدن عمر من اندر عشق تو
هم بسر باز آرم از عشق عمر عمری دگر
بر رخ چون جنتش کردم نگاهی در زمان
از لب چون کوثرش بوسه مزیدم چون شکر
گفتم ای شیرین پسر گویند در جنات عدن
بر لب کوثر عمر ساقی دهد صبح آبخور
بر لب کوثر عمر ساقی بود آنجا چو هست
بر لب تو کوثر اینجا طرفه کاری ای پسر
با بناگوش و لب و زلف سیاه و خال او
عشقبازیرا بدانم داد چون دید ظفر
گفتم ایجان پدر دانی پدر داری بگفت
چون عمر باشم چه خواهی تا نباشم دادگر
عشقبازی با عمر بازی همی پنداشتم
بود باری بازئی با جان و کاری با خطر
عهد با عشق عمر چونان ببستم من ولی
عشقبازیهای پیشش را هبا کرد و هدر
جز عمر معشوق اگر گیرم نیم چون رافضی
خارج از ممدوح جز سید حسین بن عمر
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این شعر درباره لذت و جذابیت عشق و تأثیر آن بر زندگی انسانی است. شاعر به عمق احساسات خود اشاره میکند و میگوید که عشق عمرش را افزون کرده است. او به زیبایی معشوق، از جمله چهره و لبهایش اشاره میکند و عشق را به عنوان بازیای میداند که دارای خطرات و عواقبی است. در نهایت، شاعر تأکید میکند که عشق واقعی و معشوق حقیقی او تنها در عمرش وجود دارد و غیر از او کسی را نمیتواند جایگزین کند. عشق و زیبایی معشوق برای او از هر چیزی مهمتر است.
هوش مصنوعی: عمر من به خاطر لذت عشق، افزایش یافته است و این لذت عشق است که باعث شده عمر من طولانیتر به نظر برسد.
هوش مصنوعی: عمر من در عشق تو به سر میرسد، اما وقتی از عشق تو جدا شوم، دوباره به زندگی جدیدی دست مییابم.
هوش مصنوعی: به صورت غیرمستقیم میتوان گفت که به چهرهاش که مانند بهشت زیباست نگاهی انداختم و از لبهایش که شیرینی همچون کوثر دارد، بوسهای گرفتم که شیرین و خوشمزه بود.
هوش مصنوعی: گفتم ای شیرین، میگویند که در بهشت، بر کنار چشمه کوثر، صبحها به عمر ساقی آب میدهند.
هوش مصنوعی: در کنار معارف و نعمتهای الهی، عمر زنده و سرشار از زندگی است، همانطور که در کنار تو خوشبختی و خوشی وجود دارد. این نشاندهندهی ارزش و اهمیت کسانی است که در مسیر زندگی به سوی خیر و نیکی حرکت میکنند.
هوش مصنوعی: با گوشها و لبها و موهای سیاه و خال او علاقمندی و عشق را به خوبی حس میکنم؛ چون این احساس را با پیروزی و موفقیت در مییابم.
هوش مصنوعی: گفتم ای جان پدر، میدانی که پدر داری؟ گفت چه فایده دارد که من چقدر عمر میکنم، وقتی که پس از من کسی در دنیا نخواهد بود که عدالت را برقرار کند.
هوش مصنوعی: من فکر میکردم که عشق ورزیدن و بازی با زمان، تنها یک سرگرمی است، در حالی که در واقع باید با جان و دل به آن پرداخته شود و این کار با خطراتش همراه است.
هوش مصنوعی: من قراردادی با عشق بستم که عمرم را به آن اختصاص دهم، اما عشق بیرحم تمامی تلاشها و بازیهایم را نابود کرد و از بین برد.
هوش مصنوعی: اگر غیر از عمر معشوق چیزی به دست آورم، هیچ ارزشی ندارد؛ چون مثل رافضیها که از ممدوح خود دور هستند، فقط سید حسین بن عمر برای من ارزشمند است.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
عارضش را جامه پوشیدست نیکویی و فر
جامهای کش ابره از مشکت وز آتش آستر
طرفه باشد مشک پیوسته به آتش ماه و سال
و آتشی کو مشک را هرگز نسوزد طرفهتر
چون تواند دل برون آمد ز بند حلقههاش
[...]
بر گرفت از روی دریا ابر فروردین سفر
ز آسمان بر بوستان بارید مروارید تر
گه بروی بوستان اندر کشد پیروزه لوح
گه به روی آسمان اندر کشد سیمین سپر
هر زمانی بوستان را خلعتی پوشد جدا
[...]
اصل نفع و ضر و مایهٔ خوب و زشت و خیر و شر
نیست سوی مرد دانا در دو عالم جز بشر
اصل شر است این حشر کز بوالبشر زاد و فساد
جز فساد و شر هرگز کی بود کار حشر؟
خیر و شر آن جهان از بهر او شد ساخته
[...]
ابر سیمابی اگر سیماب ریزد بر کمر
دود سیماب از کمر ناگاه بنماید اثر
ور ز سرما آبدان قارورۀ شامی شدست
باز بگدازد همی قاروره را قاروره گر
ور سیاه و خشک شد بادام تر ، بیباک نیست
[...]
مابَقی فی النّاسِ حُرٌّ
لاٰوَلاٰفی الْجِنّ حُرٌّ
قَدْمَضیٰحُرُّ الْفَریَقیْنِ
فُحُلْو اُلْعَیْشِ مُرٌّ
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.