نگار من همه حسن و ملاحت است و جمال
همه ملاحت حسن و جمال او بکمال
غزال چشم نگاری که بر شکار دلم
شداست چیره تر ار شیر در شکار غزال
ز بسدین لب لعل شکر سرشته او
خطی چو برگ نی سبز بردمید امسال
چو بوسه خواهم از شرم بوسه خواهی من
چو شکر از نی ازو خون برون زد در حال
محال باشد ازو بوسه خواستن تنها
کز آن نگار بود بوسه بی کنار محال
شبی و روزی در سرو و مه نگه کردم
ز قد و خدوی آمد بپیش دیده خیال
بماه گفتم کای خدیار منت نظیر
بسرو گفتم کی قدر یار منت همال
بآسمان و ببستان ازین سخن مه و سرو
همی فروزد چهره همی فرازد یال
اگرچه قامت یار من است سرو صفت
وگرچه چهره سرو منست ماه منال
بنزد من مه من سرو و ماه مطلق نیست
که سرو غالیه زلف است و ماه مشکین خال
بمشک و غالیه خال و زلف او قلمم
نبشت مدحت محمود بن حسن الحال
جمال دین محمد یگانه ای که بدو
گرفت دین محمد هزار گونه جمال
سپهر دولت و دریای فضل و کان هنر
بنای مردمی و جود و قبله اقبال
سئوال هیچکسی را بنزد او رد نیست
چو مردعای نبی را بایزد متعال
بر او بجان گرامی اگر سئوال کنند
پذیره آمده باشد عطا به پیش سوآل
بر اهل فصل و هنر طلعت خجسته او
به از همای همایون بود بفر و بفال
وگر همای نگیرد خجسته فری ازو
بران همای شو پر و بال بارو وبال
ایا همای همایون اهل دانش و فضل
تو پروری همه را زیر سایه پر و بال
کسی که پرورش تن ز پر و بال تو یافت
بعز و ناز کم آمد ورا ز جاه و زمال
بکف راد دهی مال خویش را مالش
تر است مال مگر دشمن و تو دشمن مال
همیشه مال ترا همچو آب را بمحیط
بسوی سایل و زایر بود مآب و مآل
سری نه بینم در هیچ تن درین عالم
که بار بر تن او نیست گردنش حمال
بطوق منت و احسان تو همه شعرا
مطوقند چو قمری و بر ثنا قوال
بهر زمان و بهر لحظه و بهر نفسی
بهر مکان که بوم شکر مدح تست مقال
بمجلس تو نخستین قصیده ایست مرا
ز دست طبع نشاندم بباغ مدح نهال
هر آینه ببر آید که هست منت تو
زمین فربه وجود تو جوی آب زلال
گر از زبان من آمد بمدح تو تقصیر
ز هرچه گفتن آن بهتر است با دالال
همیشه تا فلک بر شده ز روی مثل
بود چو دیوان و ز هفت اختران عمال
مباد از قلم هفت عامل فلکی
بعمر نامه تو برکشیده خط زوال
ز ذوالجلال که عز و جلال او باقی است
بروزگار تو بر وقف باد عز و جلال
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این شعر درباره زیبایی و ملاحت یک نگار (عاشق) است که شاعر در توصیف او به تمثیلهایی از زیباییهای طبیعی مثل غزال، سرو و ماه اشاره میکند. شاعر به زبان عاشقانه احساسی عمیق را نسبت به این نگار بیان میکند و او را با صفات نیکو وصف میکند. همچنین شاعر از نظر مقام و فضیلت، نگار را به عنوان شخصی برجسته توصیف میکند که دارای دانش و فضل است.
شاعر به نقش نگار در زندگیاش اشاره میکند و بیان میدارد که بوسه و محبت او نه تنها بر زندگیاش تأثیر میگذارد بلکه او را از دیگران متمایز میسازد. در ادامه، به مدح شخصیتهایی بزرگ چون محمود بن حسن و جمال دین محمد پرداخته و آنها را در زمینههای علم و فضل ستوده است.
در نهایت، شاعر خواهان تداوم عزت و جلال این شخصیتهاست و ابراز میکند که منت و احسان آنها بر دیگران پایدار خواهد ماند.
هوش مصنوعی: عزیز من تمام زیبایی و دلربایی است و زیبایی او به کمال و تمامیت خود رسیده است.
هوش مصنوعی: غزالی با چشمان زیبا و دلربا وجود دارد که بر دل من تسلط دارد و در این کار، از شیر هم قویتر است.
هوش مصنوعی: به خاطر زیبایی و دلپذیری لبان او که با شکر آمیخته است، خطی زیبا و سبز مانند برگ نی را از او گرفتهام.
هوش مصنوعی: زمانی که تمایل به بوسه دارم، از شرم تو هم بوسه میخواهی. همانطور که شکر از نی تراوش میکند، خون در حالتی خاص از من خارج میشود.
هوش مصنوعی: خواسته بوسه از او تنها ممکن نیست، چرا که بوسهای که به ما میدهد، بیپایان و از آن معشوق است.
هوش مصنوعی: در شب و روز به تماشای سرو و ماه نشستم و زیبایی آنها را مورد توجه قرار دادم، تا اینکه تصویری از معشوق در ذهنم شکل گرفت.
هوش مصنوعی: به ماه گفتم که ای معشوق تو به زیبایی مانند سروی. به یارم گفتم که ارزش محبت تو برابر با عشق و دوستیات است.
هوش مصنوعی: در این بیت، شاعر به زیبایی طبیعت و جلوههای آن اشاره میکند. میتوان گفت که آسمان و باغ به خاطر این کلام، زیبایی و درخشندگی خاصی پیدا کردهاند. چهرههای خوشبختی و زیبایی همچون ماه و درخت سرو درخشانتر شده و شادابتر میشوند. این تصویر نمادین نشاندهندهی تأثیرات روحی و زیباییبخش کلمات و بیان احساسات است.
هوش مصنوعی: با وجود اینکه محبوب من مانند درخت سرو زیبا و خوش قامت است و چهرهاش همچون ماه درخشان است، من همچنان زیباییهای او را ستایش میکنم.
هوش مصنوعی: به نظر من، محبوب من نه تنها یک سرو یا ماه ساده نیست، بلکه سرو او با زیبایی زلفهایش و ماهش با خال مشکینش به طور خاص و جذاب تر از دیگران است.
هوش مصنوعی: عطر خوش و بوی دلانگیز زلف و خال او، مرا به نوشتن ستایش احمد بن حسن الحال واداشت.
هوش مصنوعی: زیبایی دین محمد تنها یک نمونه است که به واسطه آن، دین محمد به هزار شکل و صورت زیبا تجلی یافته است.
هوش مصنوعی: آسمان بخت و کامیابی، دریای دانش و هنر، اساس انسانیت و generosity و نشانهی خوشبختی است.
هوش مصنوعی: هیچ سوالی نیست که او نپذیرد، همانطور که دعاهای پیامبر را خداوند بزرگ برآورده میکند.
هوش مصنوعی: اگر از او بپرسند که جانش را چقدر ارزشمند میداند، با کمال میل پاسخ میدهد و به سوال احترام میگذارد.
هوش مصنوعی: چهره خوشبخت او برای اهل علم و هنر بهتر از چهره پرندهای خوشبخش است.
هوش مصنوعی: اگر پرنده خوشبختی به تو نزدیک نشود، پس تو خودت تلاش کن و مانند پرندهای با بال و پر قدرتمند، برای رسیدن به خوشبختی پرواز کن.
هوش مصنوعی: ای پرنده خوش بخت و بزرگ، تو که اهل علم و فضیلت هستی، همه را زیر سایه و حمایت خود پرورش میدهی.
هوش مصنوعی: کسی که به پر و بال تو پرورش یافته، در پیروزی و شکوه کمتر از مقام و ثروت تو نیست.
هوش مصنوعی: اگر انسانی دارای مال و ثروت هستی، باید در دل و عمل خود با مردم مهربان و سخاوتمند باشی. مگر اینکه در برابر دشمنان قرار بگیری که در این صورت، مال و ثروت تنها به دردی میخورد که به آن دشمنی میورزی.
هوش مصنوعی: مال تو همیشه باید مانند آب باشد که به سمت جویبار و سرزمینهای آباد روان است. یعنی داراییات باید بهگونهای باشد که به دیگران نیز سود برساند و در مسیر خوبی قرار گیرد.
هوش مصنوعی: در این دنیا، هیچ انسانی را نمیبینم که بار مسئولیتها و مشکلاتی بر دوش نداشته باشد. هر کس به نوعی، بار سنگینی را حمل میکند.
هوش مصنوعی: همه شاعران به خاطر محبت و نیکیهای تو، مانند قمری که به گردن خود زینت آویخته دارد، در ستایش تو مشغولند.
هوش مصنوعی: در هر زمان، هر لحظه و هر نفس، در هر جایی که باشم، ستایش تو شکر است و سخن من درباره توست.
هوش مصنوعی: در جمع تو، شعر نخستین من است که از قلمم به گلزار ستایش نشانه رفته است.
هوش مصنوعی: هر لحظهای که به تو فکر میکنم، وجود تو مانند آب زلالی است که زمین را سرسبز و پربار میسازد.
هوش مصنوعی: اگر آنچه از زبان من در وصف تو بیان میشود، ناقص باشد، باز هم این نقصان بهتر از هر چیزی است که بتوان گفت.
هوش مصنوعی: همواره تا زمانی که آسمان به شکل امروزی باقی است، کسانی مانند دیوان و ستارههای هفتگانه نیز در حال انجام وظایف خود هستند.
هوش مصنوعی: نترس که اثر هفت عامل آسمانی بر زندگیات، نشانی از زوال و پایان را بر صفحه عمرت نکشیده باشد.
هوش مصنوعی: از خداوند بزرگ و با عظمت که عزت و جلال او همیشگی است، برای تو آرزوی عزت و بزرگی در این دنیا دارم.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
کسان که تلخی زهر طلب نمیدانند
ترش شوند و بتابند رو ز اهل سؤال
تو را که میشنوی طاقت شنیدن نیست
مرا که میطلبم خود چگونه باشد حال؟
شکفت لاله تو زیغال بشکفان که همی
[...]
به سیصد و چهل و یک رسید نوبتِ سال
چهارشنبه و سه روز باقی از شوّال
بیامدم به جهان تا چه گویم و چه کنم
سرود گویم و شادی کنم به نعمت و مال
ستوروار بدینسان گذاشتم همه عمر
[...]
اگر کمال بجاه اندر است و جاه بمال
مرا ببین که ببینی کمال را بکمال
من آن کسم که بمن تا بحشر فخر کند
هر آنکه بر سر یک بیت من نویسد قال
همه کس از قبل نیستی فغان دارند
[...]
همیشه گفتمی اندر جهان به حسن و جمال
چو یار من نبود وین حدیث بود محال
من آنچه دعوی کردم محال بود و نبود
از آنکه چشم من او را ندیده بود همال
ز نیکویی که به چشم من آمدی همه وقت
[...]
ز نور قبۀ زرین آینه تمثال
زمین تفته فرو پوشد آتشین سر بال
فروغ چتر سپهری بیک درخشیدن
بسنگ زلزله اندر زند بگاه زوال
درر چو لاله شود لعل در دهان صدف
[...]
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.