خدا را کم نشین با خرقه پوشان
رخ از رندان بی سامان مپوشان
در جواب او
چو داری مال چون بریان فروشان
ز من بشنو بنوش و هم بنوشان
بیا از حله نان تنک باز
قبائی دوز و بریان را بپوشان
تراکم کاسه گر خواهی نخوانند
ز حلوای عسل دیگی بجوشان
ز حلوا در دلم افتاد آتش
به آب این آتش ما را فروشان
ز شوق صحنک بغرای میده
چو دیگ قلیه ام اکنون خروشان
به گیپا و کدک صوفی اسیرست
برو ای مطبخی اکنون بکوشان
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
معرفی آهنگهایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال یک حاشیه برای این شعر نوشته شده است. 💬 شما حاشیه بگذارید ...
reply flag link
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.