گنجور

سنایی » حدیقة الحقیقه و شریعة الطریقه » الباب الاوّل: در توحید باری تعالی » بخش ۱۴ - فی المُجاهدة

 

چون تو از بود خویش گشتی نیست

کمر جهد بند و در ره ایست

چون کمر بسته ایستادی تو

تاج بر فرق دل نهادی تو

تاج اقبال بر سرِ دل نه

[...]

سنایی
 

سنایی » حدیقة الحقیقه و شریعة الطریقه » الباب الاوّل: در توحید باری تعالی » بخش ۱۵ - فصل اندر تقدیس

 

کاف و نون نیست جز نبشتهٔ ما

چیست کُن سرعت نفوذ قضا

نه ز عجز است دیری و زودیش

نه ز طبع است خشم و خشنودیش

علتش را نه کفر دان و نه دین

[...]

سنایی
 

سنایی » حدیقة الحقیقه و شریعة الطریقه » الباب الاوّل: در توحید باری تعالی » بخش ۱۶ - داستان باستان

 

ابلهی دید اشتری به چرا

گفت نقشت همه کژست چرا

گفت اشتر که اندرین پیکار

عیب نقاش می‌کنی هش‌دار

در کژی‌ام مکن به نقش نگاه

[...]

سنایی
 

سنایی » حدیقة الحقیقه و شریعة الطریقه » الباب الاوّل: در توحید باری تعالی » بخش ۱۷ - التمثیل لقوم ینظرون بعین الاحوال «مُناظِرَة الوَلَدِ مَعَ الوالِد»

 

پسری احوَل از پدر پرسید

کای حدیث تو بسته را چو کلید

گفتی احوَل یکی دو بیند چون

من نبینم از آنچه هست فزون

احول ار هیچ کژ شمارستی

[...]

سنایی
 

سنایی » حدیقة الحقیقه و شریعة الطریقه » الباب الاوّل: در توحید باری تعالی » بخش ۱۸ - فی زینة‌الاطفال

 

آن نبینی که طفل را دایه

گاهِ خُردی به اوّلین پایه

گاه بندد ورا به گهواره

گاه بر بر نهدش همواره

گه زند صعب و گاه بنوازد

[...]

سنایی
 

سنایی » حدیقة الحقیقه و شریعة الطریقه » الباب الاوّل: در توحید باری تعالی » بخش ۱۹ - فصل اندر صُنع و قدرت

 

نقش بند برون گلها اوست

نقش‌دان درون دلها اوست

صُنع او را مقدّمست عدم

ذات او را مسلّم است قدم

تا ترا کبر تیز خشم نکرد

[...]

سنایی
 

سنایی » حدیقة الحقیقه و شریعة الطریقه » الباب الاوّل: در توحید باری تعالی » بخش ۲۰ - فی تعظیم قدره

 

آتش و باد و آب و خاک و فلک

ز برش عقل و جان میانه ملک

خرد و جان و صورت مطلق

همه از امر دان و امر از حق

اوست بیرنگ و مایهٔ پرگار

[...]

سنایی
 

سنایی » حدیقة الحقیقه و شریعة الطریقه » الباب الاوّل: در توحید باری تعالی » بخش ۲۱ - فی‌الامثال والمواعظ، الفقر سواد الوجه والدُّنیا دارالزوال و تغیّرالاحوال و الانتقال

 

با سیه باش چونت نگزیرد

که سیه هیچ رنگ نپذیرد

با سیه روی خوشدلی بهم است

طرب‌انگیز سرخ روی کم است

تبش آتشی که دل جویست

[...]

سنایی
 

سنایی » حدیقة الحقیقه و شریعة الطریقه » الباب الاوّل: در توحید باری تعالی » بخش ۲۲ - در بی‌نیازی از غیر خدای‌تعالی و دست در وی زدن از سر حقیقت

 

از من و از تو کارسازی را

بی‌زبانیست بی‌نیازی را

بی‌نیازیش را چه کفر و چه دین

بی‌زبانیش را چه شک چه یقین

بی‌نیازی نیاز جوی از تو

[...]

سنایی
 

سنایی » حدیقة الحقیقه و شریعة الطریقه » الباب الاوّل: در توحید باری تعالی » بخش ۲۳ - اندر تضرّع و عجز

 

از تو زاری نکوست زور بدست

عور زنبور خانه شور بدست

زور بگذار و گِرد زاری گرد

تا ز فرق هوا برآری گرد

زانکه داند خدای از سر حدق

[...]

سنایی
 

سنایی » حدیقة الحقیقه و شریعة الطریقه » الباب الاوّل: در توحید باری تعالی » بخش ۲۴ - حکایت

 

کرد روزی عمر به رهگذری

سوی جوقی ز کودکان نظری

همه مشغول گشته در بازی

کرده هریک همی سرافرازی

هریکی از پس مصارعتی

[...]

سنایی
 

سنایی » حدیقة الحقیقه و شریعة الطریقه » الباب الاوّل: در توحید باری تعالی » بخش ۲۵ - اندر ذکر و یاد کردن

 

ذکر بر دوستان و کم سخنان

چه شماری بسان پیرزنان

جور با حکم او همه دادست

عمر بی‌یاد او همه بادست

آنک گریان ازوست خندان اوست

[...]

سنایی
 

سنایی » حدیقة الحقیقه و شریعة الطریقه » الباب الاوّل: در توحید باری تعالی » بخش ۲۶ - حکایت

 

ثوری از بایزید بسطامی

از پی طاعت و نکونامی

کرد نیکو سؤالی و بگریست

گفت پیرا بگو که ظالم کیست

پیرِ وی مر ورا جواب بداد

[...]

سنایی
 

سنایی » حدیقة الحقیقه و شریعة الطریقه » الباب الاوّل: در توحید باری تعالی » بخش ۲۷ - تمثیل

 

یاد دار این سخن از آن بیدار

مرد این راه حیدر کرّار

فَاعبُدِ الرّبَ فی‌الصّلوةِ تَراه

ور نباشی چنین تو وا غوثاه

آنچنانش پرست در کونین

[...]

سنایی
 

سنایی » حدیقة الحقیقه و شریعة الطریقه » الباب الاوّل: در توحید باری تعالی » بخش ۲۸ - فی ذکر دارِالبقاء

 

اجل آمد کلیدخانهٔ راز

درِ دین بی‌اجل نگردد باز

تا بُوَد این جهان نباشد آن

تا تو باشی نباشدت یزدان

حقهٔ سر به مُهر دان جانت

[...]

سنایی
 

سنایی » حدیقة الحقیقه و شریعة الطریقه » الباب الاوّل: در توحید باری تعالی » بخش ۲۹ - اندر وجود و عدم

 

جهد کن تا زنیست هست شوی

وز شراب خدای مست شوی

باشد آنرا که دین کند هستش

گوی و چوگان دهر در دستش

چون ازاین جرعه گشت جان تو مست

[...]

سنایی
 

سنایی » حدیقة الحقیقه و شریعة الطریقه » الباب الاوّل: در توحید باری تعالی » بخش ۳۰ - اندر شُکر گوید

 

آدمی سوی حق همی پوید

آن نکوتر که شکر او گوید

اوست بی‌شکل و جسم و هفت و چهار

ایزد فرد و خالق جبّار

شکل و جسم و طبایع و تبدیل

[...]

سنایی
 

سنایی » حدیقة الحقیقه و شریعة الطریقه » الباب الاوّل: در توحید باری تعالی » بخش ۳۱ - اندر شکر و شکایت

 

شاکر لطف و رحمتش دیندار

شاکی قهر و غیرتش کفّار

بینی آنگه که گیرد ایزد خشم

آنچه در چشمه باید اندر چشم

قهر و لطفش که در جهان نویست

[...]

سنایی
 

سنایی » حدیقة الحقیقه و شریعة الطریقه » الباب الاوّل: در توحید باری تعالی » بخش ۳۲ - فی‌اطّلاعه علی ضمائرالعباد

 

دانش او رهی رعایت کن

بخشش او مهم کفایت کن

شرب یک یک ز خلق دانسته

دادن و ضدّ آن توانسته

اوست مر فطرت ترا فاطر

[...]

سنایی
 

سنایی » حدیقة الحقیقه و شریعة الطریقه » الباب الاوّل: در توحید باری تعالی » بخش ۳۳ - اندر رزق گوید

 

جانور را چو خوانش پیش نهاد

خوردنی از خورنده بیش نهاد

همه را روح و روز و روزی از اوست

نیک‌بختی و نیک روزی از اوست

روزی هریکی پدید آورد

[...]

سنایی
 
 
۱
۲
۳
۴
۲۳
sunny dark_mode