امیرخسرو دهلوی » دیوان اشعار » مثنویات » شمارهٔ ۲ - مگر آرزوی دیدن ما در و دوستان و خویشان او را باز به دهلی آورد:
دیده نهادم به هزاران نیاز
بر قدم مادر آژرم ساز
امیرخسرو دهلوی » دیوان اشعار » مثنویات » شمارهٔ ۳ - سلطان کیقباد، گر چه جوان عشرت پسند و عیاش بود مگر از فهم شعر بی بهره نبود وامیر خسرو را صله داد و مکلف به نظم آوردن شرح دیدار او سال پیش بین پسر و پدر (کیقباد و ناصرالدین محمود) نمود، زیرا امیر خسرو خود گواه آن وقایع بود که، آن زمان سبب استحکام اوضاع سلطنت هند گردید در قران السعدین میگوید:
من که بوم داعی مدحت طراز؟
تا چو توئی را به من آید نیاز؟
امیرخسرو دهلوی » دیوان اشعار » مثنویات » شمارهٔ ۶ - از اینجاست که از مدح کردن اظهار بیزاری و از اهل زمانه گله میکند
نیت آن دارم ازین پس به راز
کز در شه نیز شوم بینیاز
امیرخسرو دهلوی » دیوان اشعار » مثنویات » شمارهٔ ۲۳ - جواب پسر
کای به رخم چشم جفا کرده باز
دیدهٔ مهر تو برویم فراز
امیرخسرو دهلوی » دیوان اشعار » مثنویات » شمارهٔ ۲۹ - (اندرز پدر به پسر)
کای پسر! از مُلک و جوانی مناز
ناز بدو کن که شد او بینیاز
امیرخسرو دهلوی » دیوان اشعار » مثنویات » شمارهٔ ۳۰ - (وداع پدر و پسر )
آنچه بد از مصلحت ملک راز
یک بد گر هر دو نمودند باز
امیرخسرو دهلوی » دیوان اشعار » مثنویات » شمارهٔ ۳۰ - (وداع پدر و پسر )
گریه همی کرد زمانی دراز
سوی پدرداشته چشم نیاز
امیرخسرو دهلوی » دیوان اشعار » مثنویات » شمارهٔ ۳۲ - ( رسیدن کیقباد به دهلی )
نغمهٔ مطرب زگلوگاه ساز
گوش نیوشنده همی کرد باز
امیرخسرو دهلوی » دیوان اشعار » مثنویات » شمارهٔ ۳۸ - در صفت موسم گرمای هند
شب شده چون روز وی اندر گداز
روز چو شبهای زمستان دراز
امیرخسرو دهلوی » دیوان اشعار » مثنویات » شمارهٔ ۳۹ - در وصف کشتی هندی
بسته به زنجیر مسلسل دراز
بحر روان زو شده زنجیر ساز
امیرخسرو دهلوی » دیوان اشعار » مثنویات » شمارهٔ ۶۳ - تنسیق الصفات
باد! همه وقت، به شادی و ناز
باده کش و خصم کش و بزم ساز
امیرخسرو دهلوی » دیوان اشعار » مطلعالانوار » بخش ۱ - از مناجاتها
زین همه دندان کواکب به گاز
یک گرهش را نگشادند باز
امیرخسرو دهلوی » دیوان اشعار » مطلعالانوار » بخش ۱ - از مناجاتها
ای به نوازش در خود کرده باز
از من و از طاعت من بینیاز
امیرخسرو دهلوی » دیوان اشعار » مطلعالانوار » بخش ۶ - گلخنی و آتش عشق
شه چو به گرما به رسیدی فراز
سوخته برویش برابر نماز
امیرخسرو دهلوی » دیوان اشعار » مطلعالانوار » بخش ۱۲ - بهار و خزان طبیعت و شباهت طبیعت آدمی به آن
چون گل نوروز کند نافه باز
نرگس سرمست در آید به ناز
ابن یمین » دیوان اشعار » مثنویات » شمارهٔ ۶ - فی التوحید و المعرفه
در کشیده ز همه دامن ناز
فارغست او ز دل اهل نیاز
خواجوی کرمانی » دیوان اشعار » صنایع الکمال » حضریات » غزلیات » شمارهٔ ۲۱۲
ای شده بر مه ز شبه مُهره ساز
با شبه ات مار سیه مهره باز
جادوی هاروت وشت دلفریب
هندوی زنگی صفتت ترکتاز
بزم صبوحی ز قدح برفروز
[...]
صوفی محمد هروی » ده نامه » بخش ۲ - در صفت عاشق شدن جوانی
دلبر بالا قلم جان گداز
دیدن او مایه عمر دراز
صوفی محمد هروی » ده نامه » بخش ۶ - خبر آوردن خادمه
نزد جوان آمد و بنشست باز
خادمه بگشاد زبان را به راز