گنجور

عطار » الهی نامه » بخش اول » (۱) حکایت زن صالحه که شوهرش به سفر رفته بود

 

جوانی را دلی پر خون جگرسوز

مگر بر دار می‌کردند آن روز

عطار
 

عطار » الهی نامه » بخش اول » (۱) حکایت زن صالحه که شوهرش به سفر رفته بود

 

خلاصی ده مرا یا مرگ امروز

که من طاقت ندارم اندرین سوز

عطار
 

عطار » الهی نامه » بخش سوم » (۸) حکایت جوان صاحب معرفت وبهشت و لقای حق تعالی

 

چنین نقلست در اخبار کان روز

که برخیزد قیامت وان همه سوز

عطار
 

عطار » الهی نامه » بخش چهارم » (۴) حکایت شه زاده که مرد سرهنگ بر وی عاشق شد

 

دعا می‌کرد آن دلخسته هر روز

که یارب این همه ناکامی و سوز

عطار
 

عطار » الهی نامه » بخش پنجم » (۲) حکایت مرد نمازی و مسجد و سگ

 

عزیمت کرد آن شب مردِ دلسوز

که نبوَد جز نمازش کار تا روز

عطار
 

عطار » الهی نامه » بخش پنجم » (۷) حکایت گبر که پُل ساخت

 

چو گبری بیش دارد از تو این سوز

مسلمانی پس از گبری بیاموز

عطار
 

عطار » الهی نامه » بخش ششم » (۱) حکایت عزرائیل و سلیمان علیهما السلام و آن مرد

 

شنیدم من که عزرائیل جانسوز

در ایوان سلیمان رفت یک روز

عطار
 

عطار » الهی نامه » بخش ششم » (۱) حکایت عزرائیل و سلیمان علیهما السلام و آن مرد

 

چو اینجا دیدمش ماندم در این سوز

کز اینجا چون رود آنجا به سه روز

عطار
 

عطار » الهی نامه » بخش ششم » (۳) حکایت دیوانه به شهر مصر

 

عجب نیست آن، عجب اینست کین سوز

گذارد عاشقی در زندگی روز

عطار
 

عطار » الهی نامه » بخش ششم » (۷) حکایت پسر ماه روی با درویش صاحب نظر

 

بدست خویش یک یک خار دلدوز

برون می‌کرد از پایش همه روز

عطار
 

عطار » الهی نامه » بخش هفتم » المقالة السّابعة

 

چنان اَوجی که دارد عشق جان سوز

کس آنجا کی رسد آخر بیک روز

عطار
 

عطار » الهی نامه » بخش هفتم » (۱) حکایت عیسی علیه السلام با آن مرد که اسم اعظم خواست

 

ز عیسی آن یکی درخواست یک روز

که نام مهتر حقّم درآموز

عطار
 

عطار » الهی نامه » بخش هفتم » (۴) حکایت دیوانه که سر بر در کعبه می‬زد

 

یکی دیوانهٔ گریان و دل سوز

شبی در پیش کعبه بود تا روز

عطار
 

عطار » الهی نامه » بخش هفتم » (۱۰) حکایت سلطان محمود با دیوانه

 

در آن ویرانه شد محمود یک روز

یکی دیوانهٔ را دید پر سوز

عطار
 

عطار » الهی نامه » بخش هشتم » (۳) حکایت یوسف علیه السلام با ابن یامین

 

دمی ابلیس خالی نیست زین سوز

ز ابلیس لعین مردی درآموز

عطار
 

عطار » الهی نامه » بخش هشتم » (۱۲) حکایت شبلی رحمة الله علیه

 

چه لعنت می‌کنی او را شب و روز

ازو باری مسلمانی درآموز

عطار
 

عطار » الهی نامه » بخش هشتم » (۱۳) حکایت موسی علیه السلام در کوه طور با ابلیس

 

اگر تو جادوئی می‌خواهی امروز

بلعنت شاد شو ورنه بیاموز

عطار
 

عطار » الهی نامه » بخش دهم » (۵) حکایت رابعه رحمها الله

 

ز دل آهی برآورد آن جگر سوز

که گفتی گشت عالم آتش افروز

عطار
 

عطار » الهی نامه » بخش دهم » (۶) حکایت بهلول

 

بدل می‌گفت بهلول جگر سوز

که هان ای دل چه خواهی کرد امروز

عطار
 

عطار » الهی نامه » بخش دهم » (۱۳) مناجاة دیوانه با حق تعالی

 

چگونه گویمت ای عالم افروز

که یک دم دوستی از من درآموز

عطار
 
 
۱
۲
۳
۷
sunny dark_mode