چو شبلی را زیادت گشت شورش
فرو بستند در قیدی بهزورش
گروهی پیش او رفتند ناگاه
به نظاره باستادند در راه
بهایشان گفت شبلی سخنساز
که چه قومید؟ بر گویید هین راز
همه گفتند خیل دوستانیم
که ره جز دوستی تو ندانیم
چو بشنید این سخن شبلی ز یاران
بر ایشان کرد حالی سنگباران
همه یاران او چون سنگ دیدند
ز بیم سنگ از پیشش رمیدند
زبان بگشاد شبلی گفت آنگاه
که ای جمله بههم کذّاب و گمراه
چو لاف از دوستیتان بود با من
نبودید ای خسیسان پاکدامن
که بگریزد ز زخم دوست آخر؟
که زخم او نه، رحم اوست آخر
چو زخم دوست دید ابلیس نگریخت
ولی از زخم او صد مرهم آمیخت
بهجان بپذیر هر زخمی که او زد
که گر او زخم بر جان زد نکو زد
اگر یک ذرّه عشق آمد پدیدار
بهصد جان زخم را گردی خریدار
تو پنداری که زخمش رایگان است
هزاران ساله طاعت نرخ آن است
هزاران ساله گرچه طاعتش بود
بهای لعنت یک ساعتش بود
قوی شایسته باشی در خدایی
اگر گویند تو ما را نشایی
عزیزا قصّهٔ ابلیس بشنو
زمانی ترک کن، تلبیس بشنو
گر این مردی ترا بودی زمانی
ز تو زنده شدی هر دم جهانی
اگرچه رانده و ملعونِ راهست
همیشه در حضور پادشاهست
چه لعنت میکنی او را شب و روز
ازو باری مسلمانی درآموز
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: در این متن، شخصی به نام شبلی به خاطر شورش و شورشگریاش به قید و بند افتاده است. گروهی از دوستانش به او نزدیک میشوند و خود را تنها دوستان او میخوانند و میگویند که جز دوستی او نمیشناسند. شبلی، پس از شنیدن این حرفها، به طعنهای به آنها میگوید که اگر واقعاً دوست او هستند، نباید از زخمهای او بترسند. او میگوید که زخمهای دوست به خاطر محبت است و باید آنها را بپذیرند. شبلی سپس به مقایسه ابلیس و زخمهای او میپردازد و میگوید که حتی ابلیس هم در حضور خداوند است و میتوان از او درس آموخت. در نهایت، شبلی از دوستانش میخواهد که از تظاهر دوری کنند و به حقیقت ایمان بیاورند.
هوش مصنوعی: زمانی که شورش شبلی افزایش یافت، او را از شدت خشم در قید و بند قرار دادند.
هوش مصنوعی: گروهی به سمت او رفتند و ناگهان در میانه مسیر ایستادند تا او را تماشا کنند.
هوش مصنوعی: شبلی به کسی که سخنی ساخته بود گفت: شما از چه کسانی هستید؟ پس بیایید و رازی را بگویید.
هوش مصنوعی: همه بر این نکته تأکید کردند که ما دوستانی یکدل هستیم و جز راه دوستی با تو، راه دیگری نمیشناسیم.
هوش مصنوعی: شبلی وقتی این حرف را از یارانش شنید، به شدت ناراحت شد و به آنها برخوردی تند نشان داد.
هوش مصنوعی: همه دوستان او وقتی سنگ را دیدند، از ترس سنگ از مقابل او فرار کردند.
هوش مصنوعی: شبلی با بیان خود گفت که همه شما، در واقع، دروغگو و گمراه هستید.
هوش مصنوعی: وقتی میگویید که دوستم دارید، اما در واقع در کنارم نیستید، شما کسانی هستید که خود را پاکدامن میدانید اما در کارتان صداقت ندارید.
هوش مصنوعی: آیا میتوان از زخمهای دوستی فرار کرد؟ در حالی که آن زخم در حقیقت نشانهای از محبت و رحمت اوست.
هوش مصنوعی: وقتی ابلیس زخم دوست را دید، سرش را برگرداند، اما از زخم او صد دارو و درمان ترکیب کرد.
هوش مصنوعی: با جان و دل هر زخم و آسیبی که از او میبینی بپذیر، زیرا اگر او زخم میزند، زخمهایش نیکو و درستی است.
هوش مصنوعی: اگر حتی مختصری از عشق ظاهر شود، میتواند بهراحتی صدها جان زخمخورده را به خود جذب کند.
هوش مصنوعی: به نظر میرسد که فکر میکنی این زخم بیهزینه است، اما باید بدانی که سالها عبادت و اطاعت، بهای آن است.
هوش مصنوعی: علیرغم اینکه انسانها هزاران سال در خدمت خداوند بودهاند و به او احترام گذاشتهاند، تنها یک ساعت نافرمانی و گناه میتواند به عذاب و لعنتی بزرگ منجر شود.
هوش مصنوعی: اگر میخواهی در مقام خدایی شایسته باشی، باید قوی و توانا باشی؛ زیرا اگر کسی از تو شکایت کند و بگوید که نتوانستی به وظایف خود عمل کنی، در واقع به تو انتقاد میکند.
هوش مصنوعی: ای عزیز، داستان ابلیس را بشنو و زمانی را ترک کن که تظاهر و فریب را درک کنی.
هوش مصنوعی: اگر این مرد (محبت یا عشق) برای تو باشد، مدام زنده و جوان خواهی بود و هر لحظه جهانی نو را تجربه خواهی کرد.
هوش مصنوعی: هرچند که او همیشه طرد شده و نفرین شده راه است، اما در حضور پادشاه قرار دارد.
هوش مصنوعی: چرا شب و روز به او بد و بیراه میگویی و از او یاد نمیگیری که چگونه مسلمان واقعی باشی؟
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال ۵ حاشیه برای این شعر نوشته شده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.