گنجور

صفی علیشاه » بحرالحقایق » بخش ۲۸۳ - عبدالوالی

 

بخلق او را ولایت در ظهور است

ولی ناس در کل امور است

صفی علیشاه
 

صفی علیشاه » بحرالحقایق » بخش ۲۹۸ - عبدالنور

 

نپنداری که لیل از نور دور است

سفیدی و سیاهی هر دو نور است

صفی علیشاه
 

صفی علیشاه » بحرالحقایق » بخش ۲۹۸ - عبدالنور

 

بعالم هر چه بینی عین نور است

از و حق در تجلی و ظهور است

صفی علیشاه
 

صفی علیشاه » بحرالحقایق » بخش ۳۰۳ - عبدالصبور

 

دگر از اولیا عبدالصبور است

که او ثابت در اعمال و امور است

صفی علیشاه
 

صفی علیشاه » بحرالحقایق » بخش ۳۲۸ - الفتره

 

خود این آثار عشق بی‌فتور است

که زاید هر دم او را وجد و شور است

صفی علیشاه
 

صفی علیشاه » بحرالحقایق » بخش ۳۳۹ - قابلیه الظهور

 

دگر هم قابلیت در ظهور است

که آن اول محبت در حضور است

صفی علیشاه
 

صفی علیشاه » بحرالحقایق » بخش ۳۳۹ - قابلیه الظهور

 

خود آن رتبه که او اقرب بنور است

نشان قابلیت در ظهور است

صفی علیشاه
 

صفی علیشاه » بحرالحقایق » بخش ۳۴۶ - القرب

 

الست آن آفتاب پر ز نور است

بلی یعنی که در ضوئش ظهور است

صفی علیشاه
 

صفی علیشاه » بحرالحقایق » بخش ۴۶۲ - الحلم

 

حرامت مایه ظلم و شرور است

حلالت منشأ خیر الامور است

صفی علیشاه
 

صفی علیشاه » بحرالحقایق » بخش ۴۷۸ - نهایه السفر الرابع

 

هلالش را مبین کم، کین قصور است

چه نورش بالتوالی در ظهور است

صفی علیشاه
 

صفی علیشاه » بحرالحقایق » بخش ۴۸۶ - واسطه الفیض و المدد

 

یک آثارش وجود علم و نور است

یک آثارش همه فقد و فتور است

صفی علیشاه
 

صامت بروجردی » کتاب القطعات و النصایح » شمارهٔ ۳ - نصیحت سقراط سلطان را

 

بداند هر که دارای شعور است

که سلطانی گدایان را ضرور است

صامت بروجردی
 

اقبال لاهوری » ارمغان حجاز » بخش ۷۷ - به چشم او نه نور و نی سرور است

 

به چشم او نه نور و نی سرور است

نه دل در سینهٔ او ناصبور است

خدا آن امتی را یار بادا

که مرگ او ز جان بی حضور است

اقبال لاهوری
 

اقبال لاهوری » ارمغان حجاز » بخش ۳۴۴ - ز فهم دون نهادان گرچه دور است

 

ز فهم دون نهادان گرچه دور است

ولی این نکته را گفتن ضرور است

به این نو زاده ابلیسان نسازد

گنهگاری که طبع او غیور است

اقبال لاهوری
 

ایرج میرزا » مثنوی‌ها » عارف نامه » بخش ۱۱

 

کمال السلطنه حالش چطور است

دخو با اعتصام اندر چه شور است

ایرج میرزا
 

ملک‌الشعرا بهار » مثنویات » شمارهٔ ۲۰ - نامهٔ منظوم

 

ری ارچه ‌جای غلمان ‌است‌ و حور است

بهشت ‌ار خوانیش عین قصور است

ملک‌الشعرا بهار
 

پروین اعتصامی » دیوان اشعار » مثنویات، تمثیلات و مقطعات » شمارهٔ ۸ - آرزوی مادر

 

هنوز آن ساعت فرخنده دور است

هنوز این لانه بی‌بانگ سرور است

پروین اعتصامی
 
 
۱
۲
۳
۴
sunny dark_mode