به قربان حضور شاهزاده
که آیین وفا ازکف نهاده
سر نامآوران، اعزاز سلطان
مهین چشم و چراغ آل خاقان
که رای ری نمود ازکشور طوس
مرا بنهاد با یک شهر افسوس
کنون با شاهدان ری قرین است
دلش فارغ ز یاد آن و این است
ری ارچه جای غلمان است و حور است
بهشت ار خوانیش عین قصور است
بهشتش کیتوان خواندن که زشتست
که هرکویش یکی خرّم بهشتست
خوشا شهزاده و بوم و بر ری
خوشا آزادی و آسایش وی
خوشا آن شاهدان سیم غبغب
خوشا آن زود ره بردن به مطلب
اگر باشد مرا پری و بالی
بهسوی ری پرم بیقیل و قالی
وگر باشد مرا تاب و توانی
به طوس اندر نمانم یک زمانی
شوم، گیرم ره ملک ری از پیش
مگر جویم در او کام دل خویش
بگیرم دامن شهزادهٔ راد
برآرم از جفای دهر فریاد
بر او سازم بیان بنهفتنیها
بدو گویم بسی ناگفتنیها
حکایتها کنم از بیوفاییش
وزین بیگانگی و آن آشناییش
کنون شاها کجایی حال چونست؟
که از هجر تو دلها غرق خونست
شدی با مهوشان ری همآغوش
ز مشتاقان خود کردی فراموش
نه دلداری چنین باشد نه یاری
که یاران را به یاد اندر نیاری
تو یارا با همه یاران به کینی؟!
و یا خود با من تنها چنینی
امید است آنکه زین پس رام گردی
بساط بیوفایی درنوردی
که تا زین بندگان آید سلامی
فرستی هر سلامی را پیامی
چو با خوبان آن کشور نشینی
به یاد ما نمایی بوسهچینی
نپرهیزی ز چشم فتنهجویان
درآویزی به زلف خوبرویان
تو و آن لعبتان ماهزاده
من و این مدرسه، وین شاهزاده
غرض خوش باش و خرم باش جاوید
نشاط اندوز و بیغم باش جاوید
گهی شطرنج و گاهی آس میزن
گهی پیمانه، گاهی لاس میزن
چو با خوبان نشینی یاد ما کن
همیشه با وفاداران وفا کن
کنون کاندر سرای مستشارم
به یادت این بدیهه مینگارم
مگر روزی ز ما یادی نمایی
تو نیز از هجر فریادی نمایی
سخن تا چند بافم زین زیاده
زیادت باد عمر شاهزاده
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این متن شعری است در مدح و وفاداری به یک شاهزاده که از وطنش دور شده و در پی آن است که در یاد او بماند. شاعر به زیباییهای شهر ری و آسایش زندگی در آن اشاره کرده و آرزوی بازگشت به آنجا را دارد. او نگران فراموشی و بیتوجهی شاهزاده به دوستان و یارانش است و امیدوار است که او از بیوفایی دوری کند و یاد آنها را زنده نگه دارد. شاعر از زندگی شاد و خوش در کنار خوبان سخن میگوید و بر اهمیت وفاداری تأکید میکند. در نهایت، او در این شعر، به یادآوری لحظاتی از گذشته و درخواست دیدار با شاهزاده میپردازد و آرزوی طول عمر برای او دارد.
هوش مصنوعی: به خاطر حضور شاهزاده جاودانه، تمام وفاداریها و اصولی که باید حفظ میشد، فراموش شده است.
هوش مصنوعی: نام بزرگواران، ارجمندی سلطان بزرگ و نور چشم و روشنی بخش خاندان خاقان است.
هوش مصنوعی: شخصی که فکر و نظرش برآمده از سرزمین طوس است، مرا همراه با شهری غمانگیز قرار داد.
هوش مصنوعی: اکنون دلش در کنار معشوقان ری آرامش دارد و دیگر از یاد گذشته و مشکلات رها شده است.
هوش مصنوعی: اگرچه بهشت پر از غلمان و حور است، اما وقتی به آن نگریسته میشود، گویی که آنجا هم به اندازه قصرها شکوه و grandeur دارد.
هوش مصنوعی: بهشت را چگونه میتوان خواند، در حالی که هر قسمتش به شکل خاصی زیبا و دلنشین است و بهشتهایی در هر گوشهاش وجود دارد؟
هوش مصنوعی: چه نیکوست حال شاهزاده و سرزمین و دیار ری، چه زیباست آزادی و آرامش او!
هوش مصنوعی: چه خوب است آن معشوقان با زیبایی و جاذبه که به راحتی دلها را به دست میآورند و به سرعت به خواستهها و مقاصد خود دست مییابند.
هوش مصنوعی: اگر من فرشتهای با بال داشته باشم، بدون هیچ مانع و جنجالی به سوی ری پرواز میکنم.
هوش مصنوعی: اگر توانایی و قدرتی در من باشد، هرگز نمیمانم در طوس حتی برای یک لحظه.
هوش مصنوعی: اگر چه به سرزمین ری بروم، اما تلاش میکنم تا در آنجا خواستهها و آرزوهای خود را برآورده کنم.
هوش مصنوعی: من دامن شهزاده راد میگیرم و از ناملایمات زمانه فریاد میزنم.
هوش مصنوعی: من به او حرفهایی میزنم که مخفیانه در دل دارم و موضوعات زیادی هست که هیچگاه نگفتهام.
هوش مصنوعی: میخواهم از رفتار بیوفای او بگویم و همچنین از فاصلهاش با من، در حالی که همیشه آشنا به نظر میرسید.
هوش مصنوعی: اکنون ای شاه، کجا هستی و حالا چه خبر است؟ که از دوری تو دلها پر از خون است.
هوش مصنوعی: تو با محبوبانت در ری به آرامش و نزدیکی رسیدی و به همین خاطر، دیگر عاشقان خود را فراموش کردهای.
هوش مصنوعی: نه دلجویی به این شکل وجود دارد و نه کمکی که وقتی یاران به یاد تو هستند، تو از آنها یاد نکنی.
هوش مصنوعی: آیا تو با تمام دوستانت دشمنی میکنی؟ یا فقط با من اینگونهای؟
هوش مصنوعی: امید دارم که از این به بعد تسلیم و آرام شوی و دیگر به وفاداری و صداقت بیاعتنا نباشی.
هوش مصنوعی: هرگاه افرادی از این بندگان به شما سلامی کنند، شما برای هر سلام، پیامی داشته باشید.
هوش مصنوعی: اگر با زیبایان آن دیار باشید، به یاد ما لبی را ببوسید و ما را فراموش نکنید.
هوش مصنوعی: از دلربایی چشمان فریبنده پرهیز نکن و با زلف زیبای محبوبان دلبسته شو.
هوش مصنوعی: تو و آن دو دختر بازیگوش، مانند فرزندان شاه هستید و این مدرسه نیز مانند یک شاهزاده است.
هوش مصنوعی: بخوبی زندگی کن و شاداب باش، همیشه شاد و بیغم زندگی کن.
هوش مصنوعی: گاهی مشغول بازی شطرنج هستم و گاهی بازی آس، گاهی نوشیدنی مینوشم و گاهی هم زحمت میکشم.
هوش مصنوعی: هرگاه با افراد نیکوکار و خوب وقت بگذرانی، همیشه ما را به یاد بیاور و در کنار آنها به وفاداری و صداقت پایبند باش.
هوش مصنوعی: اکنون در خانه مستشار به یاد تو این اثر را مینگارم.
هوش مصنوعی: شاید یک روز به یاد ما بیافتی و از غم جدایی هم فریادی بزنی.
هوش مصنوعی: من تا کی باید درباره تو سخن بگویم، ای کاش عمر تو دراز باشد.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.