گنجور

 
صفی علیشاه

دگر هم قابلیت در ظهور است

که آن اول محبت در حضور است

بحسن خویش آن حب جمیل است

وزان «احببت ان اعرف» دلیل است

بحسن خویش مایل بود و خود بود

که خود را در مرا یا جمله بنمود

مرا یا هم نبود الا نمودش

نمودش هم نبود الا وجودش

«خلقت الخلق» یعنی هر چه قابل

نمودش را بد آمد در مقابل

چراغی می‌نهی ضوئی کز او تافت

مراتب را نکو جست و نکو یافت

نباشد غیر یکضوء آن مراتب

ولی هر رتبه در حدی مناسب

تو می‌خوان رتبه‌ها را قابلیات

بر آنها اصل و بودی نیست بالذات

خود اضواء از چراغی لاعلاج است

مراتب بلکه خود عین سراجست

خود آن رتبه که او اقرب بنور است

نشان قابلیت در ظهور است

 
 
 
sunny dark_mode