گنجور

فخرالدین اسعد گرگانی » ویس و رامین » بخش ۴۸ - آگاهى یافتن موبد از رامین و رفتن او در باغ

 

بیامد دایه بند و مهر بنمود

بدان چاره دلش را کرد خشنود

فخرالدین اسعد گرگانی
 

فخرالدین اسعد گرگانی » ویس و رامین » بخش ۴۸ - آگاهى یافتن موبد از رامین و رفتن او در باغ

 

سمن‌بر ویس هم بر جای بغنود

به یک زاری که از کشتن بتر بود

فخرالدین اسعد گرگانی
 

فخرالدین اسعد گرگانی » ویس و رامین » بخش ۵۳ - رفتن رامین به گوراب و دور افتادن از ویس

 

سرایی کاو ز فال شوم بنمود

بهل تا هر چه ویران‌تر شود زود

فخرالدین اسعد گرگانی
 

فخرالدین اسعد گرگانی » ویس و رامین » بخش ۵۶ - نامه نوشتین رامین به ویس و بیزارى نمودن

 

عماری دار خود را داد و فرمود

که نامه نزد جانانش برد زود

فخرالدین اسعد گرگانی
 

فخرالدین اسعد گرگانی » ویس و رامین » بخش ۷۳ - سیر شدن رامین از گل و یاد کردن عهد ویس

 

جهان تیره نبود و چشم او بود

که بر چشم آمد از سوزان دلش دود

فخرالدین اسعد گرگانی
 

فخرالدین اسعد گرگانی » ویس و رامین » بخش ۷۴ - گفتن رفیدا حال رامین با گل

 

که رامین کینه کشت و مهر بدرود

همان گوهر که در دل داشت بنمود

فخرالدین اسعد گرگانی
 

فخرالدین اسعد گرگانی » ویس و رامین » بخش ۷۴ - گفتن رفیدا حال رامین با گل

 

و لیکن چون قضا را بودنی بود

ازین بیهوده گفتن با تو چه سود

فخرالدین اسعد گرگانی
 

فخرالدین اسعد گرگانی » ویس و رامین » بخش ۷۷ - آگاه شدن ویس از آمدن رامین

 

سحرگه ساعتی جانش برآسود

دلش بیهوش گشت و چشم بغنود

فخرالدین اسعد گرگانی
 

فخرالدین اسعد گرگانی » ویس و رامین » بخش ۷۹ - پاسخ دادن رامین ویس را

 

نه از زر بود مهر ما ز گل بود

که چون بشکست بی بر گشت و بی سود

فخرالدین اسعد گرگانی
 

فخرالدین اسعد گرگانی » ویس و رامین » بخش ۸۵ - پاسخ دادن ویس رامین را

 

نشد سنگین دلش بر رام خشنود

که نقش از سنگ خارا نسترد زود

فخرالدین اسعد گرگانی
 

فخرالدین اسعد گرگانی » ویس و رامین » بخش ۸۸ - پاسخ دادن رامین ویس را

 

کنون گر تو نخواهی گشت خشنود

وفا رفت از میان و بودنی بود

فخرالدین اسعد گرگانی
 

فخرالدین اسعد گرگانی » ویس و رامین » بخش ۹۶ - پاسخ دادن رامین ویس را

 

چنین آتش که باشد سربه سر دود

همان بهتر که خاکستر شود زود

فخرالدین اسعد گرگانی
 

فخرالدین اسعد گرگانی » ویس و رامین » بخش ۹۸ - پاسخ دادن رامین ویس را

 

کسی از عشق ورزیدن نیاسود

به غیر از راه دشواری نپیمود

فخرالدین اسعد گرگانی
 

فخرالدین اسعد گرگانی » ویس و رامین » بخش ۹۹ - پاسخ دادن ویس رامین را

 

دل رامین نشد زان لابه خشنود

ز بس سختی تو گفتی آهنین بود

فخرالدین اسعد گرگانی
 

فخرالدین اسعد گرگانی » ویس و رامین » بخش ۱۰۱ - آشکار شدن رامین بر شاه موبد

 

خبر دادند شاهنشاه را زود

که خورشید بزرگی روی بنمود

فخرالدین اسعد گرگانی
 

فخرالدین اسعد گرگانی » ویس و رامین » بخش ۱۰۲ - رفتن موبد به شکار

 

ز باران خرمی چندان بیفزود

که گفتی قطر باران خرمی بود

فخرالدین اسعد گرگانی
 
 
۱
۲
۳
۴
sunny dark_mode