ایرج میرزا » قصیدهها » شمارهٔ ۱۳ - در مدیحه و تبریک عروسی
برآمد بامدادان مِهرِ انور
جهان را کسوتِ نو کرد در بر
تو پنداری که زرّین شاهبازی
همی گسترد در صحنِ فلک پر
و یا از بهرِ اثباتِ رِسالت
[...]
ایرج میرزا » قطعهها » شمارهٔ ۵۶ - وفا
وفا در گل رخان عطر است در گل
من این را خوانده ام وقتی به دفتر
وفای گل رخان و عطر گل ها
به لطف و خاصیت هستند هم بر
گل سرخ اندر این بستان زیاد است
[...]
ایرج میرزا » مثنویها » شمارهٔ ۱۴ - جواب به خردهگیر
نیندیشیدی ای بیچاره خر
که خواهر ساز نایَد با برادر
ملکالشعرا بهار » قصاید » شمارهٔ ۱۱۸ - سفر نامه
بهشهر ری شدم از دشت خاور
بدیدم کار ملک و کار کشور
بدیدم کشوری خالی ز مردم
همه دیوان فتاده یک به دیگر
دگرگونه شده کار ولایت
[...]
ملکالشعرا بهار » مسمطات » جمهوری نامه
حقیقت بارکالله، چشم بد دور
مبارک باد این جمهوری زور
ازین پس گوشها کر چشمها کور
چنین جمهوری بر ضد جمهور
ندارد یادکس، در هیچ اعصار
[...]
ملکالشعرا بهار » مسمطات » جمهوری نامه
ببین آن کهنه الدنگ قلندر
نموده نوحهٔ جمهوری از بر
عجب جنسی است این! الله اکبر
گهی عرعر نماید چون خر نر
زمانی پاچه گیرد چون سگ هار
[...]
ملکالشعرا بهار » مثنویات » شمارهٔ ۲۲ - بچهٔ ترس
طپان شد قلبش از تشویش در بر
دهانش بازماند و چشم، اعور
ملکالشعرا بهار » مثنویات » شمارهٔ ۲۲ - بچهٔ ترس
به پاسخ گفت کای فرزانه دلبر
نبود او جزکلاغی زشت و لاغر
ملکالشعرا بهار » مثنویات » شمارهٔ ۲۶ - در اثبات خدا
بشر با قید دین دزدند و کافر
چو قید دین زنند، الله اکبر!
ملکالشعرا بهار » مثنویات » شمارهٔ ۲۶ - در اثبات خدا
مشو منکر بهل انکار منکر
ز من گر نشنوی، بشنو ز «اخگر»
ملکالشعرا بهار » مثنویات » شمارهٔ ۲۸ - از تهران تا قمصر
چو شد پخته نمک پاشد سراسر
نهد بر خوان و بگذارد برابر
ملکالشعرا بهار » مثنویات » شمارهٔ ۲۸ - از تهران تا قمصر
قناتی سرد و بیدی سایهگستر
شکنج آبدان چون جعد دلبر
ملکالشعرا بهار » مثنویات » شمارهٔ ۲۸ - از تهران تا قمصر
ولی افسوس از این انسان مضطر
که عمر او کم است و صبر کمتر!