گنجور

فخرالدین اسعد گرگانی » ویس و رامین » بخش ۳۷ - سرزنش کردن موبد ویس را

 

بزرگان خراسان ایستاده

سراسر روی زی آتش نهاده

فخرالدین اسعد گرگانی
 

فخرالدین اسعد گرگانی » ویس و رامین » بخش ۳۷ - سرزنش کردن موبد ویس را

 

خوشا ویسا به خنده لب گشاده

لب آنگه بر لب رامین نهاده

فخرالدین اسعد گرگانی
 

فخرالدین اسعد گرگانی » ویس و رامین » بخش ۵۵ - عروسى کردن رامین با گل

 

گلی با بوی مشک و رنگ باده

فرتته کِشته رضوان آب داده

فخرالدین اسعد گرگانی
 

فخرالدین اسعد گرگانی » ویس و رامین » بخش ۸۲ - پاسخ دادن رامین ویس را

 

من اندر برف و باران ایستاده

تو چشم مردمی بر هم نهاده

فخرالدین اسعد گرگانی
 

جمال‌الدین عبدالرزاق » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۱۴۶

 

زهی روی تو خار گل نهاده

قد تو کو شمال سرو داده

مهت چون آفتاب افتاده در پای

بسر چون سایه پیشت ایستاده

ز بهر عشوه ما وعده تو

[...]

جمال‌الدین عبدالرزاق
 

نظامی » خمسه » خسرو و شیرین » بخش ۵ - در نعت رسول اکرم صلی الله علیه وسلم

 

گهی دندان به دست سنگ داده

گهی لب بر سر سنگی نهاده

نظامی
 

نظامی » خمسه » خسرو و شیرین » بخش ۱۴ - آغاز داستان خسرو و شیرین

 

طلب کردش به خلوت شاه‌زاده

زبان چون تیغ هندی بر گشاده

نظامی
 

نظامی » خمسه » خسرو و شیرین » بخش ۱۸ - حکایت کردن شاپور از شیرین و شبدیز

 

ز نقاشی به مانی مژده داده

به رسامی در اقلیدس گشاده

نظامی
 

نظامی » خمسه » خسرو و شیرین » بخش ۲۳ - پیدا شدن شاپور

 

نقاب از گوش گوهرکش گشاده

چو گوهر گوش بر دریا نهاده

نظامی
 

نظامی » خمسه » خسرو و شیرین » بخش ۲۳ - پیدا شدن شاپور

 

به یک بوی از ارم صد در گشاده

به دوزخ ماه را دو رخ نهاده

نظامی
 

نظامی » خمسه » خسرو و شیرین » بخش ۲۴ - گریختن شیرین از نزد مهین بانو به مداین

 

از آن غم دست‌ها بر سر نهاده

ز دیده سیل طوفان بر گشاده

نظامی
 

نظامی » خمسه » خسرو و شیرین » بخش ۲۵ - دیدن خسرو شیرین را در چشمه سار

 

نه ماه آیینهٔ سیم‌آب داده

چو ماه نخشب از سیم‌آب زاده

نظامی
 

نظامی » خمسه » خسرو و شیرین » بخش ۲۵ - دیدن خسرو شیرین را در چشمه سار

 

کلید از دست بستان‌بان فتاده

ز بستان نار پستان در گشاده

نظامی
 
 
۱
۲
۳
۴
۱۸
sunny dark_mode