گنجور

یغمای جندقی » منشآت » بخش دوم » شمارهٔ ۴۱ - از قول نواب سیف الله میرزا به نواب اسدالله میرزا نگاشته

 

سواره رفتی و سودم جبین به راه تو چندان

که شد نشان سم اسب و ماند نقش جبینم

یغمای جندقی
 

یغمای جندقی » منشآت » بخش دوم » شمارهٔ ۴۳ - از قول علی اکبر خان دامغانی به نامزد او نگاشته

 

ز سعی من چه گشاید تو ره به خویشتنم ده

که چشم عقل ضعیف است بی چراغ هدایت

یغمای جندقی
 

یغمای جندقی » منشآت » بخش دوم » شمارهٔ ۴۴ - ایضا از قول علی اکبر خان دامغانی نگاشته

 

هزار بادیه سهل است با وجود تو رفتن

اگر خلاف کنم سعدیا به سوی تو باشم

یغمای جندقی
 

یغمای جندقی » منشآت » بخش دوم » شمارهٔ ۶۳

 

سواره رفتی و سودم جبین به راه تو چندان

که شد نشان سم اسب و ماند نقش جبینم

یغمای جندقی
 

یغمای جندقی » منشآت » بخش دوم » شمارهٔ ۸۱

 

وزیر شاهی و صداسب پیل تن به کمندت

پیاده رخ به ره آورده ام ز حسرت و ماتم

یغمای جندقی
 

یغمای جندقی » دیوان اشعار » غزلیات ناتمام » شمارهٔ ۴۵

 

چه رنگ بازم کآگه شود دل تو ز دردم

گواهی ار ندهد اشک سرخ و گونه زردم

یغمای جندقی
 
 
۱
۲
sunny dark_mode