×
نظامی » خمسه » هفت پیکر » بخش ۳۷ - فرجام کار بهرام و ناپدید شدن او در غار
پر گرفته نوند چار پرش
وز وشاقان یکی دو بر اثرش
کمالالدین اسماعیل » مثنویات » شمارهٔ ۲ - و قال ایضاً فی هجو شهاب الدّین عمر اللنبانی (مثنوی)
گرگ نابست نیک در نگرش
ناب گرگ درنده در ز فرش
عراقی » عشاقنامه » آغاز کتاب » بخش ۶ - در نصیحت
تن تو خاک تیره را شد فرش
دل و جان تو تاج و قبهٔ عرش
سعدی » مواعظ » قطعات » شمارهٔ ۱۵۰
دل مبند ای حکیم بر دنیا
که نه چیزیست جاه مختصرش
شکر آنان خورند ازین غدار
که ندانند زهر در شکرش
پیش ازان کز نظر بیفکندت
[...]
سعدی » مواعظ » قطعات » شمارهٔ ۱۵۱
حسن عنوان چنانکه معلومست
خبر خوش بود به نامه درش
هر که اخلاق ظاهرش با خلق
نیک بینی گمان بد مبرش
وانکه ظاهر کدورتی دارد
[...]
سعدی » مواعظ » قطعات » شمارهٔ ۱۵۲
شجر مقل در بیابانها
نرسد هرگز آفتی به برش
رطب از شاهدی و شیرینی
سنگها میزنند بر شجرش
بلبل اندر قفس نمیماند
[...]
سلطان ولد » ولدنامه » بخش ۳۳ - در بیان آنکه نظر عارف به خداست و نظر زاهد به عمل خود. زاهد گوید «من چه کنم؟» عارف گوید «تا حق چه کند؟» خود را فراموش کردهاست بلکه خودی او نماندهاست و مستهلک حق گشته که «هم العارف ربه و هم الزاهد نفسه»
مسکن الزاهدین فی ذاالفرش
همة العارفین فی ذی العرش
سلطان ولد » ولدنامه » بخش ۷۴ - رجوع کردن بدان قصه که ولد را چلبی حسام الدین قدسنا اللّه بسرالعزیز در خواب نموده بود
گشتهام کمترین غلام درش
تا شدم هست میخورم ز برش
سلطان ولد » ولدنامه » بخش ۱۶۳ - در تفسیر و هو معکم اینما کنتم و نحن اقرب الیه من حبل الورید و فی انفسکم افلا تبصرون و من عرف نفسه فقد عرف ربه و قلوب العارفین خزائن اللّه.
گرچه بیفایده بد آن سفرش
ظاهرا لیک نیک بین اثرش
همام تبریزی » مثنویات » شمارهٔ ۱ - در ستایش رب العالمین
عقل مرغی ست فکر بال و پرش
هست از آن سوی آسمان گذرش
اوحدی » جام جم » بخش ۳۱ - در شرف بنیت انسان به صورت و معنی بر دیگر مخلوقات
هیکل تست حرز قیم فرش
کایةالکرسیست و کنزالعرش