×
نظامی » خمسه » هفت پیکر » بخش ۳۲ - نشستن بهرام روز آدینه در گنبد سپید و افسانه گفتن دختر پادشاه اقلیم هفتم
باز رفتند و غصه میخوردند
خواجه را جستجوی میکردند
نظامی » خمسه » هفت پیکر » بخش ۳۳ - آگاهی بهرام از لشکرکشی خاقان چین بار دوم
در ستمکارگی پی افشردند
میگرفتند و خانه میبردند
نجمالدین رازی » مجموعهٔ اشعار » سایر اشعار » شمارهٔ ۳۳
وزر اینها بدان جهان بردند
مالشان دیگران همی خوردند
سلطان ولد » ولدنامه » بخش ۳ - بسم الله الرحمن الرحیم
صاف معنی است وین صور دردند
اهل معنی ز نقش جان بردند
سلطان ولد » ولدنامه » بخش ۲۷ - در بیان فرستادن مولانا قدسنا، الله بسره العزیز ولد را به رسالت سوی دمشق به طلب شمس الدین تبریزی عظم الله ذکره
آن مریدان که جرمها کردند
ز آنچه کردند جمله واخوردند
سلطان ولد » ولدنامه » بخش ۳۵ - رفتن مولانا بجانب شام در جستجوی شمس الدین
خانمان را فدای او کردند
امرش از دل بجای آوردند
سلطان ولد » ولدنامه » بخش ۶۴ - در بیان آنکه چون شیخ صلاح الدین زرکوب قدس اللّه سره العزیز رحلت کرد خلافت به چلبی حسام الدین ابن اخی ترک رسید
ز اولین ضربت قوی خوردند
در دوم فتنه کمترک کردند
سلطان ولد » ولدنامه » بخش ۶۵ - در بیان آنکه هر سخن اگرچه مضحکه است و بیحاصل، چون آنرا ولی خدا فرماید گفتن جد محض شود و آن سخن بیفایده پر فایده گردد. و در تقریر آنکه خدای تعالی با پیغمبر فرمود که امت تو از همه امتها بهترند و عنایت در حق ایشان از هرچه بیشتر است از آنکه پیشنیان را به سبب انکارشان هلاک کردم بعضی را به طوفان بعضی را به باد و بعضی را به خسف تا امت تو این همه را بشنوند و ادب گیرند و آنچنان انکار نیارند امت مرحومه از این وجهاند.
که از آن فتنهها چه برخوردند
نیک پنداشتند و بد کردند
سلطان ولد » ولدنامه » بخش ۱۰۳ - در بیان آنکه در مخلوقات و مصنوعات آدمی است که مختار است و باقی مجبوراند اختیاری ندارند. چنانکه آتش قادر نیست که گرمی نکند و آب نتواند که تری نکند و آفتاب نتواند که روشنی ندهد. پس آدمی در محل حساب از آن است که مختار است و بربد و نیک قادر است. و اگر گوید مجبور و قادر نیستم خلاف میگوید زیرا پشیمانی او بر کار کرده مکذب دعوی اوست
صد هزاران چو تو چنین کردند
تن خود را بنازپروردند
سلطان ولد » ولدنامه » بخش ۱۶۵ - در بیان آنکه مصطفی صلی اللّه علیه و آله خبر داد که اولیاء وارثان من اند و ایشان را روز قیامت شفاعت باشد که ولهم شفاعة فی الناس والشیخ فی قومه کالنبی فی امته
در زمان جمله را بیاوردند
دست بسته بشاه بسپردند
حکیم نزاری » مثنوی روز و شب » بخش ۱۱ - پیغام چهارم شب به خورشید
بانگ الله اکبر آوردند
گره از نای روزه وا کردند