خواجوی کرمانی » دیوان اشعار » صنایع الکمال » حضریات » غزلیات » شمارهٔ ۳۶
سنبلش برگ ارغوان بگرفت
سبزه اش طرف گلستان بگرفت
بر شکر طوطیش نشیمن کرد
بر قمر زاغش آشیان بگرفت
دور از آن روی بوستان افروز
[...]
خواجوی کرمانی » دیوان اشعار » صنایع الکمال » حضریات » غزلیات » شمارهٔ ۳۹
ای قمر تابی از بنا گوشت
شکّر آبی ز چشمه ی نوشت
جادوان مست چشم میگونت
واهوان صید خواب خرگوشت
خسرو آسمان حلقه نمای
[...]
خواجوی کرمانی » دیوان اشعار » صنایع الکمال » حضریات » غزلیات » شمارهٔ ۷۳
جانم از غم بلب رسیده ی تست
دلم از دیده خون چکیده ی تست
راستی را قد خمیده ی من
نقشی از ابروی خمیده ی تست
طوطی جانم از پی شکرت
[...]
خواجوی کرمانی » دیوان اشعار » صنایع الکمال » حضریات » غزلیات » شمارهٔ ۱۰۷
هر کرا یار یار می افتد
مقبل و بختیار می افتد
ای بسا دُر که از محیط سرشک
هر دمم در کنار می افتد
عقرب او چو حلقه می گردد
[...]
خواجوی کرمانی » دیوان اشعار » صنایع الکمال » حضریات » غزلیات » شمارهٔ ۱۲۲
صبح چون گلشن جمال تو دید
بر عروسان بوستان خندید
نام لعلت چو بر زبان راندم
از لبم آب زندگی بچکید
صبحدم حرز هفت هیکل چرخ
[...]
خواجوی کرمانی » دیوان اشعار » صنایع الکمال » حضریات » غزلیات » شمارهٔ ۱۸۲
جان توجه بروی مهوش کرد
دل تمسّک بزلف دلکش کرد
مهر رویش که آب آتش برد
خاک بر دست آب و آتش کرد
آنک کارم چو طرّه بر هم زد
[...]
خواجوی کرمانی » دیوان اشعار » صنایع الکمال » حضریات » غزلیات » شمارهٔ ۱۸۴
باز عزم شراب خواهم کرد
ساز چنگ و رباب خواهم کرد
آتش دل چو آب کارم برد
چاره ی کار آب خواهم کرد
جامه در پیش پیر باده فروش
[...]
خواجوی کرمانی » دیوان اشعار » صنایع الکمال » حضریات » غزلیات » شمارهٔ ۱۸۶
گل نهالی ببوستان آورد
مرغ را باز در فغان آورد
سخنی بلبل از لبش می گفت
غنچه را آب در دهان آورد
نکهت نفحه ی شمامه ی صبح
[...]
خواجوی کرمانی » دیوان اشعار » صنایع الکمال » حضریات » غزلیات » شمارهٔ ۱۹۷
ماه یا جنتست یا رخسار
شهد یا شکّرست یا گفتار
آهوان صید مردمند و دلم
صید آن آهوان مردمدار
کار ما با ستمگری افتاد
[...]
خواجوی کرمانی » دیوان اشعار » صنایع الکمال » حضریات » غزلیات » شمارهٔ ۲۱۰
ای خوشا وصل یار و فصل یار
نغمه ی بلبل و گل و گلزار
شب و شمع و شراب و ناله ی چنگ
لب ساقی و جام نوشگوار
کاشکی گل نقاب بگشودی
[...]
خواجوی کرمانی » دیوان اشعار » صنایع الکمال » حضریات » تضمین » شمارهٔ ۱
بی طلب در نظر نیاید یار
بی طرب برگ گل نماید خار
هست مقصود ما ازین گفتار
طلب ای عاشقان خوش رفتار
طرب ای نیکوان شیرین کار
[...]
خواجوی کرمانی » دیوان اشعار » صنایع الکمال » حضریات » قطعات » شمارهٔ ۲ - کتب الی المرتضی الاعظم تاج الدولة و الدین الکاشی لتعویق جایزة
ای که گردون حسود جاه ترا
نه که خور هیچ خواب نیز نداد
دل مجروح دردمندش را
بجز از خون لعاب نیز نداد
خواجه جوهر برون ز انعامم
[...]
خواجوی کرمانی » دیوان اشعار » صنایع الکمال » حضریات » قطعات » شمارهٔ ۲۰ - و له أیضاً
ای که رای تو در سیاهی شب
نایب شاه گنبد خضر است
از ضمیرت چگونه می خیزد
آب حیوان گر از سیاهی خاست
آفتابی تو روشنت گفتم
[...]