ای خوشا وصل یار و فصل یار
نغمه ی بلبل و گل و گلزار
شب و شمع و شراب و ناله ی چنگ
لب ساقی و جام نوشگوار
کاشکی گل نقاب بگشودی
تا بکندی ز غصّه دیده ی خار
گر بر آرم فغان بصد دستان
گل صد برگ را چه غم ز هزار
غم نبودی زغم اگر ما را
شادی روی او شدی غمخوار
گرچه دینار نیک بختانراست
بنده ی شادیند صد دینار
در میان اوفتاده ام چو کمر
تا کی افتم از این میان بکنار
در خمارم چو چشمت ای ساقی
خیز و دفع خمار من ز خم آر
ترک نقش و نگار کن که شوی
محرم سرّ صنع نقش و نگار
گو برد سر که جان خواجو را
سر یارست و جسم را سردار
بگذر از دار و قصّه ی منصور
لیس فی الدار غیرکم دیار
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این شعر دربارهٔ لذتها و زیباییهای زندگی و عشق است. شاعر به وصف لحظات شاد و وصال یار میپردازد و از نغمهٔ بلبل، گلها و جشنها سخن میگوید. او آرزو میکند که غم و اندوه از دلش برود و عشق و شادی او را در بر گیرد. شاعر احساس میکند که در میانهٔ شادی و غم گرفتار است و خواهان رهایی از این وضعیت است. در نهایت، او اشاره میکند که تنها یار اوست که میتواند او را از این حالت خمار و اندوه برهاند.
هوش مصنوعی: خوشا که معشوق در کنار باشد و فصل عشق فرا رسد، صدای خوش بلبل و زیبایی گلها در باغ باشد.
هوش مصنوعی: شب، شمعی که میدرخشد، شرابی که در کنار آن است، و صدای نالهی چنگ که لبساقی میزند، همراه با جامی از نوشیدنی خوشمزه.
هوش مصنوعی: ای کاش گل، نقابش را کنار می زد تا غصه و غم را از چشم خار براندازد.
هوش مصنوعی: اگر من با صد دست، فریاد بلند و دلشکن برآورم، چه اهمیتی دارد که هزار گلبرگ رنج ببینند؟
هوش مصنوعی: اگر شادی و خوشی از روی معشوق ما نبود، غم و اندوه نیز برای ما وجود نداشت.
هوش مصنوعی: اگرچه پول و ثروت برای افراد خوشبخت ارزش دارد، اما شادی ارزش و اهمیت بیشتری دارد و بسیاری از دینارها نمیتوانند جای آن را بگیرند.
هوش مصنوعی: من در میان مشکلات و چالشها قرار گرفتهام مانند کمر که زیر بار فشار خم شده است. نمیدانم تا چه زمانی باید این وضعیت را تحمل کنم و کی از این اوضاع به سلامت خارج خواهم شد.
هوش مصنوعی: من در حال حاضر در حالتی از مستی و دلخوشی هستم، ای ساقی! بلند شو و کمک کن تا این خمار و حال نزار من را برطرف کنی.
هوش مصنوعی: تجملات و زیباییهای ظاهری را کنار بگذار تا به راز و معانی عمیق هنر و خلاقیت دست یابی.
هوش مصنوعی: برو و خود را از مشکلات زندگی رها کن، زیرا سلامتی و زندگی واقعی در پیوند با عشق و معشوق است، و تن را به فرمانی دیگر واگذار کن.
هوش مصنوعی: بگذارید از داستان منصور بگذریم؛ در این خانه جز شما کسی نیست.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
بر رُخَش زلف عاشق است چو من
لاجرم همچو منش نیست قرار
من و زلفین او نگونساریم
او چرا بر گل است و من بر خار؟
همچو چشمم توانگر است لبم
[...]
زان مرکّب که کالبد از نور
لیکن او را روان و جان ازنار
زان ستاره که مغربش دهنست
مشرق او را همیشه بر رخسار
بارگی خواست شاد بهر شکار
بر نشست و بشد بدیدن شار
ای دل نا شکیب مژده بیار
کامد آن شمسه بتان تتار
آمد آن سرو جلوه کرده به ناز
آمد آن گلبن خمیده ز بار
آمد آن بلبل چمیده به باغ
[...]
هست ایام عید و فصل بهار
جشن جمشید و گردش گلزار
ای نگار بدیع وقت صبوح
زود برخیز و راح روح بیار
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.