ای قمر تابی از بنا گوشت
شکّر آبی ز چشمه ی نوشت
جادوان مست چشم میگونت
واهوان صید خواب خرگوشت
خسرو آسمان حلقه نمای
حلقه در گوش حلقه در گوشت
آن خط سبز هیچ دانی چیست
که دمید از عقیق دُر پوشت
از زمرّد ز دست خازن حسن
قفل بر درج لعل خاموشت
ایکه هرگز نمیکنی یادم
نکنم یکنفس فراموشت
کاش کامشب بدیدمی در خواب
مست از انسان که دیدهام دوشت
گرچه ما بی تو زهر مینوشیم
باد هرمی که می خوری نوشت
تو از آن برتری به زیبائی
که رسد دست ما در آغوشت
چهره ی خویش را در آینه بین
تا ببینم مست و مدهوشت
باده امشب چنان مخور خواجو
که چو دیشب برند بر دوشت
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: شاعر در این شعر به زیبایی و جذابیت معشوق خود اشاره میکند و او را قمر و شیرین توصیف میکند. یادآور میشود که جمال او چنان افسونکننده است که چشمها را مسحور میکند و همچنان امیدوار است که یک شب در خواب او را ببیند. شاعر از حسرت جدایی و تلخی بیمعشوقی میگوید و میخواهد معشوقهاش را در آغوش بگیرد. او همچنین به بیوفایی و عدم یادآوری معشوق اشاره میکند و در انتها به خود نگران نوشیدن بادهای که او را مست کند، میپردازد. به طور کلی، این شعر ترکیبی از عشق، حسرت و زیبایی است.
هوش مصنوعی: ای ماه تابان، مانند شکر در باغ تو زیبا و روشنایی، از چشمهای تازه و زلال میدری.
هوش مصنوعی: چشمهای زیبا و درخشان تو همچون جادوگران مسحور کنندهاند و به مانند شکارچیانی در خواب به سراغ تو میآیند.
هوش مصنوعی: خسرو آسمان، با شکوه و عظمت خود، همچون دانهئی درخشان در گوشوارهای قرار دارد که زیباییاش دوچندان کرده است.
هوش مصنوعی: آن خط سبز را میدانی که چه زیبایی دارد و از سنگ عقیق و مروارید برآمده است؟
هوش مصنوعی: گنجینه زیبایی از نگینهای سبز، قفل بر گردنبند سرخ توست.
هوش مصنوعی: هرگز تو را فراموش نمیکنم، حتی در یک لحظه، ولی تو هیچگاه به یاد من نخواهی بود.
هوش مصنوعی: کاش امشب بتوانم در خواب ببینم که از عشق انسان مست هستم و او را در کنار خود دارم.
هوش مصنوعی: هرچند که ما بدون تو در بدترین حال هستیم و از درد و رنج رنج میکشیم، اما میدانیم که تو چقدر خوشبختی را برای خودت انتخاب کردهای.
هوش مصنوعی: تو به قدری زیبا هستی که وقتی به تو نزدیک میشویم، انگار همه چیز برایمان معنی پیدا میکند.
هوش مصنوعی: به خودت نگاه کن و ببین که چقدر از عشق پر شدهای و در این حال چقدر زیبا و مسحورکنندهای.
هوش مصنوعی: امشب، باده را بهگونهای نخور که مثل دیشب بار سنگینش بر دوش تو بیفتد و تو را در مضیقه بگذارد.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
باز کی گیرم اندر آغوشت
کی بیارم به دست چون دوشت
هرگز آیا به خواب خواهم دید
یک شبی دیگر اندر آغوشت
تا بدیدم به زیر حلقهٔ زلف
[...]
ای دلم مست چشمهٔ نوشت
در خطم از خطِ سیهپوشت
باد سرسبزی خطت که به لطف
سر برون زد ز چشمهٔ نوشت
حلقه در گوش کرد خلق را
[...]
پِرِ هَفتا ثَله جُونی میکُند
عَشغِ مقری وَ خُیْ بِنی چِشِ رُوشْت
زور باید نه زر که بانو را
گزری دوستتر که ده من گوشت
تا که باشی کشد در آغوشت
چون برفتی کند فراموشت
دل فدای لبان چون نوشت
غیر یادم همه فراموشت
ای نگارین من خبر داری
که ز جانیم مست و مدهوشت
غیر از این در جهان مرادم نیست
[...]
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال ۲ حاشیه برای این شعر نوشته شده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
reply flag link
reply flag link
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.