عطار » پندنامه » بخش ۴۰ - در بیان پنج چیز که آبروی را بریزد
از خلاف و از خیانت باش دور
تا بود پیوسته در روی تو نور
عطار » اشترنامه » بخش ۲ - نعت سید عالم علیه السلام
موسی از عشق تو شد بر کوه طور
از کمال عشق تو در غرق نور
عطار » اشترنامه » بخش ۲ - نعت سید عالم علیه السلام
در میان آن فنا صد گونه نور
شعله میزد در دلش اندر حضور
عطار » اشترنامه » بخش ۴ - برآمدن بر منبر وحدت از راه دل
بر سیم زهره شده از هر صور
بر چهارم شمس گشته تاج ور
عطار » اشترنامه » بخش ۷ - حكایت آدم علیه السلام
پیش آدم رفت و گفتا این بخور
کاین همه از بهر تست ای نامور
عطار » اشترنامه » بخش ۱۱ - حكایت مرد كر و قافله
این دو تن کردند بر ما ظلم و جور
گر خدا دانی، رسی این را به غور
عطار » اشترنامه » بخش ۱۲ - حكایت شهباز و صیاد
چون سوی آن گشته آمد او ز دور
شادمان و شادکام و غرق نور
عطار » اشترنامه » بخش ۱۲ - حكایت شهباز و صیاد
مر مرا از خویشتن مفکن تو دور
تا برم نزدیک تو صاحب حضور
عطار » اشترنامه » بخش ۱۳ - در تقریر راه و تفسیر آن
نور جان موسی بدید از کوه طور
گشت سر تا پای موسی غرق نور
عطار » اشترنامه » بخش ۱۴ - حكایت عیسی علیه السلام با جهودان
آن زمان رفتند تانزدیک گور
آن گروهی مردمان با شر و شور
عطار » اشترنامه » بخش ۱۵ - جواب عیسی علیه السلام سبیحون را
این ره آنگه گرددت روشن چو نور
کز وجود خویشتن یابی حضور
عطار » اشترنامه » بخش ۱۵ - جواب عیسی علیه السلام سبیحون را
شرح او داود خواند اندر زبور
تا ره او جمله یکسر گشت نور
عطار » اشترنامه » بخش ۱۵ - جواب عیسی علیه السلام سبیحون را
اندر آن عالم نباشد جز که نور
دایماً یک دم نه بینی جز حضور
عطار » اشترنامه » بخش ۲۲ - رسیدن سالك با پرده دوم
دید پیری روی او مانند نور
دختری در پیش و گشته با حضور