مهترین هر دو عالم مصطفاست
انبیاء و اولیا را رهنماست
خواجه ثقلین و سلطان جهان
ذرّهٔ از نور او کون و مکان
بهترین ومهترین جزو و کل
مهدی اسلام و هادی سبل
سایه حق رحمة للعالمین
نور شرعش در مکان و در مکین
جبرئیل از دست او شد خرقه پوش
راه بینانش شده حلقه بگوش
نور او مقصود موجودات بود
ذات او چون معطی هر ذات بود
از تمام انبیا مقصود اوست
بود موجودات را موجود اوست
عرش و کرسی قبله گاه کوی اوست
هر دو عالم آفتاب روی اوست
سایه او بر زمین هرگز نتافت
هر دو عالم همچو او دیگر نیافت
چرخ سرگردان شرع او شدست
دایماً گردان برای او شدست
هیچ پیغمبر ندید این سروری
دعوت کل امم را رهبری
ای ورای جسم و جوهر جای تو
هر دوعالم هست خاک پای تو
موسی از عشق تو شد بر کوه طور
از کمال عشق تو در غرق نور
من رانی ذات خود را دیده باز
هم ز خود گفته ز خود بشنیده راز
بیت اسرایش شب معراج بود
جبرئیل اندر میان محتاج بود
یک شبی در تاخت جبریل امین
خازن حق پیک ربّ العالمین
گفت ای ختم همه پیغامبران
سوی حق امشب تو هستی میهمان
در گذر زین خاکدان تنگ نای
زانکه میخواند ترا امشب خدای
یک براق ازنور حق آورده بود
در میان صد هزاران پرده بود
روی او بر شکل روی آدمی
در ملاحت وز جلادت آن دمی
زیور کرّوبیان بسته ورا
از دو عالم جای او بد ماورا
گفت امشب آن شبست ای بحر دین
تا شود عین عیان عین یقین
از زمین و از زمان پرواز کن
دیدهٔ اسرار معنی باز کن
صد جهان پر فرشته حاضراند
انبیا استاده در ره ناظراند
غلغلی افتاده در کون و مکان
زانکه اینجا میرسد صدر جهان
هشت جنّت در گشاده در رهت
برتر از عرش آمده منزلگهت
حور و رضوان با طبقهای نثار
از برای تو ستاده بیقرار
آسمانها جمله در بگشادهاند
هرچه هست از بهر تو بنهادهاند
یک زمان در سوی آن حضرت خرام
تا شود کار همه عالم تمام
بر براق شاه برگشت او سوار
زود بیرون راند از پنج و چهار
در زمانی از مکان بگذشته بود
تا رسید آنجا که آنجایی نبود
هرچه پیش آمد ورا از کاینات
میگذشت ومحو میکرد از صفات
تا بنزد آدم پیر آمد او
گفت ای آدم رموز سر بگو
گفت ای آدم دل و جان در پناه
آدم بیچاره را از حق بخواه
بعد از آن مر نوح را تصدیق گفت
از کمال شوق او تحقیق گفت
موسی عمران ز شوق استاده بود
غرقه گشته در تجلّی مینمود
گفت امشب مر مرا از حق بخواه
امّت تو گشتم ای پشت و پناه
دید ایوب ستم کش را بزار
ایستاده تن ضعیف و سوگوار
گفت ای درد مرا گشته دوا
چشم امید منی جانم ترا
از بلای عشق جانم وارهان
امشب آور راز کلی در میان
بعد از آن دیدش سلیمان خدیو
باز رسته از تمام مکر دیو
گفت ای سالار جمله انبیا
بس بود خود دیدن رویت مرا
بعد از آن در پیش ابراهیم شد
گرچه جدّش بود هم تسلیم شد
گفت ای فرزند امشب مرتراست
از خداوند جهان شد کار راست
بعد از آن در نزد عیسی در رسید
صورت و معنی او پر نور دید
گفت زنهار ای رسول بحر و بر
تانیندازی تو هر سویی نظر
امشب این مسکین ز حق درخواست کن
کار خلق و انبیا را راست کن
گر بهر چیزی فرود آیی براه
کی توانی خورد جام ازدست شاه
چون صفات راه را بگذاشت او
هیچ چیزی درنظر نگذاشت او
پرتو نور تجلّی شد پدید
در زمان شد میم احمد ناپدید
تا نظر بر احمد رهبر فکند
برقع از روی حقیقی برفکند
ثمّ وجه اللّه ناگه شد عیان
لال میگردد ز شرح این زبان
در میان آن فنا دید او بقا
در میان بد ابتداو انتها
در میان آن فنا صد گونه راز
گفته با او سرّها هر گونه باز
در میان آن فنا صد گونه نور
شعله میزد در دلش اندر حضور
گفت با او سی هزار و شصت هزار
جمله از اسرار سرّش بی شمار
سی هزار اسرار گفتا این مگوی
سی هزار دیگرش گفتا بگوی
بر علی کن سی دیگر آشکار
خود درین اسرار ما را پاس دار
پس محمد چون وصال دوست دید
هر کمالی را که آن اوست دید
گفت یا رب امّتم آزاد کن
جمله رادر حشر تو دل شاد کن
گفت بخشیدم تمام امتت
بلکه جمله از کمال حرمتت
چون محمد باز جای خود رسید
هر دوعالم در درون خویش دید
محو گشته فانی مطلق شده
در جهان عشق مستغرق شده
سی هزار اسرار از سرّ کلام
در میان آورد از بهر نظام
سی هزار اسرار با حیدر بگفت
باز حیدر شد بچاه اندر نهفت
با ابوبکر و عمر و هم راز گفت
آن همه تمکین و با اعزاز گفت
خویش را کل دید و کل را خویش دید
همچنان کز پس بدید از پیش دید
یاوران مصطفی یکسان بدند
دوستدار خاندان از جان شدند
گر ابوبکرست صدیق آمدست
پای تا سر عین تحقیق آمدست
گر عمر یک درّه دارشرع بود
دائماً در زهد و شوق و ورع بود
بود صاحب شرع عثمان از حیا
از دو دختر کار ساز مصطفی
یک زمان بی خواندن قرآن نبود
سر آن دریافت تا قربان ببود
صاحب زوج بتولی مرتضاست
بر یقین او پیشوای اولیاست
در دل او بود مکنونات غیب
زان برآوردی ید بیضا ز جیب
راز خود با هیچکس هرگز نگفت
در شبانروزی یکی ساعت نخفت
موج میزد در دلش دریای راز
بود او سر حقیقت بی مجاز
گر نه او بودی نبودی ماه و خور
گرنه او بودی نبودی بحر و بر
گرنه او بوی کجا دریافتی
جوهر عطار کی دریافتی
گر نه او بودی نبودی و اصلی
کار ما بودی همه بی حاصلی
گفته است او لو کشف را از یقین
یک زمان بی خویشتن حق را ببین
در جوانمردی چو او دیگر نبود
همچو او در ملک یک صفدر نبود
گرنه او بودی درین ره پایدار
کی شدی مر دین احمد آشکار
چون صحابه غرق توحید آمدند
نه چو تو پیرو به تقلید آمدند
جان خود ایثار کردند از نخست
تا به اول بود آخرشان درست
صد هزاران آفرین بر جانشان
پاک باشد تا ابد دیوانشان
سالک آن باشد که در یاران او
دوست دارد مر وفاداران او
نور چشم مصطفی و مرتضی
کشتهٔ زهر و شهید کربلا
میوه باغ نبوّت برقرار
عرش اعظم را مریشان گوشوار
آن یکی در زهر کرده جان نثار
این یکی در خاک و خون افتاده زار
جان خود ایثار کردند از یقین
در گذشتند از مکان و از مکین
یا رب این سر را تو میدانی و بس
خستگان عشق را فریاد رس
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این شعر درباره مقام و عظمت حضرت محمد (ص) و اهمیت ایشان در عالم وجود و مذهب اسلام است. شاعر به توصیف جایگاه ایشان به عنوان بهترین و برترین موجودات، رهنما و هدایتگر بشر پرداخته و به سفر معراج ایشان اشاره میکند که در آن جا ایشان با انبیاء و فرشتگان ملاقات کردند و بار دیگر مقام والای خود را در پیشگاه خداوند به نمایش گذاشتند. همچنین شاعر از محبت و ایثار پیروان پیامبر (ص) و اهل بیت ایشان سخن میگوید و به جانفشانیها و فداکاریهای آنها در راه حفظ دین اشاره میکند. در نهایت، شعری پر از عشق و ارادت نسبت به پیامبر و اهل بیت ایشان است، و بر اهمیت آگاهی و محبت نسبت به آنها تأکید دارد.
هوش مصنوعی: دو عالم به بهترین و بزرگترین وجود، یعنی پیامبر اسلام و یاوری که برگزیده شده، وابسته است و او راهنمای انبیاء و اولیا است.
هوش مصنوعی: این بیت به وجود نورانی و عظمت خواجه ثقلین اشاره دارد که به معنای پیامبر و اهل بیت اوست. آنها در حقیقت سرچشمه وجود و تمام کائنات به حساب میآیند. این ارتباط به بیان عظمت و مقام بالای آنها در عالم هستی اشاره دارد.
هوش مصنوعی: بهترین و برجستهترین بخش و کل وجود، مهدی است که راهنمای اسلام و هدایتکننده مسیرها است.
هوش مصنوعی: سایهی حق که رحمت برای تمام جهانیان است، نوری از شریعت او در مکانهای مختلف و در دل انسانهاست.
هوش مصنوعی: جبرئیل که فرشتهای بزرگ و مقامدار است، از چنگ و قدرت او لذت برده و خود را در لباس زاهدی درآورده است. او با اطاعت از او، خود را به عنوان یک راهنمای مرشد درآورده و به نوعی به او وابسته شده است.
هوش مصنوعی: نور او هدف همه موجودات است و ذات او مانند بخشی است که هر ذاتی به آن وابسته است.
هوش مصنوعی: مقصود از وجود تمام پیامبران، وجود اوست که هستی همه موجودات به او وابسته است.
هوش مصنوعی: عرش و کرسی، به معنای بخشهای بلند و عظیم آفرینش، به عنوان مرکز و قبلهای برای بندگان قرار دارند. هر دو عالم و تمام موجودات در برابر زیبایی و جمال او همچون آفتابی درخشان هستند که همه چیز را روشن و زنده میکند.
هوش مصنوعی: سایه او هرگز بر زمین نتابید، زیرا در هیچ یک از دو جهان، کسی مانند او پیدا نشد.
هوش مصنوعی: چرخ زندگی دائماً در حال چرخش است و قوانین و اصول زندگی همواره تحت تأثیر آن قرار دارد.
هوش مصنوعی: هیچ پیامبری نتوانسته است سروری و رهبری تمامی ملتها را به عهده بگیرد.
هوش مصنوعی: ای که وجودت فراتر از جسم و ماده است، هر دو جهان در مقابل تو جای پا و خاک پای تو هستند.
هوش مصنوعی: موسی به خاطر عشق تو به کوه طور رفت و از شدت این عشق در نور غرق شد.
هوش مصنوعی: من خود را شناختهام، ولی هنوز هم درباره خودم صحبت میکنم و رازهای خود را میشنوم.
هوش مصنوعی: در شب معراج، جبرئیل در حالی که به پیامبر احتیاج داشت، از او پشتیبانی کرد.
هوش مصنوعی: یک شب، جبرئیل امین که نگهبان حق است، پیامی از پروردگار جهان آورد.
هوش مصنوعی: گفتند ای آخرین پیامبر الهی، امشب مهمان حق هستی.
هوش مصنوعی: در عبور از این دنیای محدود، به خاطر اینکه امشب خدا تو را فرا میخواند، غم مخور.
هوش مصنوعی: یک موجود درخشان از نور الهی به همراه داشت، در حالی که در میان هزاران پرده و حجاب قرار گرفته بود.
هوش مصنوعی: چهره او به قدری زیباست که مانند چهره آدمی به نظر میرسد و در همان لحظه، از شجاعت و دلیری او نیز خبر میدهد.
هوش مصنوعی: زیور فرشتهها به خاطر او از دو جهان برای او ساخته شده، و جایگاهش فراتر از این عالم است.
هوش مصنوعی: امشب شب خاصی است، ای دریای دین، تا حقیقت واضح و آشکار شود و یقین حاصل گردد.
هوش مصنوعی: از زمین و زمان خود بیرون برو و با چشمی که به رازهای عمیق توجه دارد، به فهم معنای واقعی بپرداز.
هوش مصنوعی: صدها جهان پر از فرشتگان حاضرند و پیامبران در این میان ایستاده و نظارهگر هستند.
هوش مصنوعی: نکتهای بزرگ در تمام هستی وجود دارد؛ زیرا در اینجا، در این مکان، مقام و جایگاه والایی به وجود آمده است.
هوش مصنوعی: هشت بهشت در مسیر تو باز شده و از عرش (آسمان) هم بالاتر است، مکان تو را برای اقامت انتخاب کردهاند.
هوش مصنوعی: فرشتهها و نعمتها با دلسوزی و شوق فراوان در انتظار تو هستند و با دقت و احترام به تو هدیه میدهند.
هوش مصنوعی: همه آسمانها در برابر تو باز شدهاند و هرچه که وجود دارد، به خاطر تو فراهم شده است.
هوش مصنوعی: مدتی به سوی آن شخصیت بزرگ برو و منتظر باش تا کارهای جهانی به سرانجام برسد.
هوش مصنوعی: او سوار بر اسب تندرو بازگشت و به سرعت از میان جمعیت پنجاه و چهار نفر را رد کرد.
هوش مصنوعی: در زمانی، به جایی سفر کرده بود که در واقع وجود نداشت.
هوش مصنوعی: هر آنچه که رخ میدهد، او را تحت تاثیر قرار نمیدهد و او را از ویژگیهای دنیوی دور میکند و محو میسازد.
هوش مصنوعی: وقتی آدم پیر به نزد آدم آمد، به او گفت: "ای آدم، رازهای پنهان را برای من بگو."
هوش مصنوعی: گفت: ای انسان، دل و روح خود را در حمایت آدم قرار بده و از خداوند برای آدم ناتوان درخواست رحمت کن.
هوش مصنوعی: پس از آن، نوح را تأیید کردند و این تأیید به سبب شوق و محبت زیاد او بود که تحقیق کردند.
هوش مصنوعی: موسی، پسر عمران، از شوق و شعف ایستاده بود و در زیبایی و نور خدا غرق شده به نظر میرسید.
هوش مصنوعی: امشب از حق و حقیقت چیزی برای من بخواه، زیرا من به خاطر تو به جمع پیروانت در آمدهام و تو برای من مانند پشتیبان و ملجأ هستی.
هوش مصنوعی: ایوب ناظر زنی بود که در حال تحمل ستم است و با اندوه و غم، بدن نحیف و ضعیفش را به نمایش گذاشته است.
هوش مصنوعی: گفت: ای درمان درد من، تو امید من هستی و جانم به تو وابسته است.
هوش مصنوعی: امشب مرا از درد عشق نجات بده و رازی بزرگ را با من در میان بگذار.
هوش مصنوعی: بعد از آن سلیمان، شاه، او را دید که از تمام حقهها و دسیسههای دیو نجات یافته است.
هوش مصنوعی: گفت ای پیشوای همه پیامبران، خود دیدن چهرهات برای من کافی است.
هوش مصنوعی: پس از آن، ابراهیم به پیش او آمد، هرچند که پدربزرگش بود، اما او نیز تسلیم شد.
هوش مصنوعی: امشب شب بزرگی است و به لطف خداوند، کارها به درستی انجام میشود.
هوش مصنوعی: پس از آن، در حضور عیسی، چهره و معنای او را مشاهده کرد که پر از نور بود.
هوش مصنوعی: ای پیامبر، مراقب باش! اگر تو به هر سمتی نگاه کنی، دریا و خشکی را به خطر میاندازی.
هوش مصنوعی: امشب این فرد نیازمند از خدا میخواهد که کارهای مردم و پیامبران را به سامان ببخشد.
هوش مصنوعی: اگر برای چیزی به پای کسی بیفتی، چگونه میتوانی از دست پادشاه، جامی بنوشی؟
هوش مصنوعی: وقتی او ویژگیهای راه را رها کرد، هیچ چیزی در نظرش باقی نماند.
هوش مصنوعی: نور حضور الهی ظاهر شد و در زمان، وجود پیامبر اسلام حضرت محمد (ص) به روشنی نمایان گشت و پس از آن، ایشان از منظر مادی ناپدید شدند.
هوش مصنوعی: وقتی که نگاه بر پیشوای حقیقت، احمد، بیندازیم، پوشش ظاهری را کنار میزنیم و به عمق واقعیت دست پیدا میکنیم.
هوش مصنوعی: پس ناگهان چهره خداوند آشکار شد، و زبان از بیان این موضوع لال میگردد.
هوش مصنوعی: او در میان فنا و نابودی، بقا و جاودانگی را مشاهده کرد و در میان چیزهای بد و ناپسند، خوبیها و انتهای مطلوب را دید.
هوش مصنوعی: در دل این نابودی، رازهای زیادی را با او در میان گذاشتهام و هر نوع اطلاعاتی را به اشتراک گذاشتهام.
هوش مصنوعی: در دل آن نابودی، انواع مختلف نورها میدرخشیدند و روشنایی میافکندند.
هوش مصنوعی: او با او صحبت کرد و حدود سی هزار و شصت هزار نکته از رازهای پنهانش را بیان کرد.
هوش مصنوعی: سه هزار راز را مبادا بگویی، اما سه هزار راز دیگر را هم بگو.
هوش مصنوعی: علی را به یاد بسپار و در دلش پنهان باش، تا رازهای ما را حفظ کند.
هوش مصنوعی: وقتی محمد به وصال دوست دست یافت، تمام کمالات و زیباییهایی را که متعلق به او بود مشاهده کرد.
هوش مصنوعی: ای پروردگار، به من بگو که امت من را در روز قیامت آزاد کن و دلهامان را شادمان گردان.
هوش مصنوعی: گفت: من تمام پیروانت را بخشیدم، بلکه همه را به خاطر کمال حرمت تو بخشیدم.
هوش مصنوعی: پس از آنکه محمد به مقام و جایگاه اصلی خود بازگشت، هر دو جهان را در دل خود مشاهده کرد.
هوش مصنوعی: در عشق، وجودم به طور کامل از بین رفته و در این دنیا غرق در حس عشق شدهام.
هوش مصنوعی: او از عمق سخن خود سی هزار راز را برای نظم و ترتیب بیان کرد.
هوش مصنوعی: سی هزار راز با حیدر در میان گذاشته شد، اما حیدر دوباره به عمق چاه پناه برد.
هوش مصنوعی: با ابوبکر و عمر در مورد رازداری و احترام صحبت کرد، همانطور که با دیگران برخورد میکرد.
هوش مصنوعی: هر کسی میتواند خود را در میان تمام امور و موجودات ببیند و این احساس را داشته باشد که همه چیز در نهایت به او مربوط میشود، همانطور که وقتی از گذشته به آینده نگاه میکند، همواره در جستجوی خود است و همه چیز را از منظر خود مشاهده میکند.
هوش مصنوعی: یاران پیامبر (مصطفی) هر کدام به یک شکل به او کمک کردند و همگی از صمیم قلب به خاندان او عشق ورزیدند و به خاطر آن جانشان را فدای آن کردند.
هوش مصنوعی: اگر ابوبکر صدیق به زمین آمده است، تمام وجود او حقیقت و واقعیت را نمایان کرده است.
هوش مصنوعی: اگر عمر یک دره باشد، همیشه در زهد، اشتیاق و پرهیزکاری خواهد بود.
هوش مصنوعی: عثمان به خاطر حیا و ادب خود، از دو دختر پیامبر در زندگیاش به خوبی مراقبت کرد و با آنها به شایستگی رفتار کرد.
هوش مصنوعی: مدتی بود که بدون خواندن قرآن نمیتوانستم به درک عمیق دست پیدا کنم و به مقام قرب پروردگار نرسم.
هوش مصنوعی: صاحب همسرش، که به عنوان کسی از خانواده پیامبر شناخته میشود، هویت مشخص و بیچون و چرایی دارد و او پیشوای اولیای الهی است.
هوش مصنوعی: در دل او رازهای نهانی وجود داشت که از آن، معجزهای بزرگ و روشن ظاهر شد.
هوش مصنوعی: او هرگز رازهای خود را با هیچکس در میان نگذاشت و در تمام مدت شبانهروز، حتی یک ساعت هم آرامش و استراحت نداشت.
هوش مصنوعی: او در دلش دریایی از رازها داشت و حقیقت را به طور آزادانه جستجو میکرد.
هوش مصنوعی: اگر او نبود، نه ماه و خورشیدی بود، و اگر او نبود، نه دریا و نه زمین وجود داشت.
هوش مصنوعی: اگر تو بوی عطار را احساس نکردهای، پس چطور میتوانی جوهر و اصل آن را درک کنی؟
هوش مصنوعی: اگر او نبود، ما هم وجود نداشتیم و همه کارهای ما بیفایده و بینتیجه بود.
هوش مصنوعی: او میگوید که برای یک لحظه از خود بیخود شو و حقیقت را با یقین تماشا کن.
هوش مصنوعی: در جوانمردی کسی مانند او وجود نداشت و در این سرزمین، فردی به شجاعت و بزرگی او پیدا نمیشود.
هوش مصنوعی: اگر تو در این راه استقامت میداشتی، چگونه دین محمد (ص) آشکار میشد؟
هوش مصنوعی: زمانی که یاران پیامبر با ایمان و توحید به میدان آمدند، آنها مانند تو که تنها به پیروی از دیگران بسنده کردهای، نبودند.
هوش مصنوعی: افراد با جانفشانی و فداکاری از ابتدا تا انتها ایستادگی کردند و در نهایت، سرنوشت درستی برایشان رقم خورد.
هوش مصنوعی: بر جانهای پاکشان که همیشه در طول تاریخ ستودنی هستند، صد هزاران بار درود و تحسین نثار میشود تا همیشه آثار و نوشتههایشان باقی بماند.
هوش مصنوعی: سالی که در جمع دوستانش، به وفاداران و نسبت به آنها محبت و دوستیت نشان میدهد، سالک واقعی است.
هوش مصنوعی: نور چشم پیامبر و امام علی، به خاطر زهر دشمنان کشته شدند و در کربلا شهید شدند.
هوش مصنوعی: میوههای باغ نبوّت، مثل گوشوارهای در گوش عرش بزرگ و بلند است.
هوش مصنوعی: یکی با جان خود در برابر خطرات ایثار کرده و جان خود را فدای دیگران کرده است، در حالی که دیگری در شرایط سخت و دردناک گرفتار شده و در رنج و محنت به سر میبرد.
هوش مصنوعی: افراد با ایمان و یقین، جان خود را فدای هدف کردند و از دنیای مادی و مکانهایی که به آنها وابسته بودند، عبور کردند.
هوش مصنوعی: پروردگارا، فقط تو از حال این سرماهی آگاه هستی و دیگران نمیدانند. به کمک عاشقان خسته و درمانده برس.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.