گنجور

عطار » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۷۹۳

 

دی ز دیر آمد برون سنگین دلی

با لبی پرخنده بس مستعجلی

عالمی نظارگی حیران او

دست بر دل مانده پای اندر گلی

علم در وصف لبش لایعملی

[...]

عطار
 

عطار » منطق‌الطیر » حکایت بلبل » حکایت بلبل

 

طاقت سیمرغ نارد بلبلی

بلبلی را بس بود عشق گلی

عطار
 

عطار » منطق‌الطیر » پرسش مرغان » پرسش مرغان

 

ای گدایان چندازین بی‌حاصلی

راست ناید عاشقی و بددلی

عطار
 

عطار » منطق‌الطیر » عزم راه کردن مرغان » تحیر بایزید

 

هر یکی راهست در دل مشکلی

می‌بباید راه را فارغ‌دلی

عطار
 

عطار » منطق‌الطیر » عذر آوردن مرغان » حکایت مفلسی که عاشق شاه مصر شد

 

بود در اول همه بی‌حاصلی

کودکی و بی‌دلی و غافلی

عطار
 

عطار » منطق‌الطیر » بیان وادی عشق » حکایت عاشقی که قصد کشتن معشوق بیمار را کرد

 

چون ندارد مرده کشتن حاصلی

سر نبرد مرده را جز جاهلی

عطار
 

عطار » منطق‌الطیر » بیان وادی توحید » حکایت پیرزنی که کاغذ زری به بوعلی داد

 

پیرزن در حال گفت ای بوعلی

از کجا آوردی آخر احولی

عطار
 

عطار » منطق‌الطیر » بیان وادی فقر » گفتار مردی صوفی با کسی که او را قفا زد

 

صوفیی می‌رفت چون بی‌حاصلی

زد قفای محکمش سنگین دلی

عطار
 

عطار » منطق‌الطیر » فی‌وصف حاله » گفتار شبلی که پس از مردن به خواب جوانمردی آمد

 

بی‌تنی بی‌دولتی بی‌حاصلی

بی‌نوایی بی‌قراری بی‌دلی

عطار
 

عطار » مظهرالعجایب » بخش ۳ - در نعت شاه اولیا علی علیه السلام

 

حق نخواهی دید الاّ با علی

رهبر کلّ جهانست آن ولیّ

عطار
 

عطار » مظهرالعجایب » بخش ۱۶ - ***

 

گر شوی تو همچو فتح موصلی

ور شوی چون احمد حواری ولی

عطار
 

عطار » مظهرالعجایب » بخش ۲۳ - رفتن سیّد کاینات بمنزل سلمان فارسی و نزول سورۀ هل اتی

 

بعد از آن دیدند نیکو منزلی

گنبدی عالی در آنجا ازگلی

عطار
 
 
۱
۲
۳
۱۵