گنجور

عطار » منطق‌الطیر » سی‌مرغ در پیشگاه سیمرغ » ...

 

درنظاره آمدند آنجا بسی

باز می‌نشناختندش هر کسی

عطار
 

عطار » منطق‌الطیر » سی‌مرغ در پیشگاه سیمرغ » ...

 

گر شمار اشک او کردی کسی

بیشتر بودی زصد باران بسی

عطار
 

عطار » منطق‌الطیر » فی‌وصف حاله » فی وصف حاله

 

گر ثنای خویشتن گویم بسی

کی پسندد آن ثنا از من کسی

عطار
 

عطار » منطق‌الطیر » فی‌وصف حاله » پند ارسطاطالیس بر اسکندر هنگام مردن او

 

تا تو هستی پای مال هر خسی

نیست گشتی تاج فرق هر کسی

عطار
 

عطار » منطق‌الطیر » فی‌وصف حاله » صوفی که از مردان حق سخن می‌گفت و خطاب پیری به او

 

چون ندیدم در جهان محرم کسی

هم به شعر خود فروگفتم بسی

عطار
 

عطار » منطق‌الطیر » فی‌وصف حاله » گفتار نظام الملک در حال نزع

 

چون خریداری تو کردم بسی

هرگزت نفروختم چون هر کسی

عطار
 

عطار » مظهرالعجایب » بخش ۵۳ - تمثیل در فرستادن عقل و حیا و علم از حضرت عزت بحضرت آدم (ع)

 

علم معنی گفتگو دارد بسی

خود نخوانده مثل این مظهر کسی

عطار
 

عطار » مظهرالعجایب » بخش ۵۹ - موعظه در وصیت نمودن بمتابعت نبی و ولی و تنبیه اهل غفلت

 

هر کسی دارد تولّا با کسی

من تولّا کرده‌ام با او بسی

عطار
 

عطار » مظهرالعجایب » بخش ۶۵ - در پند پدر فرزند را

 

ز آنکه قدر دُر چه داند مفلسی

باید آن را عارفی نه هر کسی

عطار
 
 
۱
۲
۳
۴
۵
۱۲
sunny dark_mode