فخرالدین اسعد گرگانی » ویس و رامین » بخش ۷۹ - پاسخ دادن رامین ویس را
هزاران گونه لابه کرد و پوزش
ز جان پر نهیب از درد و سوزش
فخرالدین اسعد گرگانی » ویس و رامین » بخش ۹۸ - پاسخ دادن رامین ویس را
برستم زان همه گفتار و پوزش
وزان غم خوردن و تیمار و سوزش
سنایی » حدیقة الحقیقه و شریعة الطریقه » الباب السّادس فی ذکر نفس الکلّی واحواله » بخش ۵۷ - اندر صفت نقص دنیا
دور دارد شب خود از روزش
که بترسد که بشکند پوزش
نظامی » خمسه » خسرو و شیرین » بخش ۷۷ - پاسخ دادن شیرین خسرو را
بدان تلخی که شیرین کرد روزش
چو عودِ تلخ، شیرین بود سوزش
عطار » الهی نامه » بخش هشتم » (۱۳) حکایت موسی علیه السلام در کوه طور با ابلیس
اگرچه کرد لعنت دلفروزش
ازان لعنت زیادت گشت سوزش
عطار » الهی نامه » بخش چهاردهم » (۵) حکایت پیرزن با شیخ و نصیحت او
ازان باشد همه شب اشک و سوزش
که خواهد بود کُشتن نیز روزش
عطار » خسرونامه » بخش ۲۹ - رفتن خسرو به طبیبی بر بالین گلرخ
اگر شب را خبر بودی ز سوزش
نبودی تا قیامت باز روزش
عطار » خسرونامه » بخش ۲۹ - رفتن خسرو به طبیبی بر بالین گلرخ
بهآخر چون ز حد بگذشت سوزش
سیهتر شد ز صد شبگیر روزش
عطار » خسرونامه » بخش ۴۳ - آگاهی یافتن شاه اسپاهان از بردن هرمز گل را
نه روزی دل بر آسودی بسوزش
نه یک شب خواب بودی تا بروزش
عطار » خسرونامه » بخش ۶۲ - آمدن فرّخ بترکستان بطلب گل
ندارم زر نیارم یافت روزش
مگر از آرزو پرسم بسوزش
اوحدی » جام جم » بخش ۶۲ - در تحریص بر محافظت فرزندان از شر ناپاکان
گر تو دانستهای، بیاموزش
ورنه، بگذار و بد مکن روزش
سلیمی جرونی » شیرین و فرهاد » بخش ۵۱ - رفتن خسرو به شکار و رفتن از شکار به سوی قصر شیرین
فلک مست از رخ گیتی فروزش
ملک حیران ز چرخ و باز و یوزش
وحشی بافقی » فرهاد و شیرین » بخش ۳۴ - در رفتن شیرین به کوه بیستون و گفتگوی او با فرهاد و بیان مقامات محبت
بداد از لب میی اندوه سوزش
که گویی جان به لب آمد هنوزش
وحشی بافقی » فرهاد و شیرین » بخش ۳۶ - در توصیف دشتی که رشک گلزار بهشت بود و تفرج شیرین در آن دشت و رسیدن نامهٔ خسرو به او
بپیمود آتش اندیشه سوزش
فروزان کرد ماه شب فروزش
یغمای جندقی » دیوان اشعار » مثنویات » خلاصة الافتضاح » بخش ۱
وزآن آتش چنان شد تیره روزش
که نشناسند باز از نیم سوزش
یغمای جندقی » دیوان اشعار » مثنویات » خلاصة الافتضاح » بخش ۱
چنان بنواخت بر سر نیم سوزش
که بگذشت از ثریا بانگ گوزش
یغمای جندقی » دیوان اشعار » مثنویات » خلاصة الافتضاح » بخش ۷
چو من مگذار گردد تیره روزش
نگه داری نما از نیم سوزش