رودکی » مثنویها » ابیات به جا مانده از کلیله و دمنه و سندبادنامه » بخش ۱۰۱
من سخن گویم، تو کانایی کنی
هر زمانی دست بر دستی زنی
فردوسی » شاهنامه » پادشاهی کیکاووس و رفتن او به مازندران » بخش ۴
نشاید بدین کار آهرمنی
که آسایش آری و گر دم زنی
فردوسی » شاهنامه » پادشاهی کیکاووس و رفتن او به مازندران » بخش ۹
نتابی تو تنها و گر ز آهنی
بسایدت سوهان آهرمنی
فردوسی » شاهنامه » داستان رستم و اسفندیار » بخش ۱۹
چرا آب بر جام می بفگنی
که تیزی نبید کهن بشکنی
فردوسی » شاهنامه » داستان رستم و اسفندیار » بخش ۲۸
چو از من گرفت ای سخن روشنی
ز بد بسته شد راه آهرمنی
فردوسی » شاهنامه » داستان رستم و اسفندیار » بخش ۳۰
میان کیان دشمنی افگنی
همی این بدان آن بدین برزنی
فردوسی » شاهنامه » داستان رستم و اسفندیار » بخش ۳۰
ازان پس به سالی به هر برزنی
به ایران خروشی بد و شیونی
فردوسی » شاهنامه » داستان رستم و شغاد » بخش ۵
بریزی به خاک از همه ز آهنی
اگر دینپرستی ور آهرمنی
فردوسی » شاهنامه » پادشاهی اسکندر » بخش ۳۹
اگر هیچ فرمان ما بشکنی
تن و بوم و کشور به رنج افگنی
فردوسی » شاهنامه » پادشاهی بهرام گور » بخش ۱۴
چو با تیر بیپر تو شیرافگنی
پی کوه خارا ز بن برکنی
فردوسی » شاهنامه » پادشاهی یزدگرد هجده سال بود » بخش ۳ - پادشاهی پیروز بیست و هفت سال بود
چو پیمان آزادگان بشکنی
نشان بزرگی به خاک افگنی
فردوسی » شاهنامه » پادشاهی کسری نوشین روان چهل و هشت سال بود » بخش ۵ - رزم خاقان چین با هیتالیان
چو کردار با ناسپاسان کنی
همی خشت خشک اندر آب افگنی
فردوسی » شاهنامه » پادشاهی خسرو پرویز » بخش ۵
ندانم که آمختت این بد تنی
تو را با چنین کیش آهرمنی
فردوسی » شاهنامه » پادشاهی خسرو پرویز » بخش ۱۵
همیبرد هرکس که بد بردنی
به راهی که موسیل بود ارمنی
فردوسی » شاهنامه » پادشاهی خسرو پرویز » بخش ۱۵
نگه کرد موسیل بود ارمنی
هم آب روان یافت هم خوردنی
فردوسی » شاهنامه » پادشاهی خسرو پرویز » بخش ۳۶
تو پیوند خویشی همیبرکنی
همان فر قیصر ز من بفگنی