گنجور

فردوسی » شاهنامه » منوچهر » بخش ۱۵

 

بران بوم تا سالیان بر نبود

جز از سوخته خار خاور نبود

فردوسی
 

فردوسی » شاهنامه » داستان سیاوش » بخش ۳

 

جز افسر که هنگام افسر نبود

بدان کودکی تاج در خور نبود

فردوسی
 

فردوسی » شاهنامه » گفتار اندر داستان فرود سیاوش » بخش ۱۵

 

کشنده سیاوش چاکر نبود

ببالینش بر کشته مادر نبود

فردوسی
 

مسعود سعد سلمان » دیوان اشعار » قصاید » شمارهٔ ۹۲ - در تسلیت یکی از اکابر

 

بزرگوار خدایا چنان نمود خرد

که بر دل تو غم و درد را اثر نبود

اجل رسیده یکی شارعست و نیست کسی

در این جهان که برین شارعش گذر نبود

نشست خلق همه مختلف بود لیکن

[...]

مسعود سعد سلمان
 

سوزنی سمرقندی » دیوان اشعار » هزلیات » قصاید » شمارهٔ ۱۷ - در هجو ملیح

 

ملیح را ببخارا از این خبر نبود

که در سر پل نی زو ملیحتر نبود

غنیمت است دم آنرا که روی او بیند

که طعن و ضرب و ده و گیر و کر و فر نبود

حلاوتست بلفظ ملیح در شکر

[...]

سوزنی سمرقندی
 

عطار » اشترنامه » بخش ۲ - نعت سید عالم علیه السلام

 

در جوانمردی چو او دیگر نبود

همچو او در ملک یک صفدر نبود

عطار
 

عراقی » عشاق‌نامه » فصل پنجم » بخش ۴ - مثنوی

 

هدفی را که بیم سر نبود

خوردن تیر را خطر نبود

عراقی
 

امیرخسرو دهلوی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۸۳۳

 

دی مست بوده ام که ز خویشم خبر نبود

من بودم و دو محرم و یاری دگر نبود

می رفت آن سوار و بر او بود چشم من

می شد ز سینه جان و در آنم نظر نبود

سوز دلم بدید و ز چشمش نمی نریخت

[...]

امیرخسرو دهلوی
 

اوحدی » جام جم » بخش ۲۷ - در جلوات حال شخص بعد از ولادت

 

از سه حالش سخن بدر نبود:

هر سه بی‌رنج و درد سر نبود

اوحدی
 

اوحدی » جام جم » بخش ۷۴ - در سفر و فواید آن

 

گر به شیرینی شکر نبود

آخر از بنگ تلختر نبود

اوحدی
 

اوحدی » جام جم » بخش ۸۲ - در باب توبه

 

شیخ کو را ز دل خبر نبود

دادن توبه را اثر نبود

اوحدی
 

ابن یمین » دیوان اشعار » مثنویات » شمارهٔ ۶ - فی التوحید و المعرفه

 

گرچه سرم لایق این در نبود

لیک مرا تحفه بجز سر نبود

ابن یمین
 

فضولی » دیوان اشعار فارسی » غزلیات » شمارهٔ ۱۷۴

 

تا مرا سودای شمع عارضت در سر نبود

سینه ام سوزان دلم صد پاره چشمم تر نبود

در گریبان دلم روزی که عشقت دست زد

هستیم را جز لباس نیستی در بر نبود

جان من روزی که شوق جوهر تیغ تو داشت

[...]

فضولی
 

وحشی بافقی » گزیدهٔ اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۱۳۸

 

امروز ناز را به نیازم نظر نبود

زان شیوه‌های خاص یکی جلوه‌گر نبود

چشم از غرور اگر چه نمی‌گشت ملتفت

عجز نگاه حسرت من بی اثر نبود

بس شیوه‌های ناز که در پرده داشت حسن

[...]

وحشی بافقی
 

رضی‌الدین آرتیمانی » غزلیات » غزل شمارهٔ ۳۸

 

شورش دوشین ما از می و ساغر نبود

هیچ هوائی به جز وصل تو در سر نبود

داروی بیهوشیم مایه بی‌جوشیم

ساقی دیگر نداد، مطرب دیگر نبود

نیک و بد کائنات بر محک دل زدیم

[...]

رضی‌الدین آرتیمانی
 

عرفی » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۸۰

 

تشته لب رفتم به جنت ، چشمهٔ کوثر نبود

شعله جو رفتم به دوزخ، مشت خاکستر نبود

از بهشت افسانه ها می رفت،کانجا دوش دل

رفت و دید آن ها که واعظ می سرود، اکثر نبود

هرگز از بهر پریدن، مرغ جان کوشش نکرد

[...]

عرفی
 
 
۱
۲
۳
sunny dark_mode