بخش ۸ - فصل فی ذکرالعشق و فضیلته و صفةالعشق والعاشق والمعشوق ذکرُالعشق یُریح القلوب و یُزیل الکروب
دلبرِ جانربای، عشق آمد
سر بُر و سِرنمای، عشق آمد
عشق با سربریده گوید راز
زانکه داند که سَر بود غمّاز
خیز و بنمای عشق را قامت
که مؤذّن بگفت قدقامت
عشق گویندهٔ نهانسخنست
عشق پوشیدهٔ برهنهتنست
عشق هیچ آفریده را نبود
عاشقی جز رسیده را نبود
آب آتشفروزِ عشق آمد
آتشِ آبسوز عشق آمد
عشق بی چارمیخ تن باشد
مرغ دانا قفسشکن باشد
جان که دور از یگانگی باشد
دان که چون مرغِ خانگی باشد
کش سوی علو خود سفر نبود
پَر بود لیک اوج پر نبود
همتش آن بود که دانه خورد
قوّتش آنکه گِرد خانه پرد
بندهٔ عشق باش تا برهی
از بلاها و زشتی و تبهی
بندهٔ عشق جانِ حُر باشد
مرد کشتی چه مرد دُر باشد
سرِ کشتی ز آرزو دان پر
قعر دریاست جای طالب دُر
طالب دُرّ و انگهی کشتی
دُر نیابی نیت بدین زشتی
طمع از درِّ آبدار ببر
خرزی را چه ره بود زی دُر
عزم خشکی بر اسب و بر خر کن
چون به دریا رسی قدم سر کن
مرد دُرجوی را به دریا بار
جان و سر دان همیشه پایافزار
سفر آب را به سر شو پیش
اندر آموز هم ز سایهٔ خویش
دُر چنین جوی ورنه پیش دکان
تو و خرمهرهای و تایی نان
تا از این سایه در هراسی تو
دُر ز خرمهره کی شناسی تو
نیست در عشق حظّ خود موجود
عاشقان را چکار با مقصود
عشق و مقصود کافری باشد
عاشق از کام خود بری باشد
عاشق آنست کو ز جان و ز تن
زود برخیزد او نگفته سخن
جان و تن را بسی محل ننهد
گنج را سکهٔ دغل ننهد
تا بود جعفری به لون چو ماه
ننهد بدره ای سیم سیاه
کردگار لطیف و خالق بار
هست خود پاک و پاک خواهد کار
بر صدف دُر چو یافت جانت بنه
ورنه خرمهره را ز دست مده
قالت از سایهٔ هواست برو
لاف گه برگ طاعتت به دو جو
خطّهٔ خاک لهو و بازی راست
عالم پاک پاکبازی راست
بیخودان را ز عشق فائده است
عشق و مقصود خویش بیهده است
عاشقان سر نهند در شب تار
تو برآنی که چون بری دستار
عشق آتشنشان بیآبست
عشق بسیار جوی کم یابست
عشق چون دست داد پشت شکست
پای عاشق دو دست چرخ ببست
ای دریغا که با تو این معنی
نتوان گفت زانکه هست عری
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این شعر دربارهی عشق و ویژگیهای آن است. عشق به عنوان یک نیروی قدرتمند و رازآلود معرفی میشود که میتواند انسان را از بلاها و زشتیها رهایی بخشد. شاعر بیان میکند که عشق هیچ آفریدهای را نمیشناسد و عاشق واقعی کسی است که از جان و تن خود بگذرد. عشق به مثابهی آتش و آب توصیف شده و بیان میشود که برای رسیدن به حقیقت عشق، فرد باید از دنیا و مادیات جدا شود. در نهایت، عشق به عنوان یک سفر و جستجوی بدون هدف شناخته میشود که برای عاشق تنها خود عشق اهمیت دارد نه رسیدن به مقصود خاصی.
هوش مصنوعی: عشق، که دل را میرباید و جان را تحت تاثیر قرار میدهد، با خود به همراه زیبایی و جذابیت آمده است.
هوش مصنوعی: عشق با وجود اینکه بیسر شده، هنوز حرفهایش را میزند، زیرا میداند که سر، راز و نشانه غم است.
هوش مصنوعی: برخیز و زیبایی عشق را نشان بده، زیرا مؤذّن صدای اذان را بهعنوان دعوت به نماز اعلام کرد.
هوش مصنوعی: عشق خود سخنگو و بیانگر احساسات عمیق است، اما در عین حال، به صورت پنهان و غیرمستقیم ظاهر میشود. این عشق، با وجود ظاهری که دارد، عمق و حقیقتی درون خود نهفته دارد که گاهی به راحتی نمایان نمیشود.
هوش مصنوعی: عشق حقیقی مربوط به هیچ موجودی نیست و تنها به آن کسانی تعلق دارد که به حقیقت عشق دست یافتهاند.
هوش مصنوعی: عشق همچون آبی است که شعلۀ آتش را به وجود میآورد و در عین حال، همان عشق میتواند آبی باشد که شعلهها را خاموش میکند.
هوش مصنوعی: عشق، بیچارهای است که به وجود جسمی وابسته است، در حالی که عشقِ حقیقی میتواند مرزها را بشکند و از محدودیتها عبور کند.
هوش مصنوعی: اگر جان از وحدت و یکپارچگی دور شود، مانند مرغی است که در قفس زندگی میکند.
هوش مصنوعی: به سفر بررفتن به سمت اوج و بلندی، کار مهمی نیست. پرواز کردن برای رسیدن به ارتفاع کافی نیست، بلکه باید به دقت و مهارت به سمت هدف پیش رفت.
هوش مصنوعی: اصرار و ارادهاش به قدر و اندازهای بود که با وجود تواناییاش، همچنان در چالشها و سختیها باقی میماند و به تلاش ادامه میدهد. او به اندازهای از قدرت برخوردار بود که میتوانست دانهای را بخورد و در عین حال، به دور خانه بچرخد. به عبارت دیگر، در عین داشتن قوت و توان، همواره در کار و تلاش است.
هوش مصنوعی: اگر عاشق باشی و خود را به عشق بسپاری، میتوانی از مشکلات و ناگواریها و زشتیهای زندگی دور شوی و از آنها رهایی پیدا کنی.
هوش مصنوعی: عاشق باشد که مانند جانِ انسان عزیز و ارزشمند است. حالا چه کسی در زندگی موفق و قدرتمند باشد یا چه کسی در زندگی به ارزشهایی همچون دُر (مروارید) برسد، در نهایت آن عشق و وابستگی به معشوق است که به او جوهر و ارزش میبخشد.
هوش مصنوعی: سر کشتی آرزوها به عمق دریا میرسد و جایی که طالب لؤلؤ و درهای گرانبهاست، را نشان میدهد.
هوش مصنوعی: اگر به دنبال چیز قیمتی و باارزشی هستی، نباید نیتی ناپسند و زشت داشته باشی. در غیر این صورت، هرگز به آن مقصد نخواهی رسید.
هوش مصنوعی: خواب و خیال گرفتن چیزی ارزشمند از شخصی که خود به آن چیزی دسترسی ندارد، غیرممکن است.
هوش مصنوعی: وقتی به دریا رسیدی، از اراده و سختی که برای سفر خشکی به کار بردی، دست بکش و آرامش را انتخاب کن.
هوش مصنوعی: مردی که به دنبال مروارید است، بار جان و سرش را به دریا میبرد و همیشه پاهایش آماده است.
هوش مصنوعی: به سفر برو و آب را به سر ببر و در مسیر یادگیری، همواره از سایه خودت بهرهمند شو.
هوش مصنوعی: به جستجوی چیزهای باارزش و به دست آوردن آنها بپرداز، وگرنه تنها در کنار دکانهای معمولی و چیزهای سطحی باقی میمانی.
هوش مصنوعی: تا زمانی که از این سایه ترسیدهای، تو نمیتونی به ارزش واقعی خودت پی ببری.
هوش مصنوعی: در عشق، لذتی برای خود عاشقان وجود ندارد؛ بنابراین آنها چه نیازی به هدف و مقصود دارند؟
هوش مصنوعی: عشق و هدف ممکن است نزد بعضی بیاعتبار به نظر برسد، اما عاشق به خاطر خواستههای خود رنج میبرد و از آنچه میخواهد محروم میشود.
هوش مصنوعی: عاشق واقعی کسی است که از جان و تن خود به سرعت بگذرد و بیهیچ حرف و حدیثی عمل کند.
هوش مصنوعی: ر جان و بدن برای گنجینههای واقعی ارزش قائل نمیشود و به سکههای تقلبی بها نمیدهد.
هوش مصنوعی: تا زمانی که جعفری با رنگش مانند ماه وجود دارد، سکهای از جنس نقره بر زمین نخواهد افتاد.
هوش مصنوعی: خدای مهربان و خالق این دنیا، خود پاک است و همیشه کارهایش نیز پاک و خالی از عیب خواهد بود.
هوش مصنوعی: اگر گوهر وجودت را بر روی صدفی پیدا کردی، آن را حفظ کن و نگذار که نیروی زندگیات از دست برود.
هوش مصنوعی: او گفت: این از سایهٔ آسمان است، پس از ظاهرت بگذر و نگو که به خاطر اطاعت تو دو جو چیز به تو میدهند.
هوش مصنوعی: منطقهای که در آن سرگرمی و بازی وجود دارد، در واقع جایی است که عالم پاک در آن به دور از پلیدیها و زشتیها است.
هوش مصنوعی: عاشقانی که بیهدف به عشق میپردازند، هیچ فایدهای از عشق نمیبرند و هدف و مقصود آنها بیمعناست.
هوش مصنوعی: عاشقان در شب تاریک خود را تسلیم تو میکنند و منتظر میمانند که تو سر خود را از دستان برافرازی.
هوش مصنوعی: عشق مانند آتشنشانی است که آبی برای خاموش کردن آن وجود ندارد و همچنین پیدا کردن عشق واقعی و عمیق بسیار دشوار است.
هوش مصنوعی: عشق مانند یک دست دادن است که بعد از آن، با شکست و افتادن عاشق، دو دست به دور او میچرخند و او را در بر میگیرند.
هوش مصنوعی: آه، افسوس که نمیتوانم با تو این موضوع را در میان بگذارم، زیرا کاملاً بیپوشش و آسیبپذیر است.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
چون بیامد بوعده بر سامند
آن کنیزک سبک زبام بلند
برسن سوی او فرود آمد
گفتی از جنبشش درود آمد
جان سامند را بلوس گرفت
[...]
چیست آن کاتشش زدوده چو آب
چو گهر روشن و چو لؤلؤ ناب
نیست سیماب و آب و هست درو
صفوت آب و گونه سیماب
نه سطرلاب و خوبی و زشتی
[...]
ثقة الملک خاص و خازن شاه
خواجه طاهر علیک عین الله
به قدوم عزیز لوهاور
مصر کرد و ز مصر بیش به جاه
نور او نور یوسف چاهی است
[...]
ابتدای سخن به نام خداست
آنکه بیمثل و شبه و بیهمتاست
خالق الخلق و باعث الاموات
عالم الغیب سامع الاصوات
ذات بیچونش را بدایت نیست
[...]
الترصیع مع التجنیس
تجنیس تام
تجنیس تاقص
تجنیس الزاید و المزید
تجنیس المرکب
[...]
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال ۸ حاشیه برای این شعر نوشته شده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.