فردوسی » شاهنامه » پادشاهی اسکندر » بخش ۲۸
گرین آمدنت از پی خواستهست
خرد بیگمان نزد تو کاستهست
فردوسی » شاهنامه » پادشاهی شیرویه » بخش ۲
به یزدان مرا کار پیراستهست
نهاده بران گیتیام خواستهست
فردوسی » شاهنامه » داستان خاقان چین » بخش ۳
ازین لشکر اکنون ترا خواستهست
ندانم که بر دل چه آراستهست
اسدی توسی » گرشاسپنامه » بخش ۹۹ - برون آوردن شاه قیروان لشگر به جنگ
یکی میهمان خوان پر خواستهست
تو مهمان زمین خوان آراستهست
اسدی توسی » گرشاسپنامه » بخش ۱۲۶ - داستان دهقان توانگر
همه شادی آنراست کش خواستهست
کرا خواسته کارش آراستهست
ایرانشان » کوشنامه » بخش ۴ - در بیثباتی عمر
بسنده کن آنچ ایزد آراستهست
وگر تو نخواهی خود او خواستهست
ایرانشان » کوشنامه » بخش ۱۳ - گفتگوی صلح با فرستادهٔ مانوش
اگر شاه را آرزو خواستهست
همه جنگ و پرخاش برخاستهست
ایرانشان » کوشنامه » بخش ۸۵ - نامهٔ بهک شاه ماچین به نزدیک آتبین و پاسخ وی
مرا کشور و لشکر آراستهست
همه گنج و خانه پر از خواستهست
ایرانشان » کوشنامه » بخش ۱۸۲ - پرسیدن کوش درباره ی کوهسار و بسیلا
دگرها پر از گنج آراسته ست
همه خانهها گوهر و خواستهست
ایرانشان » کوشنامه » بخش ۲۱۵ - آگاهی ایرانیان از نیرنگ کوش و کارزار با دشمن
بدین آرزو نیز برخاستهست
که از کوش رزم شما خواستهست
ایرانشان » کوشنامه » بخش ۳۲۰ - رفتن شاه سقلاب به جنگ و کشته شدن او به دست کوش
کنون شاه سقلاب برخاستهست
ز سلم آرزو رزم من خواستهست
ایرانشان » بهمننامه » رفتن شاه بهمن به کشمیر به طلب دختران و خواهران فرامرز » بخش ۶ - گریخته شدن دختران رستم زال پیش شاه باهله
سپاهست ما را و هم خواستهست
چنین کشور و مرزم آراستهست
ایرانشان » بهمننامه » رفتن شاه بهمن به کشمیر به طلب دختران و خواهران فرامرز » بخش ۷ - رفتن شاه بهمن به شهر باهله به طلب دختران رستم
چنین پیشگاهی وی آراستهست
به کین فرامرز برخاستهست
ایرانشان » بهمننامه » باز آمدن بهمن از هند به ایران و رها کردن زال و دختران رستم از بند » بخش ۶ - داستان اندر رفتن برزین آذر به رزم شاه بهمن به خون خواستن پدرش
به یزدان که این گیتی آراستهست
اگر بدو بدو دل مرا خواستهست
کمالالدین اسماعیل » ترکیبات » شمارهٔ ۳ - وله ایضا یمدحه
دولت و ملّت به تو آراستهست
شرع ترا خود بدعا خواستهست
مولانا » مثنوی معنوی » دفتر اول » بخش ۱۳۸ - قبول کردن خلیفه هدیه را و عطا فرمودن با کمال بینیازی از آن هدیه و از آن سبو
کفِ کژ کز بحر صدقی خاستهست
اصل صاف آن فرع را آراستهست
سعدی » بوستان » باب دوم در احسان » بخش ۲۰ - حکایت در آزمودن پادشاه یمن حاتم را به آزادمردی
سرش پادشاه یمن خواستهست
ندانم چه کین در میان خاستهست!
جامی » هفت اورنگ » سلامان و ابسال » بخش ۶۳ - حکایت سؤال و جواب حکیم که حلال زاده کیست و نشانه آن چیست
آن گیا کز خوید گندم خاسته ست
خوید گندم را به خود آراسته ست
جامی » هفت اورنگ » سلامان و ابسال » بخش ۷۵ - در بیان آنکه مقصود از اینها که مذکور شد چیست
چون به نعت شاهی او آراستهست
راهدان از شاه او را خواستهست
جامی » هفت اورنگ » تحفةالاحرار » بخش ۱۵ - در فضیلت مطلق سخن که در فضیلت وی سخن مطلقا نیست
صبحدم آن نفحه چو برخاسته ست
خشک و تر این چمن آراسته ست