گنجور

حکیم نزاری » دستورنامه » بخش ۲۳ - حذر از ناجنس

 

دو مشکل بود هر دو در در کثیف

که بد مست و بد خفت باشد حریف

حکیم نزاری
 

حکیم نزاری » مثنوی روز و شب » بخش ۲۲ - داستان میراث قطب الدین حیدر

 

بنده شاید چو شد ضعیف و نحیف

گر گرانی خود کند تخفیف

حکیم نزاری
 

حکیم نزاری » سفرنامه » بخش ۵ - حکایت

 

عقل سودایی نبود و تن نحیف

رنج مستولی نبود و دل ضعیف

حکیم نزاری
 

حکیم نزاری » ادب‌نامه » باب اول - در متابعت و مطاوعت پادشاه » بخش ۲ - حکایت

 

زن و مردشان زرد و زار و نحیف

رز و باغ پر میوه های لطیف

حکیم نزاری
 

حکیم نزاری » ادب‌نامه » باب پنجم - در اجتهاد و احتیاط کردن » بخش ۱

 

بُوَد مالک مُلکِ نفس شریف

وزین عیب ها جمله پاک و لطیف

حکیم نزاری
 

اوحدی » جام جم » بخش ۱۱۸ - در سبب مرگ طبیعی

 

در بدنها رطوبتیست لطیف

منفصل گشته از فضول کثیف

اوحدی
 

ابن یمین » دیوان اشعار » قطعات » شمارهٔ ۵٢۶

 

زمن نا مناسب بود اینزمان

نشستن ببزم طرب با حریف

ولیک ار بود خلوتی دلپذیر

می از دست سیمین عذاری ظریف

به پیری اگر باشدم آرزو

[...]

ابن یمین
 

شیخ محمود شبستری » گلشن راز » بخش ۴ - جواب

 

حکیمان کاندر این کردند تصنیف

چنین گفتند در هنگامِ تعریف

شیخ محمود شبستری
 

شیخ محمود شبستری » گلشن راز » بخش ۳۴ - جواب

 

حکیمی کاندر این فن کرد تصنیف

به طول و عرض و عمقش کرد تعریف

شیخ محمود شبستری
 

شیخ محمود شبستری » سعادت نامه » باب دوم » فصل چهارم » بخش ۶ - التمثیل

 

گر نبودی وجود خار کثیف

گل نگشتی چنین لطیف و نظیف

شیخ محمود شبستری
 

شیخ محمود شبستری » سعادت نامه » باب سوم » بخش ۲ - عین الیقین

 

شرع باید که تا کند تعریف

مذهب راست چیست جز توقیف

شیخ محمود شبستری
 

شیخ محمود شبستری » سعادت نامه » باب چهارم » فصل پنجم » بخش ۵ - فی امربالمعروف

 

امر معروف خصلتی است شریف

لیک از مشفق نظیف لطیف

شیخ محمود شبستری
 

شیخ محمود شبستری » سعادت نامه » باب چهارم » فصل هشتم » بخش ۴ - حکایت

 

چون یهود و نصارا از تصنیف

کرده احکام دین حق تحریف

شیخ محمود شبستری
 

شیخ محمود شبستری » سعادت نامه » باب چهارم » فصل هشتم » بخش ۴ - حکایت

 

خوانده و کرده​ام در آن تصنیف

وندرین نیست حاجت تعریف

شیخ محمود شبستری
 

جلال عضد » دیوان اشعار » غزلیّات » شمارهٔ ۱۶۳

 

سزد که رنجه کنی یک زمان قدوم شریف

به کنج کلبه احزان ما دهی تشریف

شبی به خلوتم از تُست آرزو که بود

لب تو ساقی و رخساره شمع و غمزه حریف

شریف داشتم آن زلف را چو عمر دراز

[...]

جلال عضد
 

شاه نعمت‌الله ولی » مثنویات » شمارهٔ ۲۲

 

ساقی و جام می و رند و حریف

آن لطیفست آن لطیفست آن لطیف

شاه نعمت‌الله ولی
 

شاه نعمت‌الله ولی » مثنویات » شمارهٔ ۷۱

 

رند سر مستیم و با ساقی حریف

خوش می صافی و خوش جامی لطیف

شاه نعمت‌الله ولی
 
 
۱
۵
۶
۷
۸
۹
۱۲
sunny dark_mode