گنجور

صفای اصفهانی » دیوان اشعار » مسمطات » در منقبت و مدح حضرت خاتم النبیین و سید المرسلین صلی الله علیه و آله و سلم

 

ساقی وقت مناخیز که وقت دیست

خون بعروقم فسرد وقت کرامت کیست

موسم بهمن بکاخ فصل بهار میست

هر که نشد مست می مرده مطلق ویست

صفای اصفهانی
 

صفای اصفهانی » دیوان اشعار » مثنوی » بخش ۲۶ - توضیح

 

تو کورستی ندانی نور خود چیست

ز گرمی پی توان بردن مگو نیست

صفای اصفهانی
 

میرزا آقاخان کرمانی » نامهٔ باستان » بخش ۵ - اشارت به اشتباهات مورخان ایران

 

آلانان به جز ملک آلام نیست

که گوید به شهنامه نام دژیست

میرزا آقاخان کرمانی
 

میرزا آقاخان کرمانی » نامهٔ باستان » بخش ۲۸ - شاهنشاهی زریر بزرگ و رفتن او به یونان

 

پرکزسب غیر فرخزاد نیست

که در پهلوی اسب و زاده یکی است

میرزا آقاخان کرمانی
 

میرزا آقاخان کرمانی » نامهٔ باستان » بخش ۷۴ - جنگ پیروز با افتالیت ها و کشته شدنش

 

از آن نامداران دگر کس نزیست

همی تخت بر بخت ایشان گریست

میرزا آقاخان کرمانی
 

میرزا آقاخان کرمانی » نامهٔ باستان » بخش ۹۴ - تأسف بر اوضاع حالیه ایران

 

الا گر بدانی بخواهی گریست

که آواره گی های اینان زچیست

میرزا آقاخان کرمانی
 

میرزا آقاخان کرمانی » نامهٔ باستان » بخش ۹۴ - تأسف بر اوضاع حالیه ایران

 

کسی مالک مال و ناموس نیست

ندانند فریاد رس را که کیست

میرزا آقاخان کرمانی
 

ادیب الممالک » دیوان اشعار » مثنویات » شمارهٔ ۲ - داستان کفش ابوالقاسم طنبوری بغدادی

 

خادم از چار طرف در نگریست

گفت اینجا اثر از کفش تو نیست

ادیب الممالک
 

ادیب الممالک » دیوان اشعار » مثنویات » شمارهٔ ۷

 

چسان با دد و دیو و پتیاره زیست

چسان رنجها برد و خون ها گریست

ادیب الممالک
 

ادیب الممالک » دیوان اشعار » مثنویات » شمارهٔ ۲۲

 

مهر و قهر و صلح و جنگ اینجا یکیست

شیر و نخجیر و پلنگ اینجا یکی است

ادیب الممالک
 

ادیب الممالک » دیوان اشعار » مثنویات » شمارهٔ ۲۵

 

زال بگرفت و بپرسید که چیست

از چه رو نوشم و این ساقی کیست

ادیب الممالک
 

ادیب الممالک » دیوان اشعار » اضافات » شمارهٔ ۴ - در هجو میرزا بابا طبیب خلخالی

 

همانا یقین تخمه باب نیست

ز مادرش باید به پرسم که کیست

ادیب الممالک
 

اقبال لاهوری » پیام مشرق » بخش ۱۳۹ - مرا از پردهٔ ساز آگهی نیست

 

مرا از پردهٔ ساز آگهی نیست

ولی دانم نوای زندگی چیست

سرودم آنچنان در شاخساران

گل از مرغ چمن پرسد که این کیست؟

اقبال لاهوری
 

اقبال لاهوری » ارمغان حجاز » بخش ۴۴ - ندانم دل شهید جلوه کیست

 

ندانم دل شهید جلوه کیست

نصیب او قرار یک نفس نیست

به صحرا بردمش افسرده تر گشت

کنار آب جوئی زار بگریست

اقبال لاهوری
 

اقبال لاهوری » ارمغان حجاز » بخش ۵۴ - امیر کاروان آن اعجمی کیست؟

 

امیر کاروان آن اعجمی کیست؟

سرود او به آهنگ عرب نیست

زند آن نغمه کز سیرابی او

خنک دل در بیابانی توان زیست

اقبال لاهوری
 
 
۱
۸۸
۸۹
۹۰
۹۱
۹۲
۹۶
sunny dark_mode