گنجور

حکیم نزاری » غزلیات » شمارهٔ ۱۱۷۱

 

گسسته‌ای و نخواهی که باز پیوندی

توقّع است که رحمت کنی و نپسندی

سرِ ستیزه گرفتی چه روی می‌بینی

درِ جفا بگشادی چه نقش می‌بندی

بیا و دیدۀ حاسد بکن که از غیرت

[...]

حکیم نزاری
 

امیرخسرو دهلوی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۱۹۷۴

 

گذشت آن کین دل زارم شکیبا بود یک چندی

پریشانی زلفش آمد و زد راه خرسندی

جز این شیرینی اندر عیش تلخ خود نمی بینم

که گه گه می کنی بر گریه تلخم شکرخندی

گواران باد بر جان و دلم زهر فراق تو

[...]

امیرخسرو دهلوی
 

امیرخسرو دهلوی » دیوان اشعار » خسرو و شیرین » بخش ۴ - وصف معراج نبی

 

سخن آن به که بهر ارجمندی

ز معراج نبی یابد بلندی

امیرخسرو دهلوی
 

امیرخسرو دهلوی » دیوان اشعار » خسرو و شیرین » بخش ۷ - گریختن خسرو از مداین

 

فراوان داد رایت را بلندی

نبودش بر عدو فیروزمندی

امیرخسرو دهلوی
 

امیرخسرو دهلوی » دیوان اشعار » خسرو و شیرین » بخش ۷ - گریختن خسرو از مداین

 

که در چین بود از ارمن نقشبندی

نبشته نقش شیرین بر پرندی

امیرخسرو دهلوی
 
 
۱
۸
۹
۱۰
۱۱
۱۲
۱۹
sunny dark_mode