گنجور

ادیب الممالک » دیوان اشعار » مقطعات » شمارهٔ ۱۹۹ - در مقدمه شاهنامه

 

کلید در این فرزنده گنج

سپرده است در پنجه هفت و پنج

ادیب الممالک
 

ادیب الممالک » دیوان اشعار » مثنویات » شمارهٔ ۷

 

کلید در این فروزنده گنج

سپرده نهان در کف هفت و پنج

ادیب الممالک
 

ادیب الممالک » دیوان اشعار » مثنویات » شمارهٔ ۲۷ - اشاره بمعاهده ۱۹۰۷

 

ز دانش تهی مغز و از سیم گنج

کدیور بسوگ است و دهقان برنج

ادیب الممالک
 

ایرج میرزا » مثنوی‌ها » شمارهٔ ۱۳ - انتقاد

 

ای خوشا شب که پس از ساعت پنج

ظلم عاطل شود و خُسبد رنج

ایرج میرزا
 

ملک‌الشعرا بهار » مثنویات » شمارهٔ ۷ - اندرز به شاه

 

تیر جداگانه شکستید پنج

بی‌تعب پنجه و بی‌دسترنج

ملک‌الشعرا بهار
 

ملک‌الشعرا بهار » مثنویات » شمارهٔ ۳۴ - بی خبری‌!

 

گرم سیرست درین دهر سپنج

می‌برد لذت و می‌بیند رنج

ملک‌الشعرا بهار
 

ملک‌الشعرا بهار » مثنویات » شمارهٔ ۵۷ - ترجمهٔ اشعار شاعر انگلیسی

 

به هر سوگل تازه با ناز و غنج

هزار اندر آن جاودان نغمه‌سنج

ملک‌الشعرا بهار
 

ملک‌الشعرا بهار » مثنویات » شمارهٔ ۵۷ - ترجمهٔ اشعار شاعر انگلیسی

 

شوم تا بدانجا شوم نغمه‌سنج

مگر وارهم ‌لختی‌ از درد و رنج

ملک‌الشعرا بهار
 

ملک‌الشعرا بهار » مثنویات » شمارهٔ ۵۹ - جوانی‌، پیری‌، مرگ

 

درآیند پس باد رنگ و ترنج

دو دیده پرآب و دو رخ پر شکنج

ملک‌الشعرا بهار
 

ملک‌الشعرا بهار » مثنویات » شمارهٔ ۶۰ - آلفته

 

ولی دایم از دست شوهر به‌رنج

چو گنجینه از دست مار شکنج

ملک‌الشعرا بهار
 

ملک‌الشعرا بهار » مثنویات » شمارهٔ ۷۴ - رنج و گنج

 

پدر مرد و پوران به امید گنج

به کاویدن دشت بردند رنج

ملک‌الشعرا بهار
 

ملک‌الشعرا بهار » مثنویات » شمارهٔ ۸۱ - تود و بید

 

به یاد که در این سرای سپنج

کشی بار این‌ درد و اندوه‌ و رنج‌‌؟

ملک‌الشعرا بهار
 

ملک‌الشعرا بهار » منظومه‌ها » آیینۀ عبرت » بخش اول - از کیومرث تا سربداران

 

طرفه گنجی در کف آوردی کنون بی‌هیچ رنج

چون نبردی رنج‌، شاها کی شناسی قدر گنج

ملک‌الشعرا بهار
 

ملک‌الشعرا بهار » منظومه‌ها » کارنامهٔ زندان » بخش ۲۱ - در فضیلت شاگردی کردن

 

سال تا سال برده مردم رنج

تا که آن قطره چار گشته و پنج

ملک‌الشعرا بهار
 
 
۱
۵۰
۵۱
۵۲
۵۳