فخرالدین اسعد گرگانی » ویس و رامین » بخش ۷۰ - نامهٔ دهم اندر دعاکردن و دیدار دوست خواستن
تو ده جان مرا زین غم رهایی
تو بردار از دلم بند جدایی
فخرالدین اسعد گرگانی » ویس و رامین » بخش ۷۲ - مویه کردن ویس بر جدایى رامین
مرا کز آفتاب آمد جدایی
چگونه پیشم آید روشنایی
فخرالدین اسعد گرگانی » ویس و رامین » بخش ۷۲ - مویه کردن ویس بر جدایى رامین
تو تیری من کمانم در جدایی
چو رفتی نیز با زی من نیایی
فخرالدین اسعد گرگانی » ویس و رامین » بخش ۷۳ - سیر شدن رامین از گل و یاد کردن عهد ویس
ز سستی بر یکی پیمان نپایی
ز نادانی به هر رنگی برآیی
فخرالدین اسعد گرگانی » ویس و رامین » بخش ۷۳ - سیر شدن رامین از گل و یاد کردن عهد ویس
نباشد خوشیی چون آشنایی
نه دردی تلخ چون درد جدایی
فخرالدین اسعد گرگانی » ویس و رامین » بخش ۷۳ - سیر شدن رامین از گل و یاد کردن عهد ویس
غریب ارچند باشد پادشایی
بنالد چون نبیند آشنایی
فخرالدین اسعد گرگانی » ویس و رامین » بخش ۷۴ - گفتن رفیدا حال رامین با گل
نداند حالت من در جدایی
بریده ز آشنایان آشنایی
فخرالدین اسعد گرگانی » ویس و رامین » بخش ۷۶ - پاسخ نامهء ویس از رامین
چرا جویم ز روی تو جدایی
چرا بُرم ز خورشید آشنایی
فخرالدین اسعد گرگانی » ویس و رامین » بخش ۷۹ - پاسخ دادن رامین ویس را
کنون آمد زمستان جدایی
بدو در، ابر و باد بی وفایی
فخرالدین اسعد گرگانی » ویس و رامین » بخش ۷۹ - پاسخ دادن رامین ویس را
خداوندی و بر من پادشایی
توانی کم عقوبتها نمایی
فخرالدین اسعد گرگانی » ویس و رامین » بخش ۷۹ - پاسخ دادن رامین ویس را
گر آمد ناگهان از من خطایی
مرا منمای داغ هر جفایی
فخرالدین اسعد گرگانی » ویس و رامین » بخش ۸۰ - پاسخ دادن ویس رامین را
نخواهم جستن از موبد رهایی
نه با او کرد خواهم بی وفایی
فخرالدین اسعد گرگانی » ویس و رامین » بخش ۸۱ - آمدن ویس دگر بار بر روزن و سخن گفتنش با رخش رامین
ز خرسندی گزیدم پارسایی
که خرسندیست بهتر پادشایی
فخرالدین اسعد گرگانی » ویس و رامین » بخش ۸۲ - پاسخ دادن رامین ویس را
نگارینا مجو از من جدایی
همه چیزی همی جو جز رهایی
فخرالدین اسعد گرگانی » ویس و رامین » بخش ۸۴ - پاسخ دادن رامین ویس را
گهی جوید ز هجرانش جدایی
گهی از خشم و آزارش رهایی
فخرالدین اسعد گرگانی » ویس و رامین » بخش ۸۷ - پاسخ دادن ویس رامین را
توی رانده چو از ده روستایی
که آن ده را سگالد کدخدایی
فخرالدین اسعد گرگانی » ویس و رامین » بخش ۸۷ - پاسخ دادن ویس رامین را
چو کام و ناز باشد نه مرایی
چو باد و برف باشد زی من آیی
فخرالدین اسعد گرگانی » ویس و رامین » بخش ۸۸ - پاسخ دادن رامین ویس را
مگر چون جان من یابد رهایی
ترا هم دل بگیرد در جدایی
فخرالدین اسعد گرگانی » ویس و رامین » بخش ۹۰ - پاسخ دادن رامین ویس را
بدان گفتار کم درمان نمایی
دلم را هم بدان دردی فزایی
فخرالدین اسعد گرگانی » ویس و رامین » بخش ۹۳ - پاسخ دادن ویس رامین را
که چون تو راز بر دلبر گشایی
نهانت هر چه هست او را نمایی