عطار » مظهرالعجایب » بخش ۶۷ - در قبول نمودن نصیحت و بیان ادیان و ملل مختلفۀ مخترعان و توضیح دین هدی که طریقۀ آل مصطفی و مرتضی است
رو نمائی دل از ایمان اوست
علم ابراهیم و احمد زآن اوست
عطار » مظهرالعجایب » بخش ۶۸ - تمثیل در عدل کسری و ثمرهٔ آن خصال، و ظلمآوری و نتیجهٔ آن، و حکایت شاهزادهٔ نیکو و از راه رفتن او به سخن مردم بدسکال و پند دادن شیخ ابوالحسن خرقانی او را و ابا نمودن او از آن
هرکه دارد عدل ایمان زآن اوست
پرتو خورشید در ایوان اوست
عطار » مظهرالعجایب » بخش ۷۴ - در بیان خبر دادن از جلوۀ ظهور مولوی رومی قدس سره
هرکه دارد دین او علم آن اوست
نعمت جنّت همه برخوان اوست
عطار » مظهرالعجایب » بخش ۸۱ - تمثیل احوال آنهائی که به هر چه توجه پذیرند، رنگ آن گیرند و برای صورت میرند
هرکه او منصف بود شرع آن اوست
علم معنی نامهٔ دیوان اوست
عطار » مصیبت نامه » آغاز کتاب » بخش ۱۵ - فی فضیلة حسن رضی اللّه عنه
این چنین عالی اب و جد کان اوست
جملهٔ آفاق ابجد خوان اوست
عطار » مصیبت نامه » بخش سی و چهارم » بخش ۲ - الحكایة و التمثیل
همرهی را گفت این سگ آن اوست
و آن سپیدی بین که در دندان اوست
عطار » اشترنامه » بخش ۱۳ - در تقریر راه و تفسیر آن
این همه ملک جهان کل زان اوست
دارو گیر مسکن دیوان اوست
عطار » اشترنامه » بخش ۱۵ - جواب عیسی علیه السلام سبیحون را
حق اگر حق بین شناسد آن اوست
جملگی حق دفتر دیوان اوست
اثیر اخسیکتی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۷
مشرق مه دور گریبان اوست
مغرب جان نقبه مرجان اوست
حجله پروین بر سیمین او
حاجب پروین لب خندان اوست
ظلمت دل، کوری هرخسته دل
[...]
کمالالدین اسماعیل » غزلیات » شمارهٔ ۱۹
آنکه سرم بر خط فرمان اوست
گوی دلم در خم چوگان اوست
دل به غمش دادم و جان هم دهم
گر لب و دندان لب و دندان اوست
حال دلم هر چه پریشانی است
[...]
مولانا » مثنوی معنوی » دفتر اول » بخش ۸۱ - تفسیر و هو معکم اینما کنتم
گر به جهل آییم آن زندان اوست
ور به علم آییم آن ایوان اوست
مولانا » مثنوی معنوی » دفتر اول » بخش ۱۶۲ - رجوع به حکایت زید
نار خصم آب و فرزندان اوست
همچنانک آب خصم جان اوست
مولانا » مثنوی معنوی » دفتر دوم » بخش ۳۸ - پرسیدن موسی از حق سر غلبهٔ ظالمان را
آنک بیرون از طبایع جان اوست
منصب خرق سببها آن اوست
مولانا » مثنوی معنوی » دفتر دوم » بخش ۴۶ - سبب پریدن و چرخیدن مرغی با مرغی کی جنس او نبود
هم سجود هر ملک میزان اوست
هم جحود آن عدو برهان اوست
مولانا » مثنوی معنوی » دفتر سوم » بخش ۱۹۷ - جواب گفتن مهمان ایشان را و مثل آوردن بدفع کردن حارس کشت به بانگ دف از کشت شتری را کی کوس محمودی بر پشت او زدندی
عاشق آنم که هر آن آن اوست
عقل و جان جاندار یک مرجان اوست
مولانا » مثنوی معنوی » دفتر ششم » بخش ۱۸ - استدعاء امیر ترک مخمور مطرب را به وقت صبوح و تفسیر این حدیث کی ان لله تعالی شرابا اعده لاولیائه اذا شربوا سکروا و اذا سکروا طابوا الی آخر الحدیث. می در خم اسرار بدان میجوشد؛ تا هر که مجردست از آن مینوشد قال الله تعالی ان الابرار یشربون این می که تو میخوری حرامست ما می نخوریم جز حلالی «جهد کن تا ز نیست هست شوی وز شراب خدای مست شوی»
آن سر میدان و این پایان اوست
دل شده چون گوی در چوگان اوست
مولانا » مثنوی معنوی » دفتر ششم » بخش ۷۴ - یافتن مرید مراد را و ملاقات او با شیخ نزدیک آن بیشه
عام ما و خاص ما فرمان اوست
جان ما بر رو دوان جویان اوست
سعدی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۹۵
آن که دل من چو گوی در خم چوگان اوست
موقف آزادگان بر سر میدان اوست
ره به در از کوی دوست نیست که بیرون برند
سلسله پای جمع زلف پریشان اوست
چند نصیحت کنند بیخبرانم به صبر
[...]
سعدی » بوستان » در نیایش خداوند » بخش ۱ - سرآغاز
گر آن است، منشورِ احسان اوست
ور این است، توقیعِ فرمان اوست
ابن یمین » دیوان اشعار » مثنویات » شمارهٔ ٧ - انوشیروان و موبدان
از انکس که جانها بفرمان اوست
بدانکس که لولاک درشان اوست