گنجور

کمال خجندی » غزلیات » شمارهٔ ۴۴۵

 

ساقی بیار باده که عید صیام شد

آن به که بود مانع رندی تمام شد

در ده قدح ز اول روزم که بعد ازین

حاجت بدان نماند که گویند شام شد

امروز هر که خدمت معشوق و می کند

[...]

کمال خجندی
 

کمال خجندی » غزلیات » شمارهٔ ۵۲۱

 

مه طلعت ترا به تمامی غلام شد

در مطلع سخن سخن ما تمام شد

در آرزوی روی تو بگذشت روز عمر

از چهره بر فروز چراغی که شام شد

زلفت صبا کشید و نشد آگه آن دو چشم

[...]

کمال خجندی
 

کمال خجندی » غزلیات » شمارهٔ ۵۳۶

 

وقتی مرید بود دل اکنون غلام شد

زلف بنی گرفت و گرفتار دام شد

صوفی ز عشق باره برندی گرفت نام

از ننگ زهد رست و بدین نیکنام شد

چشمم به آرزوی تماشای زلف تست

[...]

کمال خجندی
 

جهان ملک خاتون » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۵۸۶

 

چون روز عمر من به فراق تو شام شد

در آرزوی روی تو عمرم تمام شد

خون دلم چو بر تو حلالست دلبرا

آخر چرا وصال تو بر ما حرام شد

رحمی به حال زار من خسته دل بکن

[...]

جهان ملک خاتون
 

قاسم انوار » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۲۷۰

 

از دولت وصال تو کارم بکام شد

بختم بلند گشت و سعادت غلام شد

از جلوه های حسن تو جانم حیات یافت

با چشمهای مست تو عیشم مدام شد

گفتی:سلام ذوق سلامت بدل رسید

[...]

قاسم انوار
 

صوفی محمد هروی » دیوان اطعمه » بخش ۴

 

امروز دیگرم به فراق تو شام شد

در آرزوی روی تو عمرم تمام شد

صوفی محمد هروی
 

صوفی محمد هروی » دیوان اطعمه » بخش ۴

 

در سفره بود گرده چندی تمام شد

فکری بکن که رفت نهاری و شام شد

ترشی چو با مویز سیه دید گوشت گفت

باز این سیاه روی غلام غلام شد

آمد شب و به مطبخ ما نیست آتشی

[...]

صوفی محمد هروی
 

اسیری لاهیجی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۲۲۰

 

زان دم که باده خم وحدت بجام شد

مستی و عیش در همه آفاق عام شد

نام و نشان عالم و آدم نبد پدید

از جلوه جمال تو عالم بنام شد

تا باده لب تو بکام جهان رسید

[...]

اسیری لاهیجی
 

میلی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۱۲۵

 

زان زهر چشم، بس که دلم تلخکام شد

برکام او شراب تمنّا حرام شد

کردم سلام و فایده این یافتم که دل

نومید بعد ازین ز جواب سلام شد

بیون نرفت لذّت وصل تو از دلم

[...]

میلی
 

نظیری نیشابوری » دیوان اشعار » ترکیبات » شمارهٔ ۵ - این ترکیب بند دوازده بنده است، هر بند در منقبت یکی از ائمه اثناعشر و بیان این که ولایت از ولاست و ولا به معنی حب ذاتی

 

قطب زمان محمد باقر امام شد

سلک امامت از گهرش بانظام شد

باب السلام علم به رویش گشاده گشت

حبل الورید خلق پی اعتصام شد

صاحبدلی نیافت چو او سر کاینات

[...]

نظیری نیشابوری
 

میرداماد » دیوان اشراق » مشرق‌الانوار » بخش ۲ - مناجات و تمجید

 

گردش چرخ از تو به انجام شد

کار عدم از تو چنین خام شد

میرداماد
 

صائب تبریزی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۴۲۳

 

از خط شبرنگ حسن سرکش او رام شد

آن دل چون سنگ آخر بیضه اسلام شد

سایل مبرم کند شیرین لبان را تلخ گوی

از دعای من لب لعل تو خوش دشنام شد

جمع کن خاطر ز تسخیرم که بر پیکر مرا

[...]

صائب تبریزی
 

صائب تبریزی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۴۲۴

 

تا به تسلیم و رضا قانع دل خودکام شد

موجه بیتابی من لنگر آرام شد

کعبه جویان را اگر گردید بی چشمی حجاب

دیده ما را سفیدی جامه احرام شد

برد اوج اعتبار آرام و آسایش ز من

[...]

صائب تبریزی
 

صائب تبریزی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۴۱۰۲

 

مستانه سرو قامت او در خرام شد

طوق گلوی فاختگان خط جام شد

هر چند عشق دشمن کام است ازان دولب

قانع نمی توان به جواب سلام شد

شد شوق من به الفت لیلی یکی هزار

[...]

صائب تبریزی
 

طغرای مشهدی » گزیدهٔ اشعار » ابیات برگزیده از غزلیات » شمارهٔ ۲۷۷

 

از خرامش سبزه گلبرگ نهال اندام شد

وز نگاهش لاله همچشم گل بادام شد

آن بت رم کرده را از بس که گفتم رام شو

چون برهمن عاقبت ورد زبانم «رام» شد

طغرای مشهدی
 

فیض کاشانی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۳۰۹

 

نور ازل ظهور کرد رحمت خاص عام شد

حکم قضا نفاد یافت کار قدر تمام شد

دانه گندمی فکند آدم پاک را بخاک

بهر شکار روح قدس مرکز خاک دام شد

گشت فلک بامر حق بحر وجود کاینات

[...]

فیض کاشانی
 

فیاض لاهیجی » دیوان اشعار » ترکیبات » شمارهٔ ۳ - ترکیب‌بند در رثای حضرت سیدالشهدا (ع)

 

آوخ که عمر خنده شادی تمام شد

جز آب شور گریه به مردم حرام شد

فیاض لاهیجی
 
 
۱
۲
۳
۴
sunny dark_mode