فریاد از این مشاوره عالی

کز جاهلان پر از عقلا خالی

بجای آنکه همچون سرو بالی

چرا چون استن حنانه نالی

اندر آن بزم دلکش عالی

جای فرهاد کوهکن خالی

افسوس که جای تُست خالی

ای خانم درة المعالی

افسوس که جای تُست خالی

ای خانم درة المعالی

افسوس که جای تست خالی

[...]

چو گُل افکندمش بر رویِ قالی

دویدم زی اَسافِل از اَعالی

تو مرآتِ جمالِ ذوالجلالی

چرا مانندِ شلغم در جَوالی

چنان با نظم و با ترتیبِ عالی

که اندر ریسمان، عِقدِ لآلی

چه می‌فرمود آقای کمالی

دمکرات، انقلابی، اعتدالی

فتاد از تیشۀ بی اعتدالی

ز باغ «فاستقم» طوبی مثالی

چو سرو جویبار رحمت افتاد

نرست از گلشن حکمت نهالی

ز شمشیر لعین لم یزل شد

[...]

مرا بود به دیدار تو زین پیش وصالی

تو را بود به جای من غنجی و دلالی

مرا نیست ز هجر تو سوی وصل تو راهی

کسی رانبود ره ز وقوعی به محالی

مرا گر سخن وصل تو پیش آید روزی

[...]

ای خواجه آزاده که مفتون توکشتند

قومی به جوابی و گروهی به سئوالی

نگزیدم بهتر ز بساط تو بساطی

نشنیدم خوش‌تر ز مقال تو مقالی

هنکام‌بهار است و سبک بکذد این‌فصل

[...]

شد سپس کیسه از دِرم خالی

شد وجودم قرین بدحالی

به کنایات کردمش حالی

که بود جیبم از دِرم خالی

اول زده شد شراب عالی

جای رفقا عموم خالی

اگر باشد مرا پری و بالی

به‌سوی ری پرم بی‌قیل و قالی

جوابش گفت‌: باشد صعب حالی

که ترسد شرزه شیری از شغالی

چو بود از روی بی‌ذوقی سئوالی

نیفزاید به کودک جز ملالی

شب نوروز و کیسهٔ خالی

خرج بسیار و همت عالی

هست عیشی منظم و عالی

جای بعضی ز دوستان خالی

از ره رشگ و حقد و بدحالی

دلش از مهر شوی شد خالی