رودکی » قصاید و قطعات » شمارهٔ ۴
دلا تا کی همی جویی منی را
چه داری دوستْ هرزه دشمنی را
چرا جویی وفا از بیوفایی
چه کوبی بیهُده سرد آهنی را
اَیا سوسن بناگوشی که داری
[...]

رودکی » قصاید و قطعات » شمارهٔ ۲۶
شاد زی با سیاهچشمان، شاد
که جهان نیست جز فسانه و باد
ز آمده شادمان بباید بود
وز گذشته نکرد باید یاد
من و آن جعدموی غالیهبوی
[...]

رودکی » قصاید و قطعات » شمارهٔ ۵۵
ای عاشق دل داده بدین جای سپنجی
همچون شمنی شیفته بر صورت فرخار
امروز به اقبال تو، ای میر خراسان
هم نعمت و هم روی نکو دارم و سیار
درواز و دریواز فرو گشت و بر آمد
[...]

رودکی » قصاید و قطعات » شمارهٔ ۶۷
زندگانی چه کوته و چه دراز
نه به آخر بمرد باید باز؟
هم به چنبر گذار خواهد بود
این رسن را، اگر چه هست دراز
خواهی اندر عنا و شدت زی
[...]

رودکی » قصاید و قطعات » شمارهٔ ۱۲۱ - بوی جوی مولیان آید همی
بوی جوی مولیان آید همی
یاد یار مهربان آید همی
ریگ آموی و درشتی راه او
زیر پایم پرنیان آید همی
آب جیحون از نشاط روی دوست
[...]

فردوسی » شاهنامه » پادشاهی گرشاسپ » بخش ۴
به رستم چنین گفت فرخنده زال
که برگیر کوپال و بفراز یال
برو تازیان تا به البرز کوه
گزین کن یکی لشکر همگروه
ابر کیقباد آفرین کن یکی
[...]

کسایی » دیوان اشعار » حکمت
چرا این مردم دانا و زیرکسار و فرزانه
زیانشان مور را باشد دو درشان هست یک خانه
اگر ابروش چین آرد ، سزد گر روی من بیند
که رخسارم پر از چین است چون رخسار پهنانه
چو پیمانه تن مردم همیشه عمر پیماید
[...]

عنصری » قطعات و ابیات پراکندهٔ قصاید » شمارهٔ ۲۲
اگر چه تنها باشد همه جهان با اوست
و گرچه با او باشد همه جهان تنهاست
گناه دشمن پوشد چو تیره گشت بعفو
بچیرگی در عفو از شمایل حکماست
عجب مدار ز من گر مدیح او گویم
[...]

عنصری » قطعات و ابیات پراکندهٔ قصاید » شمارهٔ ۲۳
بمجلس اندر کان بت مرا شراب دهد
بمن نشاط و ببد خواه من عذاب دهد
یکی چنانکه خدایش همه عذاب دهد
یکی چنان که خدایش همه صواب دهد
گمان برم که بمن آفتاب خواهد داد
[...]

عنصری » قطعات و ابیات پراکندهٔ قصاید » شمارهٔ ۲۵
مشکین شود چو باد بزلف تو بگذرد
عاشق شود کسیکه بروی تو بنگرد
بر غالیه بماند بر عارض تو باد
گاهش برو بمالد و گه باز بسترد
گر پشت یابد از رخ تو لاله بشکفد
[...]

عنصری » قطعات و ابیات پراکندهٔ قصاید » شمارهٔ ۳۱
فغان زان پریچهر عیار یار
که با منش دائم به پیکار کار
دو زلف سیاهش بماند بدان
که دو زاغ دارد بمنقار قار
دهانی چو یک نار دانه دو نیم
[...]

عیوقی » ورقه و گلشاه » بخش ۳۲ - شعر گفتن ورقه در هجر گلشاه
دریغا که آن زاد سرو بلند
نهان گشت در زیر خاک نژند
ندانم همی زین بتر روزگار
کی بر جانم آمد بر نخست کینه آر
تو ای تن در درد و غم برگشای
[...]

عیوقی » ورقه و گلشاه » بخش ۴۲ - شعر گفتن گلشاه
کزین پس ایا دل به دنیا مناز
که عزش عذابست و نازش نیاز
دو سرو سهی را به یک بوستان
بپرورد در شادکامی و ناز
ابی آن که ز آن هر دو آمد گناه
[...]

فرخی سیستانی » دیوان اشعار » قطعات و ابیات بازماندهٔ قصاید » شمارهٔ ۸ - نیز او راست
مرا گر چو من دوستداری نباید
مرا نیز همچون تویی کم نیاید
جدایی همی جویی ازمن ولیکن
ترا گر بشاید مرا می نشاید
چرا مهربانی نمایم کسی را
[...]

فرخی سیستانی » دیوان اشعار » قطعات و ابیات بازماندهٔ قصاید » شمارهٔ ۱۱ - نیز او راست
بوسه ای از دوست ببردم به نرد
نرد برافشاند و دو رخ سرخ کرد
سرخی رخساره آن ماهروی
بر دو رخ من دو گل افکند زرد
گاه بخایید همی پشت دست
[...]

فرخی سیستانی » دیوان اشعار » قطعات و ابیات بازماندهٔ قصاید » شمارهٔ ۲۹ - و او راست
ای جهانی ز تو به آزادی
بر من از تو چراست بیدادی
دل من دادی و نبود مرا
از دل بیوفای تو شادی
دل دهان دل به دوستی دادند
[...]

ناصرخسرو » دیوان اشعار » قصاید » قصیدهٔ شمارهٔ ۸۸
وعدهٔ این چرخ همه باد بود
وعده رطب کرد و فرستاد تود
باد شمر کار جهان را که نیست
تار جهان را به جز از باد پود
دانا داند که ندارد به طبع
[...]

ناصرخسرو » دیوان اشعار » قصاید » قصیدهٔ شمارهٔ ۱۱۹
ای بستهی خود کرده دل خلق به ناموس
ز اندیشه تو را رفته به هر جانب جاسوس
اثبات یقین تو به معقول چه سود است ؟
چون نیست یقین نفی گمان تو به محسوس
تا چند سخن گویی از حق و حقیقت؟
[...]

خواجه عبدالله انصاری » مواعظ » موعظهٔ هفتم - در ترهیب از غفلت و ترغیب بحصول زاد راه آخرت
دلا در کار حق میکن نظرها
که در راه تو می بینم خطرها
گشا از خواب غفلت چشم تا من
که در گوش تو بر گویم خبرها
نگر در خلق گورستان فکنده
[...]

ازرقی هروی » قصاید » شمارهٔ ۳۲
ایا بجود و بآزادگی بدهر مثل
جهان بکلک تو و کف تو فکنده امل
چگونه رنجه نباشم برنج تو ؟ که مرا
ز نعمت تو بود مغز استخوان بمثل
اگر ز فکرت تو دوش خواب خوش کردم
[...]
