×
عطار » اشترنامه » بخش ۱۴ - حكایت عیسی علیه السلام با جهودان
آورید اقرار بر من از نخست
تا ازین پس کارتان آید درست
عطار » اشترنامه » بخش ۱۵ - جواب عیسی علیه السلام سبیحون را
حکم کرد او از ازل هرچه که هست
تا شود پیدا بجمله پای بست
عطار » اشترنامه » بخش ۱۵ - جواب عیسی علیه السلام سبیحون را
گر ترا سنگی زند معشوق مست
به که از غیری گهر آری بدست
عطار » اشترنامه » بخش ۱۵ - جواب عیسی علیه السلام سبیحون را
مرگ حقست و قیامت هم حق است
این یقین است از خدا و مطلقست
عطار » اشترنامه » بخش ۱۵ - جواب عیسی علیه السلام سبیحون را
او ز نور و نور او نور حقست
هیچکس این سر نبیند مطلق است
عطار » اشترنامه » بخش ۱۵ - جواب عیسی علیه السلام سبیحون را
جمله ذرّات از خود یکرهست
هر کسی بر وصف خود زان آگه است
عطار » اشترنامه » بخش ۲۰ - حكایت استاد نقاش
من برون آرم به هر نوعی که هست
هم بیارم هم کنم آن جمله پست
عطار » اشترنامه » بخش ۲۴ - رسیدن سالک با پرده چهارم
اوستادم اوستاد جمله است
از خودی خود همه ترتیب بست
عطار » اشترنامه » بخش ۲۵ - رسیدن سالك با پرده پنجم
در درون پرده دستم بست بست
اوفتاده اندرین پرده زدست
عطار » اشترنامه » بخش ۲۵ - رسیدن سالك با پرده پنجم
اندرین پرده عجایب بی حدست
تانپینداری که راهی بیخود است
عطار » اشترنامه » بخش ۲۵ - رسیدن سالك با پرده پنجم
چون ترا آگاه کردیم از نخست
کار تو زانجا برآید زود چست
عطار » اشترنامه » بخش ۲۵ - رسیدن سالك با پرده پنجم
انبیا این ره نبردند از نخست
راه و شرح راه از وی شد درست