گنجور

 
۱
۲
 

نظام قاری » دیوان البسه » قطعات » شمارهٔ ۱

 

قاری بقد خیالت این جامه نو

در البسه انصاف چه چست است و چه زیبا

فی کل لباس لزم البغیازی

البست جدیدا وتمنیت حبیبا

۲ بیت
نظام قاری
 

نظام قاری » دیوان البسه » قطعات » شمارهٔ ۲

 

میان شده و معجر خصومتی افتاد

چنانکه پوشی و دستار را مقالات است

ندیم شده برک بر علم نوشت این بیت

که بر دقایق معنیش بس دلالات است

(گلیم بخت کسی را که بافتند سیاه)

[...]

۳ بیت
نظام قاری
 

نظام قاری » دیوان البسه » قطعات » شمارهٔ ۳

 

شرب گوشو قرین بشال درشت

(که همان لعبت نگارینست)

کاستر گو به جفت اطلس رو

( که همان مرده‌شوی پارینست)

۲ بیت
نظام قاری
 

نظام قاری » دیوان البسه » قطعات » شمارهٔ ۴

 

در مدحت بخیه سقرلاط

(لاف از سخنی چو در توان زد

لیکن بنمد چو وصله دوزی

(آن خشت بود که پر توان زد)

۲ بیت
نظام قاری
 

نظام قاری » دیوان البسه » قطعات » شمارهٔ ۵

 

دو قماشند صوف و موئینه

(یکی آرام جان یکی دلبند)

این یکی برزبر عدیم المثل

وان یکی بهر زیر بی مانند

فی المثل در میان این دو قماش

[...]

۳ بیت
نظام قاری
 

نظام قاری » دیوان البسه » قطعات » شمارهٔ ۶

 

فارغی ای جیب اطلس کز برت کیف عبیر

ناکه انگیز دغباری چون زمیدان گرد کرد

ار خشم رخت زنان میبرد در تالان مغل

و ز سر غیرت نظر در بقچه اش میکرد کرد

هر توانگر کوشکم بگزید بر سنجاب دی

[...]

۵ بیت
نظام قاری
 

نظام قاری » دیوان البسه » قطعات » شمارهٔ ۷

 

چنین که دختر فکرم جهیز معنی یافت

سزد که حجله رخت از برای او باشد

همه ز جامه رنگین وعظ میگویم

( که هر کجا که عروسیست رنک و بو باشد)

۲ بیت
نظام قاری
 

نظام قاری » دیوان البسه » قطعات » شمارهٔ ۸

 

در مزاد رخت دلالان منادی میرنند

بشنوید ای تاجران صوف و دیبا بشنوید

پیشوازی نرمدست از بقچه غایب شده

تا نپوشانید این حق و بباطل مگروید

آسیتنی پهن و برهاتنک و دامانی فراخ

[...]

۷ بیت
نظام قاری
 

نظام قاری » دیوان البسه » قطعات » شمارهٔ ۹

 

گذشت موسم سرما و پوستین و نمد

فکندم از خود و در بر دگر کتان آمد

چو دید وصل کتان عضو گفت مشتاقم

(عجب عجب که ترا یاد دوستان آمد)

۲ بیت
نظام قاری
 

نظام قاری » دیوان البسه » قطعات » شمارهٔ ۱۰

 

گتاب البسه یکجا بنظم البسه ام

یکی خرید ولی قیمتم هنوز نداد

ملازمیش بمن گفت از پی اینوجه

(بهرزه گیوه مدرکان بخورد و بر دو نهاد)

۲ بیت
نظام قاری
 

نظام قاری » دیوان البسه » قطعات » شمارهٔ ۱۱

 

کتانی دگر پوش هر سال نو

(زنی نوکن ایدوست هر نو بهار)

بیفکن زخود مخفی کهنه را

(که تقویم پاری نیاید بکار)

۲ بیت
نظام قاری
 

نظام قاری » دیوان البسه » قطعات » شمارهٔ ۱۲

 

زیاری طمع داشتم ارمکی

بسوغات خاصی رسید از سفر

بدان دامن همت افشاندم

که تشریف اونامدم در نظر

پس از چند که جامه هدیه ام

[...]

۵ بیت
نظام قاری
 

نظام قاری » دیوان البسه » قطعات » شمارهٔ ۱۳

 

در جهان هر خلعتی زیبنده شخصی را بود

پوستینی کی برازد آسیائی راز آس

(وصله اصلاح بردق دقیق من مدوز)

(خوش نباشد جامه نیمی اطلس ونیمی پلاس)

۲ بیت
نظام قاری
 

نظام قاری » دیوان البسه » قطعات » شمارهٔ ۱۴

 

تو صوف و پوستین داری زمستان

چه غم داری زعریان بلاکش

(یکی را جامه سرما تنورست)

( تو دست از دور میداری بر آتش)

۲ بیت
نظام قاری
 

نظام قاری » دیوان البسه » قطعات » شمارهٔ ۱۵

 

گرچه سلطانست در جمع رخوت

جامه قلبست چون شد دامنش

این معما هر که چون بند قبا

میگشاید میدهم پیراهنش

۲ بیت
نظام قاری
 

نظام قاری » دیوان البسه » قطعات » شمارهٔ ۱۶

 

به فکر اطعمه و البسه من و بسحاق

(به نان خشک قناعت کنیم و جامهٔ دلق)

نبرده فضلهٔ معنی ز کیس و کاسهٔ کس

(که بار منت خود به که بار منت خلق)

۲ بیت
نظام قاری
 

نظام قاری » دیوان البسه » قطعات » شمارهٔ ۱۷

 

با چکمه حنین تواضع نموده گفت

(دوریم گر به تن ز حضورت مقصریم)

دستار نیز گفت که از طاقیه جدا

( هرگه که می‌شویم پراکنده‌خاطریم)

۲ بیت
نظام قاری
 

نظام قاری » دیوان البسه » قطعات » شمارهٔ ۱۸

 

شنیده‌ام که به دستار گیوه می‌گفت

(تو آفتاب بلندی و من چنین پستم)

به جامه متکلف برهنه هم گفت

(به دامنت ز فقیری نمی‌رسد دستم)

۲ بیت
نظام قاری
 

نظام قاری » دیوان البسه » قطعات » شمارهٔ ۱۹

 

ای شاهد سمنبر والا شب زفاف

(از در در آمدی و من از خود به در شدم)

در انجمن ز شادی دستار و کفش نو

چندی به پای رفتم و چندی به سر شدم

پشمینه را فکنده و پوشیده‌ام کتان

[...]

۳ بیت
نظام قاری
 

نظام قاری » دیوان البسه » قطعات » شمارهٔ ۲۰

 

زنا که وصله کرباس زردک

فتاد از یقچه رختی بدستم

بدو گفتم که دیبا یا کتانی

(که از بوی دلاویز تو مستم)

بگفتا پاره کرباس بودم

[...]

۴ بیت
نظام قاری
 
 
۱
۲
 
تعداد کل نتایج: ۲۸