ساقی ز ماه چهره بر افکن نقاب را
در ماهتاب سیر، بده آفتاب را
در آفتاب اگر تو ندیدی ستاره را
در روی جام باده نظر کن حباب را
مستسقی ام فزایدم از آب تشنگی
از آتش می ام بنشان التهاب را
زن آتشی به کاخ وجودم ز جام می
یکجا بسوز بام و برو سقف و باب را
با وصف چشم مست تو حاجت به باده نیست
مست و خراب کن به نظر شیخ و شاب را
هر دیده نیست قابل دیدار او مگر
آن دیده کز سراب کند فرق آب را
در آتش فراق تو چون گریه سرکنم
ز اشک بصر در آب نشانم سراب را
گر، دیدمی به خواب که می بینمت به خواب
تا حشر، می ندادمی از دست خواب را
زانرو دلم به چاه زنخدانش اوفتد
تا از کمند زلف بسازد طناب را
برحال این خراب ز یار، ار تفقّدیست
برگو کند خرابتر، او این خراب را
ساقی شراب ناب مرا، بی حساب ده
کاین بی حساب سهل کند آن حساب را
زاهد اگر سئوال نماید شراب چیست
برگو طمع مکن ز «وفایی» جواب را
ما دیده ور شدیم از آنرو که کرده ایم
کحل دو دیده خاک در بوتراب را
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این شعر به زیبایی و شوری عشق و مستی اشاره دارد. شاعر از ساقی خواسته تا نقاب زیبایی خود را بردارد و روشنایی چهرهاش را به او نشان دهد. او در جستجوی شراب و شادی است و از تشنگی و التهاب میگوید. در عشق، شاعر به شدت تحت تأثیر نگاه معشوق است و با وصف چشمان او به سبک خاصی اشاره میکند. او در آتش فراق معشوقش میسوزد و حتی به خواب نیز امیدی به دیدار او ندارد. شاعر به زهد و سؤالات زاهدان کنایه میزند و میگوید که عشق واقعی و مستی زیبایی را نمیتوان با پاسخهای زهاد تفسیر کرد. در نهایت، او خواستار شراب ناب است تا رنج و حساب عشق را فراموش کند.
هوش مصنوعی: ای ساقی، چهره زیبای خود را نمایان کن و پرده را کنار بزن. در زیر نور ماه، به من نیکی و روشنی بده.
هوش مصنوعی: اگر در نور آفتاب، ستاره را نمیبینی، به حبابی که روی جام شراب است نگاه کن.
هوش مصنوعی: من به شدت تشنهام و از آب تشنگیام بیشتر میافزایم. از آتش وجودم، نوشیدنیام را بیاور و این التهاب را آرام کن.
هوش مصنوعی: زنی در وجود من آتشی افروخته است، با یک جرعه شراب همه چیز را بسوزاند؛ از بام تا در، همه چیز را نابود کند.
هوش مصنوعی: با زیبایی و جذابیت چشمان تو، نیازی به نوشیدنی نیست. تو به تنهایی میتوانی آدمها را مست و سرگشته کنی، بیآنکه نیاز به چیزی دیگری داشته باشی.
هوش مصنوعی: فقط چشمی میتواند زیبایی او را ببیند که بتواند فرق بین حقیقت و کاستیها را بفهمد، نه چشمی که فقط به ظاهر نگاه کند.
هوش مصنوعی: در حسرت دوری تو، اگر گریه کنم، اشکهایم را در آب میریزم و آن را به تفسیری از سراب تبدیل میکنم.
هوش مصنوعی: اگر در خواب تو را میدیدم، تا روز قیامت خواب را از دست نمیدادم.
هوش مصنوعی: به همین دلیل دل من به چالهی گودی که در چانهاش وجود دارد میافتد تا از پیچ و تاب موهایش، رشتهای محکم بسازد.
هوش مصنوعی: اگر یار این خرابی را تحت تأثیر قرار دهد، میتواند آن را به وضعیت خرابتری برساند؛ او خود این خراب را میداند.
هوش مصنوعی: ای ساقی، به من شراب خالص و زیاد بده، زیرا این شراب بیحساب، حسابها و دغدغههای زندگی را برایم آسان میکند.
هوش مصنوعی: اگر زاهدی از تو بپرسد که شراب چیست، به او بگو که به امید پاسخ "وفایی" نباشد.
هوش مصنوعی: ما به خاطر تجربهای که داریم، میتوانیم حقیقتها را بهتر ببینیم، زیرا خود را به زحمت انداختهایم و از اتفاقات تلخ و دشوار درس آموختهایم.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
ای بر عقاب کرده تقدم ثواب را
وی بر خطا گزیده طریق صواب را
در مستی ار ز بنده خطایی پدید شد
مست از خطا نگردد واجب عقاب را
گر در گذاری از تو نباشد بسی دریغ
[...]
ساقی کمی قرین قدح کن شراب را
مطرب یکی به زخمه ادب کن رباب را
جام از قیاس آب و می از جنس آتش است
ساقی نثار مرکب آتش کن آب را
بفکن مرا به باده ای و مست و خراب کن
[...]
گر ماه من برافکند از رخ نقاب را
برقع فروهلد به جمال آفتاب را
گویی دو چشم جادوی عابدفریب او
بر چشم من به سحر ببستند خواب را
اول نظر ز دست برفتم عنان عقل
[...]
دیوانه می کنی دل و جان خراب را
مشکن به ناز سلسله مشک ناب را
بی جرم اگر چه ریختن خون بود و بال
تو خون من بریز ز بهر ثواب را
بوی وصال در خور این روزگار نیست
[...]
زان پیش کاتصال بود خاک و آب را
عشق تو خانه ساخته بود این خراب را
مهر رخت ز آب و گل ما شد آشکار
پنهان به گل چگونه کنند آفتاب را؟
تا کفر و دین شود، همه یک روی و یک جهت
[...]
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.