لغتنامهابجدقرآن🔍گوگلوزنغیرفعال شود

گنجور

 
اسیر شهرستانی

لطف سخن و تازگی لفظ و ادا هیچ

بیتابی ما حیرت ما شکوه ما هیچ

از حال خود آیا چه دهم درد سر تو

جز اینکه مکرر بنویسم دو سه جا هیچ

مضمون کتابت بود آشفته غبارم

زنهار مپرسی دگر از باد صبا هیچ

گوشی که نباشد لب گویا چه سراید

چون درد سخن نیست دگر زمزمه ها هیچ

حرفی که نفهمیده چه گفتن چه شنیدن

درد دل ما هیچ بود مطلب ما هیچ

افسانه بیهوده چه بندد چه گشاید

باشد گره زلف پریشان هوا هیچ

گفتیم بهار است ببندیم جناغی

خندید که دیوانه شدن از تو ز ما هیچ

بیقدری هر ذره ز سرشاری نور است

چون قبله عیان گشت بود قبله نما هیچ

شمشاد قدان قحط تبسم قرق کیست

دیگر چه بگویم که نفهمید شما هیچ

با اینهمه غفلت نفس از یاد تو داریم

یکبار نپرسی ز فراموشی ما هیچ

عنقاست تمنا همه صیاد شعورند

بیجا چو بود بحث بود حرف بجا هیچ

همصحبت دیوانه شدن صرفه ندارد

داریم خبرها که نپرسند ز ما هیچ

از دیو و پری روی زمین بزم سراب است

حرفی نتوان گفت بجز نام خدا هیچ

ما نیک و بد مردم عالم چه شناسیم

از پشه مپرسید ز سیمرغ و هما هیچ

از بوسه خاتم نبرد عرض نزاکت

دستی که ندیده است بجز دیده ما هیچ

دیوان اسیر تو بجز نام تو هیچ است

پیچیدگی مصرع و مضمون رسا هیچ

 
 
 
جشنوارهٔ رزم‌آوا: نقالی و روایتگری شاهنامه
نظیری نیشابوری

ای کعبه که گردت ننشیند به صفا هیچ

جایی که عطای تو بود کفر و خطا هیچ

نرخ نظر حسن قبول تو بلند است

ریزیم دل ار بر سر دل تا به سما هیچ

با قهر تو علت نه و با مهر بهانه

[...]

بیدل دهلوی

جان هیچ و جسد هیچ و نفس هیچ و بقا هیچ

ای هستی تو ننگ عدم تا به کجا هیچ

دیدی عدم هستی و چیدی الم دهر

با این همه عبرت ندمید از تو حیا هیچ

مستقبل اوهام چه مقدار جنون داشت

[...]

مشاهدهٔ ۱ مورد هم آهنگ دیگر از بیدل دهلوی
حزین لاهیجی

ای در نظر ناز تو، سلطان و گدا هیچ

آیا خبرت هست ز حال دل ما هیچ؟

از منتم آزاد، به عشق تو که دارم

دردی که نیفتد سر و کارش به دوا هیچ

نه کفر پذیرد سر زلف تو نه اسلام

[...]

مشابه‌یابی بر اساس وزن و قافیه