ای کعبه که گردت ننشیند به صفا هیچ
جایی که عطای تو بود کفر و خطا هیچ
نرخ نظر حسن قبول تو بلند است
ریزیم دل ار بر سر دل تا به سما هیچ
با قهر تو علت نه و با مهر بهانه
آن را که مراد تو بلا خواست دعا هیچ
گر بهره ای از خلق و سرشت تو ندارند
خاک پی روح القدس و آب بقا هیچ
عشق تو مرا از بت و زنار برآورد
آن را که تو کردی طلب اعراض و رضا هیچ
با آن که ز پی چشم عزیزان نگران بود
رفتیم و نکردیم نگاهی به قفا هیچ
کونین چه کار آیدم ار با تو نباشم
بی دولت وصل تو نعیم دو سرا هیچ
کم حوصلگی از طرف ماست وگرنه
از بحر نوالت نشود کم به عطا هیچ
از توست که این زمزمه با طبع «نظیری » است
بانگی که نباشد نکند کوه صدا هیچ
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این شعر به وصف عشق به خدا و کعبه پرداخته و بیان میکند که هیچ چیزی در دنیا به اندازهی محبت و عطای الهی ارزشمند نیست. شاعر تاکید میکند که حتی در سختیها و مشکلات نیز باید به عشق الهی وفادار بود و با وجود نبودن در مقام مطلوب، از فضل و رحمت او اطمینان داشت. عشق به خدا انسان را از تعلقات دنیوی رها میسازد و تنها در وصال اوست که زندگی معنای واقعی پیدا میکند. شاعر همچنین به اشارهای به نعمتهای الهی و وفور عطاهای او دارد که هیچ چیز نمیتواند از آن کاسته شود. در پایان، به توانایی عشق اشاره میشود که میتواند آوایی را ایجاد کند که هیچ مانع و صدایی نمیتواند آن را خاموش کند.
هوش مصنوعی: ای کعبه، جایی که هیچکس نتواند در آن آرامش یابد، هیچ مکانی وجود ندارد که بخشش تو در آن سرشار از نافرمانی و اشتباه باشد.
هوش مصنوعی: زیبایی و جذابیت نگاه تو بسیار بالاست. حتی اگر دل باخته تو هم باشد، نمیتوانیم آن را به راحتی نادیده بگیریم و باید به سوی آسمان پرواز کنیم.
هوش مصنوعی: اگر با قهر تو دلیل برای جدایی وجود دارد، با محبت تو بهانهای برای نزدیکی نیست. آن کس که به آرزوی تو نرسیده باشد، دعای او بینتیجه است.
هوش مصنوعی: اگر مردم از ذات و طبیعت تو بهرهای نداشته باشند، خاک پی روح القدس و آب بقا هیچ ارزشی نخواهد داشت.
هوش مصنوعی: عشق تو مرا از گرایش به بتها و زنجیرها رها کرد. تو تنها خواستهای جز اعراض و خشنودی نداشتی.
هوش مصنوعی: با اینکه نگران چشمهای محبوبان بودیم، به راه خود ادامه دادیم و هیچگاه به پشت سرمان نگاه نکردیم.
هوش مصنوعی: اگر من در این دو عالم هم نباشم و تو را نداشته باشم، هیچ فایدهای برایم نخواهد داشت. بی حضور تو، نعمتهای دو جهان برای من بیمعناست.
هوش مصنوعی: عجله و کم صبوری از جانب ماست، در غیر این صورت از دریاچه بخشش تو هیچ کم نمیشود.
هوش مصنوعی: این زمزمه و آواز به خاطر وجود توست و به دل «نظیری» مینشیند؛ صدایی که اگر نباشد، حتی کوه هم صدا تولید نمیکند.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
لطف سخن و تازگی لفظ و ادا هیچ
بیتابی ما حیرت ما شکوه ما هیچ
از حال خود آیا چه دهم درد سر تو
جز اینکه مکرر بنویسم دو سه جا هیچ
مضمون کتابت بود آشفته غبارم
[...]
جان هیچ و جسد هیچ و نفس هیچ و بقا هیچ
ای هستی تو ننگ عدم تا به کجا هیچ
دیدی عدم هستی و چیدی الم دهر
با این همه عبرت ندمید از تو حیا هیچ
مستقبل اوهام چه مقدار جنون داشت
[...]
ای در نظر ناز تو، سلطان و گدا هیچ
آیا خبرت هست ز حال دل ما هیچ؟
از منتم آزاد، به عشق تو که دارم
دردی که نیفتد سر و کارش به دوا هیچ
نه کفر پذیرد سر زلف تو نه اسلام
[...]
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.