ماه پیش رخ تو تاب نداشت
تاب روی تو آفتاب نداشت
عقل با عشق تو ثبات نکرد
شمع آتش بدید وتاب نداشت
عاشق روی همچو خورشیدت
شب چو چشم ستاره خواب نداشت
آنچنان روی چون توان دیدن
که به جز نور خود نقاب نداشت
در جهان هیچ چیز جز عشقت
بهر مستی ما شراب نداشت
دل که در وی نباشد آتش عشق
چشمه زندگیش آب نداشت
بزبان کرم سگم خواندی
چون منی حد این خطاب نداشت
عاقل از عشق هیچ بهره نیافت
خارجی مهر بو تراب نداشت
عقل اگر چند عقدها حل کرد
مشکل عشق را جواب نداشت
علم بی عشق هیچ سود نکرد
عمل مبتدع ثواب نداشت
بر در دوست سیف فرغانی
بجز از خویشتن حجاب نداشت
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این شعر دربارهٔ عشق و زیبایی معشوق است. شاعر به توصیف چهرهٔ محبوبش میپردازد و میگوید که هیچ چیزی به اندازهٔ عشق او نمیتواند روح را شاد کند. همچنین بیان میکند که علم و عقل بدون عشق بیفایدهاند و نمیتوانند به درک واقعی عشق و حالتی که آن به وجود میآورد، برسند. در نهایت، شاعر میگوید که در نزد محبوبش، هیچ حایلی غیر از خود او وجود ندارد.
هوش مصنوعی: ماه پیش از زیبایی تو، نور و درخششی نداشت و تابش روشنایی تو، از آفتاب هم بیشتر است.
هوش مصنوعی: عقل در برابر عشق تو استقامت نداشت و مانند شمعی که آتش را میبیند، نتوانست دوام بیاورد.
هوش مصنوعی: عاشق چهرهات هستم، همچون نور خورشید. در شب، چشمانم مانند ستارهها بیخواب و restless هستند.
هوش مصنوعی: آنقدر زیبایی تو خیرهکننده است که هیچ چیزی جز روشنی خودت نمیتوان دید.
هوش مصنوعی: در این دنیا هیچ چیز به جز عشق تو برای خوشحالی و لذت ما مثل شراب نیست.
هوش مصنوعی: وقتی دل در جایی نیست، آتش عشق نیز در آنجا وجود ندارد و در نتیجه زندگی آن مکان خالی از انرژی و شور و نشاط خواهد بود.
هوش مصنوعی: من به زبان کرموار و حقیر خودم صدایت را میزنم، ولی تو به من اهمیت نمیدهی و حد و مرز این نوع صحبت کردن را نمیشناسی.
هوش مصنوعی: عاقل هیچ سودی از عشق نبرد، زیرا که کسی که دلش به عشق پاک و حقیقی تعلق ندارد، نمیتواند طعم واقعی آن را بچشد.
هوش مصنوعی: عقل هرچند مسائل پیچیده را میتواند حل کند، اما در مورد عشق پاسخ روشنی ندارد.
هوش مصنوعی: دانش بدون عشق هیچ فایدهای ندارد و عملهایی که با نیت نادرست انجام شوند، پاداشی نخواهند داشت.
هوش مصنوعی: در کنار دوست سیف فرغانی، جز خودمان هیچ مانعی وجود نداشت.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
تاب روی تو آفتاب نداشت
بوی زلف تو مشک ناب نداشت
خازن خلد هشت خلد بگشت
در خور جام تو شراب نداشت
ذرهای پیش لعل سیرابت
[...]
لایق او نمود و تاب نداشت
طاقت جرعه ای شراب نداشت
بی سبب زلفش اضطراب نداشت
تاب بیداد پیچ و تاب نداشت
هیچ گه سنبلی چنین شب و روز
دامنی پر ز آفتاب نداشت
دل به دریوزه پیش چشم آمد
[...]
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال یک حاشیه برای این شعر نوشته شده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
reply flag link
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.