گنجور

 
سنایی

جانا نخست ما را مرد مدام گردان

وانگه مدام در ده مست مدام گردان

بر ما چو از لطافت مل را حلال کردی

بر خصم ما ز غیرت گل را حرام گردان

دارالغرور ما را دارالسرور کردی

درالملام ما را دارالسلام گردان

خامند و پخته مانا تو دو شراب داری

در خام پخته گردان در پخته خام گردان

ناهید زخمه‌زن را از لحنه سیر کردی

بهرام تیغ‌زن را از جام رام گردان

ما را به نام خود کن زان پس چنانکه خواهی

یا هوشیار دفتر یا مست جام گردان

اکنون که روی ما را از غم چو کاه کردی

از عکس روی می را بیجاده فام گردان

خواهی که نسر طایر پران به دامت افتد

از جزع دانه کردی از مشک دام گردان

گمنام کرد ما را یک جام بادهٔ تو

در ده دو جام دیگر ما را چو نام گردان

از ما و خدمت ما چیزی نخیزد ای جان

هم تو بنا نهادی هم تو تمام گردان

خواهی که گر سنایی گردد سمایی از عز

پیش غلام و دربان او را غلام گردان

 
 
 
جشنوارهٔ رزم‌آوا: نقالی و روایتگری شاهنامه
مولانا

جانا نخست ما را مرد مدام گردان

وآنگه مدام درده ما را مدام گردان

از ما و خدمت ما چیزی نیاید ای جان

هم تو بنا نهادی هم تو تمام گردان

دارالسلام ما را دارالملام کردی

[...]

مشاهدهٔ ۱ مورد هم آهنگ دیگر از مولانا
اوحدی

یاران و دوستداران جمعند و جام گردان

مطرب همیشه گویا، ساقی مدام گردان

قومی در انتظاریم، این جا دمی گذر کن

وین قوم را به لطفی از لب غلام گردان

گوینده گشته مطرب وانگه کدام گفتن؟

[...]

نظیری نیشابوری

ساقی صلای عام است کاری به کام گردان

دامان غم فراخ است دوری تمام گردان

ما و وفا درین شهر چون حسن تو غریبیم

او را عزیز کردی ما را غلام گردان

آزاده خاطران را فکری عنان نگیرد

[...]

صائب تبریزی

یک چند خواب راحت بر خود حرام گردان

در ملک بی نشانی خود را به نام گردان

کار جهان تمامی هرگز نمی پذیرد

پیش از تمامی عمر خود را تمام گردان

سودای آب حیوان بیم زیان ندارد

[...]

حزین لاهیجی

ساقی دم صبوح است، خورشید جام گردان

دور زمانه یکدم، حسب المرام گردان

بی می زلال کوثر زهر است در روانها

تلخ است کام جانها عیشی به کام گردان

مهر جهان فروزی، فیضت کران ندارد

[...]

مشابه‌یابی بر اساس وزن و قافیه