گلستان گیتی به خاری نیرزد
خُمستان گردون خُماری نیرزد
مکش بار دل بهر برگی چو غنچه
که صد ساله برگت به باری نیرزد
نسیما مبر برگ گل را به غارت
کزآن بلبلی صد هزاری نیرزد
همه کار ملک سلیمان بر من
به آواز یک مور باری نیرزد
مشو با صبا همنفس کان تنعم
به آمد شد خاکساری نیرزد
همه گرم و سردی که در خوان گیتی است
به درد دل و انتظاری نیرزد
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این شعر بیانگر این است که زیباییها و لذتهای دنیا به اندازهای نیستند که ارزش داشته باشند. شاعر به مقایسه چیزهای مختلف میپردازد و نشان میدهد که حتی بهترین و باارزشترین چیزها در برابر مشکلات و دردها نادیده گرفته میشوند. او بر این باور است که همه چیزهای خوب این دنیا، از جمله نعمتهای مادی و ظاهری، در برابر بار سنگین دلشکستگی و انتظار، هیچ ارزشی ندارند. ضمن اینکه او از عشق و محبت و زیباییهایی چون گل و بلبل نیز به عنوان مسائلی که در نهایت بیفایدهاند یاد میکند. در نهایت اشاره به اینکه زندگی پر از لذت و درد، بدون معنای واقعی، به هیچچیز نمیارزد.
هوش مصنوعی: زیبایی و ارزش گلستان دنیا به هیچ چیز نمیرسد و حال و هوای خوش زندگی آسمانی ارزشش کمتر از خُم و مینوشی نیست.
هوش مصنوعی: بار دل را به خاطر برگهایی که مثل گلهای غنچه هستند، به دوش نکش. چرا که این برگها بعد از صد سال به اندازهای ارزش ندارند که تحمل این بار را داشته باشی.
هوش مصنوعی: ای نسیم، گلبرگ را از درخت مکن که ارزش آن گلبرگ به اندازه هزار بلبل هم نمیارزد.
هوش مصنوعی: تمام اقدامات و کارهای بزرگ سلطان سلیمان برای من، به اندازه یک صدای کوچک مورچه هم ارزش ندارد.
هوش مصنوعی: با نسیم صبا همصحبت نشو، زیرا خوشی و لذت به آن نمیارزد و خاکساری ارزش بیشتری دارد.
هوش مصنوعی: تمام رخدادها و تجربیات زندگی در دنیا، نه آنقدر ارزش دارند که دلنگرانیها و انتظارهای ما را توجیه کنند.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.