آرزو دارم ز لعلش تا به لب جام مدام
وز سرم بیرون نخواهد رفتن این سودای خام
چون قدح در دل نمیآید مرا الا که می
چون صراحی سر نمیآرم فرو الا به جام
باده گر بر کف نهم، با یاد او بادم حلال
باد اگر بر من وزد، بی بوی او بادم حرام
من به بویش گه به مسجد میروم گاهی به دیر
مست آن بویم ندانم این کدام است آن کدام؟
گر به دیر اندر نشان دوست یابم از حرم
رخ به دیر آرم نگردم باز گرد آن مقام
ساقیا من پختهام، بویی تمام است از میم
خام را ده جام و کار ناتمامان کن تمام
زاهدان خشک را در مجمع رندان چه کار؟
خلوت خاص است و اینجا بر نتابد بار عام
دیگران گر نام و ننگی را رعایت میکنند
هست پیش عارفان آن نام، ننگ و ننگ، نام
دشمنان گفتند: کام دوست ناکامی توست
عاقبت سلمان به رغم دشمنان شد، دوستکام
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: در این شعر، شاعر از عشق و شوق به معشوق سخن میگوید و از عواطف عمیق خود نسبت به او بازگو میکند. او آرزو دارد که همیشه در فکر و خاطرش نام معشوقش باشد و تنها با یاد او سراغ میخانه و میخورد. شاعر بیان میکند که بادهای که در دست دارد اگر با یاد معشوق باشد حلال است و اگر بوی او را نداشته باشد، حرام است. او در مسیر زندگی خود گاهی به مسجد و گاهی به میخانه میرود و در جستجوی نشانهای از دوست است. همچنین اشاره میکند که زاهدان خشک نمیتوانند به جمع رندان بیایند و برای عارفان، نام و ننگ معنای خاصی ندارد. در پایان، شاعر با اشاره به داستان سلمان، تأکید میکند که در نهایت عشق و دوستی بر دشمنیها پیروز میشود.
هوش مصنوعی: من آرزو دارم که طعم لعل او همیشه بر لبم باشد و این خیال خام هیچگاه از سرم نرود.
هوش مصنوعی: وقتی که در دل من احساسی به وجود نمیآید، فقط زمانی است که شراب مینوشم، و نمیتوانم سر خود را بلند کنم مگر اینکه در جامی از شراب باشد.
هوش مصنوعی: اگر میدانم که یاد او در دل من است، حتی اگر بادهای بر گرفته باشم، برایم حلال است. اما اگر نسیمی به من برسد که بوی او را نداشته باشد، آن را ناپسند میشمارم.
هوش مصنوعی: گاهی به خاطر عطر خوش او به مسجد میروم و زمانی هم به میخانه. امیدم این است که با بوی او مست شوم، ولی نمیدانم این عطر از کجا میآید و به کدام سمت تعلق دارد.
هوش مصنوعی: اگر در میخانه نشانی از دوست پیدا کنم، از حرم بیرون میآیم و دیگر به آن مکان برنمیگردم.
هوش مصنوعی: ای ساقی، من به کمال رسیدهام و بوی خوش میزید. به من جامی پر از می بده و کارهای ناتمامم را به پایان برسان.
هوش مصنوعی: زاهدان متعصب و خشک از چه نظر در جمع رندان و خوشگذرانها حضور دارند؟ اینجا فضایی خاص و خصوصی است و نمیتوان درد و رنج عمومی را تحمل کرد.
هوش مصنوعی: دیگران ممکن است به نام و آبرو اهمیت دهند و آن را رعایت کنند، اما در نظر عارفان، این نام و آبرو اصلاً مهم نیست و حتی میتواند به نوعی بیاعتبار باشد.
هوش مصنوعی: دشمنان گفتند که خوشحالی و موفقیت دوست تو به ناکامی تو منجر خواهد شد، اما در نهایت، سلمان با وجود دشمنانش به آنچه که آرزویش بود رسید و خوشبخت شد.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
ای ز سیمینه فکنده در بلورینه مدام
هم بساعد چون بلوری هم بتن چون سیم خام
سرو داری ماه بار و ماه داری لاله پوش
لاله داری باده رنگ و باده داری لعل فام
زلف تو مشک سیاه و جعد تو شمشاد تر
[...]
آن زبرجد رنگ مشکین بوی و طعمش طعم شهد
رنگ دیبا دارد و بوی قماری عود خام
چون تو ببریدی شود هر یک از آن ده ماه نو
ور نبری باشد او در ذات خود ماه تمام
تا شد از گل بوستان سیمگون بیجاده فام
بوی و رنگ از گل ستاند و باده و بیجاده وام
از شکوفه باد در بستان شده لؤلؤ فشان
وز شقایق سنگ در صحرا شده بیجاده فام
حور عین از خلد اگر عمدا ببستان بگذرد
[...]
حلم باید مرد را تا کار او گیرد نظام
صبر باید تا ببیند دوست دشمن را به کام
عادت ایوب و ابراهیم صبر و حلم بود
شد به صبر و حلم پیدا نام ایشان از انام
صنع یزدان همچنانکایوب و اپراهیم را
[...]
ای همیشه بوده راه دین احمد را قوام
همچنان چون پیش ازین ملک ملکشه را نظام
عفو تو خط درکشد هر جا که بیند یک خطا
اسم تو گردن نهد آنجا که بیند یک تمام
آسیای فتنه فرق دشمنت را کرد آس
[...]
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.