ای عمر باز رفته، نمیآیی از سفر
وی بخفت خفته، هیچ نداری ز ما خبر
ما همچنان خیال تو داریم، در دماغ
ما همچنان جمال تو داریم، در نظر
از بوی تو هنوز نسیم است با صبا
وز روی تو هنوز نشانی است در قمر
سر میزنیم بر در سودای وصل و هیچ
از سر خیال وصل نخواهد شدن بدر
دل رفت و عمر رفت و روان رفت و بعد ازین
ماییم و آه سرد و لب خشک و چشم تر
رفتی و در پی تو نه تنها دل است و بس
جان عزیز نیز روان است، بر اثر
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این شعر از احساس دلتنگی و انتظار شاعر برای محبوبش سخن میگوید. شاعر به عمر سپری شده و سفر محبوب اشاره میکند و میگوید که حتی در غیاب او، همچنان یاد و تصویرش در ذهن و دلش هست. او از بوی محبوب و نشانههایش در طبیعت یاد میکند و از حسرت و درد جدایی و بیخبری گله دارد. در نهایت، شاعر به تنهایی و اندوهی که بر دلش نشسته اشاره میکند و میگوید که نه تنها دلش بلکه جانش نیز به دنبال محبوبش رفته است.
هوش مصنوعی: ای عمر که از دست رفته و به سفری رفتهای، هرگز به سوی ما بر نمیگردی و در خواب غفلت فرورفتهای؛ هیچ خبری از ما نداری.
هوش مصنوعی: ما هنوز به یاد تو هستیم و در ذهنمان همیشه تصویر زیبایی تو وجود دارد.
هوش مصنوعی: نسیم صبحگاهی هنوز عطر تو را با خود دارد و ماه هم هنوز نشانهای از تو به همراه دارد.
هوش مصنوعی: ما به امید رسیدن به وصال، به در میرویم، اما هیچکدام از این آرزوها به واقعیت نخواهد پیوست.
هوش مصنوعی: دل و عمر و جان ما همه از دست رفت، و اکنون تنها ما هستیم با اندوهی عمیق، لبهایی خشک و چشمانی پر از اشک.
هوش مصنوعی: تو رفتی و تنها دل من نمیتپد، بلکه جان عزیزم نیز به خاطر تو به درد آمده است.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
سروست و بت نگار من آن ماه جانور
ار سرو سنگ دل بود و بت حریر بر
باری ندانمت که چه خو داری ای پسر
تا نیستی مرا و ترا هیچ درد سر
همچون مه دو هفته برون آیی از وثاق
همچون مه گرفته درون آییم ز در
رغم مرا چو سرکه مکن چون بمن رسی
[...]
اخگر هم آتشست ولیکن نه چون چراغ
سوزن هم آهنست ولیکن نه چون تبر
کلکش چو مرغکیست دو دیده پر آب مشک
وز بهر خیر و شر زبانش دو شاخ وتر
آن سوسن سپید شکفته به باغ در
یک شاخ او ز سیم و دگر شاخ او ز زر
پیراهنیست گویی دیبا ز شوشتر
کز نیل ابره استش و از عاج آستر
تا بیشتر زند بدلم عشق نیشتر
باشد مرا بمهر بتان میل بیشتر
اندیشه یکی پسر اندر دلم فتاد
هرگز نیامده ببر من چنو پسر
تا عشق آن پسر بسرم بر نهاد رخ
[...]
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال یک حاشیه برای این شعر نوشته شده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
reply flag link
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.