من چه دانستم که هجر یار چندین در کشد؟
یا مرا یکبارگی وصلش قلم در سر کشد
اشک را کش من به خون پروردم اندازم ز چشم
ناله را کز دل برون کردم به رغمم بر کشد
کمترنیش بندهام بر دل کشیده داغ هجر
گرچه او را دل به خون چون منی کمتر کشد
بر امید آنکه باز آید ز در دامن کشان
مردم چشمم بدامن هر شبی گوهر کشد
در کشیدن می به یاد لعل او کار من است
پختهای باید که خامی را به کار اندر کشد
بی لبش می ساقیا در جانم آتش میشود
بی لب او چون به کام خود کسی ساغر کشد؟
گرچه دل را نیست از سرو قدش حاصل بری
آرزو دارد که بار دیگرش در بر کشد
در ره او شد صبا بیمار و میخواهم که او
گرچه بیمار است، این ره زحمتی دیگر کشد
نکتهای دارم چو در، پرورده دریای دل
از لب سلمان برد بر گوش آن دلبر کشد
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این شعر بیانگر احساسات عمیق و دردناک شاعر به خاطر جدایی از محبوبش است. او اشاره میکند که نمیدانسته جدایی چه تأثیری بر او خواهد گذاشت و یا اینکه آیا دوباره به وصال او خواهد رسید یا نه. شاعر در تلاش است تا درد فراق را با اشک و ناله تسکین دهد، اما نشان میدهد که این درد مانند داغی بر دلش نشسته است. او همچنان امیدوار است که محبوبش دوباره برگردد، و در این میان به یاد او به مینوشی و خاطراتش پناه میبرد. با این حال، شاعر به فقدان عشق و زیبایی محبوبش اشاره میکند و میگوید که زندگی بدون او برایش مانند آتش سوزان است. در نهایت، او آرزو دارد که دوباره آن محبوب را در آغوش بگیرد.
هوش مصنوعی: من نمیدانستم که دوری محبوب چه اندازه میتواند دردناک باشد. یا شاید یکباره محبتش آنقدر قوی باشد که مثل درد سر برایم بیافتد.
هوش مصنوعی: من اشکهایم را همچون خون پرورش دادهام و میخواهم آنها را از چشمهایم بیرون بریزم. نالهای که از دل بیرون آوردهام به زور دوباره به قلبم بازمیگردد.
هوش مصنوعی: بندهای کمتر از من داغ جدایی را بر دل تحمل میکند، هرچند او هم دلش به اندازه من از درد و رنج پر است.
هوش مصنوعی: امید دارم که او دوباره به دامان من بازگردد و هر شب در انتظار او هستم تا گوهری از دل برکشم.
هوش مصنوعی: در نوشیدن شراب، من به یاد زیبایی او هستم. تنها فردی با تجربه و دانا میتواند کسی را که ناتوان و خام است، به کار درست سوق دهد.
هوش مصنوعی: ساقی، در غیاب لبهای محبوبم، در دلم آتش بر پا میشود. وقتی کسی از ساغر بنوشد، لبهای او چه شوری به همراه دارد؟
هوش مصنوعی: اگرچه دل به خاطر قامت زیبای او چیزی به دست نمیآورد، اما همچنان آرزو دارد که او یک بار دیگر او را در آغوش بگیرد.
هوش مصنوعی: در مسیر او، نسیم نیز بیمار شده و من امیدوارم که او گرچه بیمار است، این راه باز هم زحمت بیشتری را تحمل کند.
هوش مصنوعی: من نکتهای دارم که مانند دانهای در دل دریا نشسته است و از لب سلمان به گوش آن معشوق میرسد.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
گاه آن آمد که باد مهرگان لشکر کشد
دست او پیراهن اشجار از سر برکشد
باغها را داغهای عبریان بر بر زند
شاخها را چادر نسطوریان بر سر کشد
زان که سیسنبر چو نمامست و نرگس شوخ چشم
[...]
چون علاء دولت و دین دروغا خنجر کشد
رایت اعزاز حق بر گنبد اخضر کشد
تا بود زین سان هلاک خسم او، از آفتاب
هم سپر گیرد بکف گردون و هم خنجر کشد
دهر کی یارد که در راه خلافش پا نهد؟
[...]
ای خداوندی که هرکه از طاعتت سربرکشد
روزگارش خط خذلان تا ابد بر سر کشد
گر سموم قعر تو بر موج دریا بگذرد
جاودان از قهر دریا باد خاکستر کشد
ور نسیم لطف تو بر شعلهٔ دوزخ وزد
[...]
خسروی کو را به لطف خود همی حق برکشد
خاکپایش چرخ چون در چشم خود اندر کشد
تیر سوی خصم او هدیه همی پیکان برد
تیغ پیش دست او تحفه همی گوهر کشد
بوی عدلش چون بیابد شرع دل بر جان نهد
[...]
هر زمان کز غیب عشق یار ما خنجر کشد
گر بخواهم ور نخواهم او مرا اندرکشد
همچو پره و قفل من چون جفت گردم با کسی
همچو مرغ کشته آن دم پرم از من برکشد
کفر و دین عاشقانش هم رقوم عشق اوست
[...]
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال یک حاشیه برای این شعر نوشته شده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
reply flag link
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.