گنجور

 
صغیر اصفهانی

ای ازلی ذات از عیوب مبرا

ای ز صفات تو هستی آمده پیدا

بهر ظهور کمال نور صفاتت

کرده کمال ظهور در همه اشیا

کی تو نهان بودهٔی زدیده که باشد

از در و دیوار جلوهٔ تو هویدا

جز تو که از چوب میوه‌ها بنماید

جز تو که آرد ز خاک لاله حمرا

بر سر هر شاخ گل بطرف گلستان

مرغ نباشد مگر بذکر تو گویا

از تو عیان حسن و عشق هر دو که هستی

صانع زلف مسلسل و دل شیدا

از پی زینت فزائی چمن حسن

آوری از چشم مست نرگس شهلا

بار خدایا تویی که ذکر تو گویند

در همه دیر و حرم کنشت و کلیسا

در طرق اعتقاد سوی تو پویند

جمله یهود و مجوس و مسلم و ترسا

از تو بهر دل که نور معرفتی تافت

دم نتواند زدن دگر ز من و ما

وصف تو را نی همین صغیر نه در خور

مانده در این ره بجا چه پیر و چه برنا

 
 
 
منوچهری

عاقبت کار نیک باید فردا

عاقبت کار، نیک باشد حقا

روی نهاده‌ست کار شاه به بالا

دیدهٔ ما روشنست و کار هویدا

امیر معزی

باغ شد از ابر پر ز لؤلؤ لالا

راغ شد از باد پر ز عنبر سارا

شد به هوا درگسسته رشتهٔ گوهر

شد به زمین برگشاده اَزهَر دیبا

کوه ز لاله‌گرفت سرخی بُسََّد

[...]

سعدی

اول دفتر به نام ایزد دانا

صانع پروردگار حی توانا

اکبر و اعظم، خدای عالم و آدم

صورت خوب آفرید و سیرت زیبا

از در بخشندگی و بنده‌نوازی

[...]

مشاهدهٔ ۱ مورد هم آهنگ دیگر از سعدی
قاسم انوار

بس بمساجد شدیم بهر تولا

مسجد اقصی کجاست؟ مسجداقصا؟

مسجد اقصای ماست بلده طیب

مسجد اقصی کجاهاست؟ «دنی فتدنا»

مسجد اقصی ظهور قدس تجلی

[...]

امیرعلیشیر نوایی

ای به گلستان هزار نرگس شهلا

در گل گلزار عارضت به تماشا

لاله و گل از تجلی تو به خوبی

قمری و بلبل ز شوق تو به علالا

در رخ روز از رخ تو بارقه مهر

[...]

مشابه‌یابی بر اساس وزن و قافیه