لغتنامهابجدقرآن🔍گوگلوزنغیرفعال شود

گنجور

 
صفای اصفهانی

امشب شب قدرست و در میکده بازست

تطهیر کن از باده که هنگام نمازست

کن سجده بخم ایکه وضو ساختی از می

این زمزم و این قبله ارباب نیاز ست

راز دل من چونکه بود دل حرم یار

باشد بکف یار که او محرم رازست

شاهین مرا شهپر سیمرغ و در آن زلف

افتاده چو تیهوست که در چنگل بازست

از درد ننالیم که در طی مقامات

این بازی باز فلک شعبده بازست

حاجی طلبد کعبه و ما معتکف دل

این کوی حقیقت بود آن راه مجازست

این کعبه دل و جان عزیزست و بهر جاست

آن کعبه گل و سنگ بیابان حجازست

المنه لله که گنجینه اسرار

از این دل ویرانه نه بازست و فرازست

بر گونه ذاتم رقم نقطه توحید

چون خال سیه بر رخ خوبان طرازست

رخ زر گر و توحید زر و عشق تو آتش

دل بوته و شوق و طلب دل دم و گازست

بر دل شدگان سوز تو دردیست که درمان

بر سوختگان درد تو سوزیست که سازست

در معرکه عشق تو جان بر سر بازیست

در عرصه سودای تو دل در تک و تازست

کوتاه مباد از سر زلفین توام دست

ای دوست که این سلسله عمر درازست

شمعست صفا را دل افروخته زان روی

در آتش سودای تو در سوز و گدازست

 
 
 
جشنوارهٔ رزم‌آوا: نقالی و روایتگری شاهنامه
مسعود سعد سلمان

زلف تو مگر جانا امید و نیازست

زیرا که چنین هر دو سیاه است و درازست

بسته ست به جعد تو دل من نه عجب زآنک

دلها همه در بسته امید و نیازست

حکیم نزاری

در کویِ خرابات کسی را که نیازست

هشیاری و مستیش همه عین نمازست

آن جا نپذیرند نماز و ورع و زهد

آنچ از تو پذیرند درین کوی نیازست

تا مستیِ رندانِ خرابات بدیدم

[...]

خواجوی کرمانی

ز آتشکده و کعبه غرض سوز و نیازست

وانجا که نیازست که حاجت بنمازست

بی عشق مسخر نشود ملک حقیقت

کان چیز که جز عشق بود عین مجازست

چون مرغ دل خسته ی من صید نگردد

[...]

ناصر بخارایی

گر راه حرم چون سر زلف تو درازست

از کعبه دری بر دل عشاق تو بازست

تا گوشهٔ‌ ابرویِ تو محراب دل ماست

ما را نه سر دیر و آهنگ حجازست

یک عاشق پاکیزه نظر نیست چو محمود

[...]

جهان ملک خاتون

ما را به رخ خوب تو ای دوست نیازست

در بوته عشقت دل مسکین به گدازست

حال من دلخسته که گوید به نگارم

جز باد صبا کاو به جهان محرم رازست

ای باد صبا از من دلخسته بگویش

[...]

مشاهدهٔ ۱ مورد هم آهنگ دیگر از جهان ملک خاتون
مشابه‌یابی بر اساس وزن و قافیه